روزگار شوم روسپيان افريقايى در اروپا
روزگار شوم روسپيان افريقايى در اروپا
مدتى است كه رسانههاى آلمان به موضوع فحشا و تجارت زنان اهل اروپاى شرقى مىپردازند. اما در اين باره كه فحشا و تجارت زنان افريقايى نيز در كشورهاى اروپايى رواج يافته است، كمتر گزارشى مىبينيم. در فرانسه يك كتاب و يك فيلم مستند سكوت در باره اين موضوع را كه تبديل به تابو شده است، شكستهاند. نام كتاب و فيلم ”حلقههاى روسپيان افريقايى“ است.
هدف از تهيه و انتشار اين كتاب و فيلم روشنگرى است، تا به قربانيان بالقوه در افريقا هشدار داده شود. نويسندگان كتاب در اروپا مىخواهند حس مسؤوليت سازمانها و دولتهاى افريقايى را برانگيزند تا دست به كارى عليه تجارت انسان بزنند. آنها مىخواهند شهروندان اروپايى را نسبت به اين مسأله حساس كنند، تا وقتى روسپيان افريقايى را در خيابانها يا در فيلمهاى پورنو مىبينند، حس همدردى بيشترى با آنان داشته باشند.
در آغاز فيلم مستند ”حلقههاى روسپيان افريقايى“ دخترى سخن مىگويد كه آدل Adèle نام دارد. آدل مىگويد ”همينكه مىرفت، به زخمهايم مىرسيدم، قرص ضد درد مىخوردم و دراز مىكشيدم تا آرام بگيرم. بمجرد اينكه برمىگشت، دوباره همه چيز از نو شروع مىشد. مدام خشنتر مىشد، دست و پاهاى مرا در حالتى مىبست كه برايم خيلى دردناك بود. تقريبا بيهوش مىشدم. ديگر صحبتى از ازدواج با من نمىكرد. ويزايم تمام شده بود و داشتم غيرقانونى زندگى مىكردم. شروع كرد من را به تهديد و زير فشار گذاشتن. شاهزاده جذاب حالا تبديل شده بود به قورباغه. نمىخواستم خانوادهام را نااميد كنم. براى همين همه چيز را تحمل مىكردم.“
آدل ۲۱ سال داشت و اهل ساحل عاج بود. در ماه فوريه سال ۲۰۰۵ ميلادى او را كه در حال رفتن به سر قرار خود با گروه تهيه فيلم مستند بود، با ضربههاى چاقو در محله شاتو روژ Chateau Rouge پاريس كشتند. احتمالا چون در باره آنچه بر او رفته بود سخن گفته بود. بدين خاطر تهيهكنندگان فيلم ”حلقههاى روسپيان افريقايى“ اثر خود را به آدل تقديم كردهاند. اين دختر جوان از راه اينترنت با واسطه خود آشنا شده بود. در بسيارى از موارد نيز خانوادههاى پرجمعيت اين زنان افريقايى هستند كه آنها را به كار در عرصه فحشا وامىدارند.
در اين باره روزنامهنگار فرانسوى اوليويه انوژ Olivier Enogo كه تهيه كننده فيلم مستند در باره روسپيان افريقايى است، مىگويد: ”يك خاله كه در اينجا، در فرانسه، زندگى مىكند، به افريقا برمىگردد و به خواهرهايش مىگويد خانه من بزرگ است، تابعيت فرانسه را دارم، بچههايت را با خود مىبرم و آنها را به مدرسه مىفرستم. بعضى وقتها واقعا هم بچهها به مدرسه مىروند، اما بجاى آن شبها بايد خرجشان را دربياورند.“
كودكان و دختران جوان را به طور كاملا پنهانى مىفروشند تا براى نمونه صورتحساب برق خود را بپردازند يا، اگر پول زيادى عايدشان شده باشد، در افريقا براى خود ويلا بسازند. آرايشگاهها و رستورانهاى افريقايى شبها تبديل به مكانى براى برقرارى رابطه مىشوند. مشتریهاى چينىاى هستند كه معتقدند برقرارى رابطه جنسى با دختران باكره موجب مىشود كه جوان بمانند و براى همين حاضرند كه تا ۵۰۰۰ يورو براى داشتن چنين رابطهاى بپردازند. چيزى كه دختران و خانوادههاى آنها در افريقا نمىدانند اين است كه ميانجیها در اروپا از اين دختران تنها براى يك بار استفاده نمىكنند، بلكه براى بارها و همه نوع اعمال منحرف و خشونتبار جنسى، كه گاه از آنها فيلمبردارى و عكسبردارى هم مىشود.
آملى جيمز كو بلا Amely-James Koh Bela رييس سازمانى است كه بتازگى براى كمك به روسپيان افريقايى در فرانسه بنيان نهاده شده است. كو بلا كه خود افريقايى است، در كتابش به نام ”روسپيگرى افريقايى در غرب“ تجربهها و سرنوشت زنان روسپى افريقايىاى را شرح مىدهد كه طى ۱۴ سال تحقيقات خود چه در خيابانها، چه در هتلهاى لوكس، با آنها آشنا شده است.
آملى جيمز كو بلا مىگويد: ”هنوز هم اين تصوير در مورد زنان سياهپوست وجود دارد كه حاضر به هر كارى هستند. اين تصوير را فيلمهاى پورنو بوجود مىآورند. مشترى پول دارد و از روسپى انتظار دارد كه روسپى همان كارهايى را كه در فيلم ديده انجام دهد، حتى اگر لازم باشد او را به سقف آويزان كند. رقابت بسيار بالاست و افريقايیها مجبور مىشوند كارهايى را بكنند كه ديگران نمىكنند.“
تصوير ريشهدوانده برده افريقايى كه مالك او هستى و هر كارى مىتوانى با او بكنى هنوز رايج است و آگاهى در اين باره در ميان خانوادههاى افريقايى بسيار كم.
آملى جيمز كو بلا آنچه را كه يكى از زنان روسپى افريقايى برايش تعريف كرده بود نقل مىكند: ”خوشحال مىشدم وقتى نامههاى مادرم را مىخواندم. اين نامهها پر از شادى بودند. مادرم مىنوشت كه هر روز به كليسا مىرود تا شكرگزارى كند. از خدا تشكر كند كه چنين سرنوشت عالىاى را نصيب دخترش كرده است.“
كسى نمىداند كه چند زن افريقايى در كشورهاى اروپايى به عنوان روسپى خود را مىفروشند. روسپيان افريقايى با هواپيما و ويزايى معتبر وارد اروپا مىشوند. به نظر آملى جيمز كوبلا، رييس سازمان كمك به روسپيان افريقايى، چنين چيزى ممكن نيست، مگر اينكه واسطهها و سوداگران انسان همدستانى در كنسولگریها و سفارتخانهها داشته باشند. چون به دانشجويان معمولى كه براى تحصيل از افريقا به اروپا مىآيند يا به كسانى كه مىخواهند از خويشاوندان خود در اروپا ديدن كنند، ويزا نمىدهند.
در سال ۲۰۰۲ ميلادى پليس فرانسه ۶ حلقه روسپيان افريقايى را دستگير كرد. يك سال بعد تعداد اين حلقهها دو برابر شده بود. دختران افريقايى كه به عنوان روسپى در اروپا كار مىكنند، جرأت كنار گذاشتن اين كار را ندارند. اكثريت اين دختران خرافاتى هستند و فكر مىكنند كه جادو شدهاند.
اوليويه انوژ، روزنامهنگار فرانسوى، مىگويد: ”اين دخترها اعتقاد دارند كه در افريقا جادويشان كردهاند. چون در افريقا ناخنها و موهاى آنها را قيچى مىكنند. و اين دخترها به كارشان در اينجا ادامه مىدهند، چون مىترسند كه اگر ادامه ندهند، جادوگر از آنها انتقام بگيرد. در افريقا مردم خيلى به خرافات و جادو و جنبل اعتقاد دارند. ما براى ساختن فيلم مستندمان با حدود ۱۲۰ دختر روسپى مصاحبه داشتيم و مىشد حدود ۱۰۰ نفر از آنها را به آسانى از ادامه كارشان منصرف كرد. اما دخترها راضى نشدند كه دست از كارشان بردارند. مىگويند، من دلم مىخواهد از اين كار بيرون بيايم، اما ناخنها و موهاى من پيش جادوگر است و اگر من به كارم ادامه ندهم، مىميرم. يكى از جادوگرها به من هم گفت كه اين فيلم مستند هيچ وقت تمام نمىشود و پيش از تمام شدنش من مىميرم.“
براى آملى جيمز كو بلا هم نامههاى تهديدآميز بسيارى فرستادهاند، چون او باعث شده است كه موضوعى ممنوع در پهنه همگانى به بحث گذاشته شود. كو بلا مىگويد: ”اگر يك زن اروپايى، يك سفيدپوست، در اين باره حرف بزند، برايشان زياد مهم نيست. اما اگر يك زن افريقايى اين كار را بكند، انگار كه توى غذايشان تف كرده باشى. چون يك بچه كوچك كه به فحشا كشانده مىشود، با پولى كه از طريق تنفروشىاش بدست مىآورد، به يك خانواده ۴۰ نفره كمك مىكند. من چون افريقايى هستم بايد اين را بفهمم، در حاليكه سفيدپوستها اشكالى ندارد اگر تفاهمى براى اين ظلم نداشته باشند. واسطهها تهديد كردهاند كه به من تجاوز مىكنند، چون كشتن من به نظرشان مجازات خيلى سبكترى است. اگر چيزهايى كه من در كتابم نوشتهام راست نبودند، اين طورى مرا تهديد نمىكردند.“
0 Comments:
Post a Comment
<< Home