Saturday, January 21, 2006

محمد دورانديش / دشواريهاى كار و زندگى پزشكان بومى بم


محمد دورانديش / دشواريهاى كار و زندگى پزشكان بومى بم
"پزشکان بدون مرز و همه‌ی پزشکان ایرانی نهایت لطف را به ما کردند، ولی متاسفانه این کمک بدست ما نرسیده است."
پس از گذشت دو سال از زلزله بم هنوز هم بسيار گام‌ها لازم است تا زندگى مردم در اين شهر قديم ايران روال عادى خود را پيدا كند. يكى از اقشار شهر بم كه هنوز با مشكل‌هاى فراوان براى كار و زندگى روبروست، قشر پزشكان بومى است كه بى وسايل و امكانات روزگار مى‌گذراند. دكتر محمدد دورانديش از جامعه پزشكان بم از مشكل‌هاى زندگى پزشكان بومى بم و دشواری‌هاى رسيدگى به بيماران مى‌گويد.
مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری
آقای دکتر محمد دوراندیش، می‌توانید برای شنوندگان ما به اختصار شرح بدهید که بعد از زلزله‌ی بم چه تغییراتی در زندگی بهداشتی و درمانی شهر بم پدید آمده است.
محمد دوراندیش: من واقعا از قشر خود و جامعه‌ی خود، جامعه‌ی پزشکی، مطالبی را خدمت‌تان عرض می‌کنم. اوایل زلزله، تقریبا بار بهداشت و درمان شهر بم روى دوش پزشکان بومی بود که همه آمده بودند و روزانه تقریبا بین ۳ تا ۴هزارنفر بیمار را ساپورت می‌کردند. با کمال تاسف باید بگویم که تا الان هنوز ما، جامعه‌ی پزشکی بم، در اتاقك‌هاى موقت ۲۰متری زندگی می‌کنیم و در اتاقك‌هاى کوچکتر از آن هم مطب دایر کردیم و به کار بهداشت و درمان خود ادامه می‌دهیم. متاسفانه، با توجه به اینکه سراسر ایران و دنیا و همکاران پزشک‌مان به ما کمک کرده‌اند،‌ که خود جای سپاس دارد، ما نمی‌دانیم این کمکی که پزشکان ایران و دنیا به ما کرده‌اند کجا رفته و بدست چه کسی رسیده است و تا موقعی که بهداشت و درمان بم بودجه‌اى نداشت، ما بمى‌ها در صحنه بودیم. از سال گذشته یک رقمی حدود نزدیک به ۲۰ میلیارد تومان بهداشت و درمان ایران برای بودجه درمانی و بهداشتی بم اختصاص داده و بعد از اختصاص دادن این بودجه در حدود ۴۵نفر پزشک غیربومی وارد بم شدند که اینها را استخدام کردند با حقوق مکفی و با توجه به اینکه سازمان‌های NGO و سازمان‌های پزشکان بدون مرز ۲۰ واحد ساختمانی برای اسکان پزشکان بومی ساختند، حتا یکی از این ساختمان‌ها را در اختیار ما پزشکان بومی نگذاشتند و همین پزشکانی که وزارتخانه استخدام کرده است با حقوق مکفی، با امکانات لازم در همین ساختمان‌ها جا دادند، ولی ما هنوز در اتاقك‌هاى موقت ۲۰ متری زندگی می‌کنیم. شاید باورتان نشود که من بعنوان یک پزشک بمی از اول زلزله تا اکنون اگر احتیاج به حمام داشته باشم، که دارم،‌ هنوز در یک توالت مخروبه‌ای که از خانه باقی مانده است، من در این توالت استحمام می‌کنم. از این بودجه‌ای هم که اختصاص داده‌اند بهیچ عنوان حتا یک پزشک بومی را هم استخدام نکرده‌اند.
علت‌اش چیست آقای دکتر دوراندیش؟
محمد دوراندیش: این سیاستی‌ست که وزارتخانه بصورت یکطرفه اعمال کرده است. علت‌اش را نمی‌دانم. حتا وزیر سابق دستور داده بود بهیچ عنوان پزشکان بومی بم حق دایرکردن مطب ندارند و به سازمان‌های بیمه هم دستور داده بود با پزشکان بومی بم قرارداد بیمه نبندند. تقریبا بهمن سال ۸۳ سازمان‌های بیمه ناچار شدند با ما قرارداد ببندند. نمی‌دانم این سیاست را چرا اعمال کردند. ما که در بدو زلزله، در بحران زلزله بهیچ عنوان نگذاشتیم یک بیماری مسری در بم شایع بشود و بعد از آنكه بحران بهداشت و درمان را ما برطرف کردیم، وزارتخانه به چه دلیل بدون اینکه از ما پزشکان بومی کمک بگیرد، تعدادی پزشک غیربومی را وارد صحنه کرده است. و خیلی جالب است، بار این بحران بهداشت و درمان تنها روی یک بیمارستان شخصی بنام بیمارستان آقای دکتر افلاطونیان بود. تمام بیمارهای بستری را بعد از اینکه NGOهای فرانسه این بیمارستان احتیاج به تعمیر داشت، ما آنجا بستری می‌کردیم، ولی یک بیمارستان تازه‌‌ای كه ساخته‌اند ، پنج کیلومتر از بم دور است و حتا مسئولین این بیمارستان تازه‌ تاسیس را هم غیربومی‌ها گذاشتند و پنج کیلومتر از بم فاصله دارد. واقعا رفت و آمد برای مردم به این بیمارستان خیلی مشکل است و با توجه به اینکه اتوبانی که در بم زده‌اند از جلوی این بیمارستان عبور می‌کند، حتا یک دور برگردان برای این بیمارستان در نظر نگرفته‌اند که بیمارها براحتی خودشان را به این بیمارستان برسانند. جالب اینجاست که سازمان صلیب سرخ جهانی یک اورژانس بسیار بسیار شیک در قلب شهر ساخته است، ولی مسئولین کوچکترین امکاناتی که ما بتوانیم اين اورژانس را سرویس بدهیم ، در اختيار نگذاشتند و تمام امکانات اورژانسی را در بیمارستانی که ۵ کیلومتر از شهر فاصله دارد مستقر کرده‌اند و مردم بجای اینکه به این اورژانس که در قلب شهر وجود دارد مراجعه کنند، باید ۵ کیلومتر از شهر خارج بشوند. این برای ما واقعا مایه‌ تاسف است که مسئولین وزارت بهداشت و درمان بدون اینکه از ما نظرخواهی بکنند، خودشان در تهران نشسته‌اند و برای بم تصمیم می‌گیرند. این برخورد را هم با پزشکان بومی دارند و با توجه به اینکه پزشکان سراسر دنیا، مخصوصا ایرانی‌ها، کمک‌های مالی به ما کرده‌اند، بهیچ‌عنوان دیناری از اینها بدست ما نرسیده، مگر یک مبلغی حدود ۵۰ میلیون تومان که آنرا هم جناب آقای دکتر عباس شیبانی به ما کمک کردند و ما را مدیون و مرهون لطف خودشان قرار دادند و کل مبلغی که بعنوان کمک مالی وزارت بهداشت و درمان یا سازمان نظام پزشکی تا بحال به ما کرده، فقط ۳۰ میلیون تومان بوده است. این ۳۰ میلیون تومان بین ۶۰ـ۵۰ نفر پزشک بومی مگر چقدر می‌شود. ما تمام زندگی‌مان را از دست داده‌ایم. هیچی نداریم، نه خانه نداریم. باور کنید، بارها و بارها ازدولت تقاضا کردیم به ما وام بدهد که ما خانه بسازیم. حتا به این تقاضای وام هم جواب مثبت ندادند. نمی‌دانیم چکار بکنیم.
آقای دکتر دوراندیش، آیا همه‌ی پزشکهای بومی بم پس از زلزله در آنجا مانده‌اند یا مهاجرت کرده‌اند؟
محمد دوراندیش: بجز یکی دونفری که از بم مهاجرت کرده‌اند، تمام پزشکان بومی بم در بم هستند و مشغول درمان بیماران، و کسی دیگر از بم خارج نشده است.
پزشکان بومی بم با هم جمع شدند و تقاضای‌شان را بصورتی تقریر کرده و به دولت اعلام کرده‌اند؟
محمد دوراندیش: ما تا بحال تقریبا بیش از ۵ جلسه نشست داشتیم، خواسته‌هایمان را مکتوب کردیم و با توجه به اینکه می‌دانیم که پزشکان سراسر دنیا به جامعه‌ی پزشکی بم کمک کرده‌اند،‌ ولی از آنجایی که نمی‌دانیم کمک‌ها کجا رفته است بیش از ۵ بار از دولت تقاضای کمک کرده‌ایم که به ما وام بدهند تا ما بتوانیم در وهله‌ی اول سرپناهی برای خود و بچه‌هایمان بسازیم و بعد مطب‌هایمان را دایر کنیم که از این اتاقك‌هاى موقت ۲۰ یا ۱۸‌متری بیاییم بیرون. ما در یک ساختمان ۱۸متر مربعی چگونه می‌توانیم درمان بکنیم! در ۲۰ متر ساختمان به چه شکلی با بچه‌هایمان می‌توانیم زندگی بکنیم! و همانطور که گفتم، برای تقاضای وام هم تا بحال هیچ جوابی به ما نداده‌اند.
آیا در طولانی مدت امکان دارد پزشکانی که هنوز هم در شرایط نامطلوبی زندگی می‌کنند، به این خاطر بخواهند شهرشان را ترک کنند؟
محمد دوراندیش: فعلا هیچکدامشان قصد ندارند بم را ترک بکنند و همه‌ی‌شان یکصدا براین عقیده‌اند که بم زادگاه ما هست و ما زادگاه‌مان را ترک نخواهیم کرد. فقط یکی‌دونفر بم را ترک کردند، بقیه بهیچ‌عنوان.
چکار می‌شود کرد تا پزشکان بتوانند در شرایط بهتری زندگی کنند و به وظیفه‌‌شان، که درمان مردم است، بهتر عمل کنند؟
محمد دوراندیش: صراحتا به شما می‌گویم، مظلوم‌ترین و از یادرفته‌ترین صنفی که در بم وجود دارد، صنف پزشک است. در نهایت عسرت و تنگدستی ما داریم زندگی می‌کنیم و با توجه به اینکه، همانطور که گفتم، تمام پزشکان دنیا، پزشکان بدون مرز و همه‌ی پزشکان ایرانی نهایت لطف را به ما کردند، ولی متاسفانه این کمک بدست ما نرسیده است. اگر واقعا سازمانهای NGO و در وهله‌ی اول سازمان پزشکان بدون مرز ما را از نزدیک ملاحظه بکنند، اگر امکان دارد به ما کمک بکنند تا ما بتوانیم از این شرایط نجات پیدا بکنیم،‌ نهایت لطف را کرده‌اند. این پیشنهاد من است. فقط سازمان پزشکان بدون مرز و NGOهایی که در سراسر دنیا وجود دارند، اگر یک نوبت دیگر تشریف بیاورند و وضعیت تک تک ما را از نزدیک ببینند، آنموقع تصمیم خودشان را بگیرند، یا واقعا دولت به ما وام کم‌بهره بدهد. البته اعلام کرده‌اند که ما وام به شما می‌دهیم با بهره‌ی ۱۸ تا ۲۲درصد که این وام با بهره‌ی ۱۸ تا ۲۲درصد را ما امکان ندارد بتوانیم پرداخت بکنیم. پیشنهاد من اینست که سازمان پزشکان بدون مرز نماینده بفرستند و وضعیت ما را از نزدیک بررسند.
آقای دکتر محمد دوراندیش، از شما بسیار سپاسگزارم که در مصاحبه با ما شرکت کردید.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home