همسر برهان دیوارگر کارگر سقزی
سرکوب در کردستان: همسر یک کارگر سقزی در مصاحبه با رادیوفردا از دستگیری و ممنوع الملاقات شدن شوهر خود می گوید مریم اخترپور، بانوی حامله سقزی می گوید پاسداران بدون اینکه حتی نام شوهر او را بدانند نیمه شب از بالای در و دیوار به منزل آنها ریختند و بعد از تفتیش منزل شوهر او را که یک کارگر نانوائی است با خود بردند. وی می گوید در این مدت تنها موفق شده است یک بار با شوهر خود، برهان دیوارگر که در زندان به شدت مضروب شده است، دیدار کند. شوهرش به وی گفت که در باره «کمیته پیگیری» بیکاری کارگران مورد بازجوئی قرار گرفت و همچنین در باره پرونده قبلی، در ارتباط با شرکت در تظاهرات روز کارگر. خانم اخترپور از سازمان های حقوق بشر بین المللی خواستار کمک برای تامین آزادی همسر خود می شود. ]
فریبا مودت (رادیوفردا): خانم مریم اختر پور، اهل سقز، دو هفته است که از شوهر خود بیخبر است. در جریان ناآرامیهای شهرهای استان کردستان به گفته او ماموران انتظامی شبانه به خانهها آنها رفتند و بعد از تجسس منزل شوهر او برهان دیوارگر را با خود بردند. مریم که یک فرزند هشت ساله دارد و آخرین روزهای حاملگی خود را میگذراند، در مصاحبه با رادیوفردا میگوید یک بار با شوهر خود در بازداشتگاه ملاقات کرده است.
مریم اخترپور (همسر یک زندانی سقزی): من روز 23 (مردادماه) بود که از او خبر داشتم ولی دیگر خبری از او ندارم. ملاقات نمیدهند.
نازی عظیما (رادیوفردا): روز بیست و سوم شما با ایشان ملاقات کردید؟
مریم اخترپور: بله. بله.
ن. ع.: حالشان چطور بود؟
مریم اخترپور: حالش خوب نبود. آرنجش را شکستهاند. وضعش خوب نبود. نمیتوانست توضیحی، چیزی بدهد. گفتم با ...حرف زدم. با... حرف زدم. گفت من به خاطر کمیته پیگیری و کارگران بیکار و پرونده قبلی از من سئوال میکنند. گفتم اگر در باره پرونده قبلی ازت سئوال میکنند، جوابشان را نده. گفت مگر میشود با مشت و لگد اگر آدم جواب ندهد بزنندش؟
ن.ع.: پرونده قبلیشان چی بوده؟
مریم اخترپور: پرونده قبلی در باره روز جهانی کارگر بود.
ن.ع.: ایشان چه کار میکردند و شغلشان چه بود؟
مریم اخترپور: کارگر بود. نانوا بود.
ن.ع.: گروهی داشتند یا سازمانی؟
مریم اخترپور: سازمانی؟ نخیر نداشتند. گروهی هم نداشتند. کمیته پیگیری بود فقط و پیگیری هم غیرقانونی نبود که از نظر دولت قانونی نیست. کمیته پیگیری کارگران بیکار. تشکل طرفداری. نمیدانم به نظر دولت چه جرمی است. ده دوازده روز میشود از او خبری ندارم. خودم هم مریض هستم با دو تا بچه.
ن.ع.: شما خودتان چرا حالتان خوب نیست؟
مریم اخترپور: من خودم حال ندارم. باردارم. دو هفته سه هفته مانده به پایان بارداری. بچه هشت ساله هم دارم.
ن.ع.: شوهر شما را در تجمعها گرفتند؟
مریم اخترپور: در تجمع نگرفتند. او به تجمع هم اصلا کاری نداشت. ما مخالف تجمع بودیم. ساعت دو نصفه شب آمدند تو خانه ما ریختند. اول در را زدند و بعد خواستم در را باز کنم. ولی اول از پنجره نگاه کردم. پنجره را بازکردم گفتم شما کی هستید؟ گفت ما خودمان هستیم. من هم گفتم خودمانیم، من شما را نمیشناسم. یکی از پاسدارها گفت ما ماموریم. گفتم واسا یک لحظه لباسها را بپوشم در را باز میکنم. مهلت ندادند در را باز کنم. از روی در و دیوار آمدند پائین و توی خانه من را گشتند و حکمی هم ندیدم دستشان چون اصلا نمیدانستند خانه کی آمدهاند. بعد هم آمدند توی خانه و کامپیوتر شوهرم را بردند و کاغذهاش را و خانه را به هم ریختند و شوهرم را هم بردند. ساعت دو نیمه شب.
ن.ع.: چه روزی بود؟
مریم اخترپور: روز شانزدهم بود.
ن.ع.: بعد از آن دیگر روز بیست وسوم با ایشان ملاقات داشتید؟
مریم اخترپور: ملاقات به روز 23 بود.
ن.ع.: بعد از آن دیگر خبری ندارید از ایشان؟
مریم اخترپور: نه دیگر خبری ندارم. وقتی میروم پیش قاضی میگوید برو پیش بازپرس. میروم پیش بازپرس، میگوید برو پیش رئیس زندان. میخواهم یک ملاقاتی بگیرم. تا اسم برهان را میبرم، میگویم همسر برهان دیوارگر هستم، میگویند او یک جنایتکار است، یک خائن است. چیزی است که دستشان افتاده. سرشان را میاندازند پائین و هیچ جوابی به من نمیدهند. من از سازمانهای بینالمللی کار و حقوق بشر و حقوق زنان و حقوق کودکان، از همه آنها کمک میخواهم که شوهرم را آزاد کنند. از همهشان کمک میخواهم. من فقط آزادی فوری شوهر خود را میخواهم. دیگه هیچی.
فریبا مودت (رادیوفردا): مریم اخترپور، اهل سقز، دو هفته است که از شوهر خود بیخبر است. او با رادیوفردا صحبت میکرد.
بايگاني صفحه نخست
0 Comments:
Post a Comment
<< Home