استعداد هنوز هم حرف اول را در كنكور ميزند!
استعداد هنوز هم حرف اول را در كنكور ميزند!
75 درصد دانشجويان روزانه دانشگاههاي تهران از خانوادههاي طبقه «پايين» جامعه هستند
سرويس: پژوهشي 1384/07/16 10-08-2005 12:04:36 8407-03429: کد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: پژوهشي
عدالت آموزشي به عنوان زيرمجموعه مهمي از عدالت اجتماعي توجه برنامهريزان آموزشي را به خصوص در دوران معاصر به خود جلب كرده است.
به گزارش خبرنگار پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، شواهد فراواني در دست است كه به موجب آن وقتي آموزش و پرورش منحصر به اغنيا شود، سطح مهارت در جامعه به شدت پايين ميآيد. در واقع هر كجا نابرابري تعميق ميشود ممكن است حتي ثروتمندان نيز از چنين وضعيتي متضرر شوند. پس بدين ترتيب تلاش براي ايجاد فرصتهاي برابر در آموزش، ميتواند به كاهش شكاف درآمدي و در نتيجه به رشد اقتصادي بيشتر كمك كند. لذا تساوي فرصتهاي آموزشي به خوديخود يك هدف نيست بلكه وسيلهاي براي كاهش نابرابريهاي اقتصادي ـ اجتماعي است. همچنين تساوي آموزشي به معناي آن نيست كه همگان به سطح واحدي از تحصيلات ارتقا يابند چرا كه چنين امري به دليل تفاوت استعدادهاي افراد غيرممكن است. معناي تساوي فرصتهاي آموزشي آن است كه هيچكس به تناسب هوش و استعدادها و علاقمندي خود به سبب فقدان امكانات از وصول به تعليم و تربيت محروم نماند.
از طرف ديگر دستيابي به آموزش عالي براي فرزندان خانوادههاي محروم حكم يك پلكان ترقي اجتماعي را دارد. شواهد زيادي نشان ميدهد كه رابطه مثبت و شديدي بين ميزان تحصيلات افراد و سطح درآمد آنها وجود دارد. به غير از اين، عوامل ديگري نيز در جذابيت تحصيل در دانشگاهها و كسب تخصصهاي عالي مؤثر است از جمله اين كه در دوران بيكاري و بحران و ركود اقتصادي، احتمال اخراج دارندگان مدرك دانشگاهي كمتر از بقيه است و تعديل نيروي انساني، بيشتر از افراد كمسوادتر شروع ميشود. همچنين نرخ رشد درآمد در طول مدت اشتغال براي افراد داراي تخصص دانشگاهي بيشتر است، اوقات فراغت اين گونه افراد بيشتر ميباشد و طول ساليان كاري آنها نيز زيادتر از ساير نيروهاي كار است.
به گزارش ايسنا، با اين اوصاف طبيعي است كه تحصيلات عالي نقش عمدهاي در تحرك اجتماعي داشته باشد و بديهي است براي انواع آموزش، تقاضاي اجتماعي به شكل روزافزون خود را نشان دهد به خصوص در ايران كه هزينه آموزش در دانشگاههاي دولتي تقريبا صفر است يا هزينههاي ناچيزي دارد. پس اينكه بدانيم چه كساني از اين پلكان ترقي استفاده ميكنند و توانستهاند از اين طريق براي خود مكان شايستهتري در اجتماع بيابند حائز اهميت ميباشد چرا كه مزاياي آموزش عالي كه با استفاده از سوبسيد كلان دولتي بوجود ميآيد ميتواند هدايتگر يك توزيع مجدد درآمد باشد، همچنان كه گويي ماليات گرفتن از اقشار پردرآمد و توزيع مجدد آن بين اقشار كم درآمد، در توزيع درآمد اثر مثبت ميگذارد.
استفاده از منافع آموزش عالي دولتي، كمكي به اقشار كم درآمد بوده و از اين طريق ميتوان به نوعي توزيع مجدد درآمد دست يافت.
در اين راستا و براساس تازهترين تحقيقات انجام شده، 75 درصد دانشجويان شاغل به تحصيل در دورههاي روزانه دانشگاههاي تهران از خانوادههاي متعلق به پايگاه اجتماعي «پايين» و «متوسط رو به پايين» و 25 درصد آنان از خانوادههاي متعلق به پايگاه اجتماعي «بالا» و «متوسط رو به بالا» هستند.
احمد رضا روشن، عضو هيأت علمي مؤسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي و مجري طرح «تعيين پايگاه اجتماعي – اقتصادي (SES) دانشجويان دانشگاههاي تهران» در گفتوگو با خبرنگار سرويس پژوهشي ايسنا با بيان اين مطلب اظهار داشت: در اين طرح كه 511 دانشجو از دانشگاههاي تهران، شهيد بهشتي، علامه طباطبايي و صنعتي شريف شركت داشتند نشان داده شد كه پنج درصد دانشجويان اين دانشگاهها متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «بالا»، 20 درصد متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «متوسط رو به بالا»، 5/27 درصد متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «متوسط رو به پايين» و 5/47 درصد متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «پايين» بودهاند. به عبارت ديگر، نتايج اين طرح نشان ميدهد كه جمعيت دانشجويان شاغل به تحصيل در اين چهار دانشگاه كه داراي خاستگاه خانوادگي «پايين» و «متوسط رو به پايين» هستند، سه برابر دانشجوياني است كه متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «بالا» و «متوسط رو به بالا» هستند.
وي با تاكيد بر اين كه جامعه آماري تحقيق كه شامل 58 درصد كل دانشجويان دانشگاههاي دولتي استان تهران است به صورتي است كه ميتوان نتايج حاصل را مسامحتا به كل دانشجويان دانشگاههاي دولتي استان تهران تعميم داد اضافه كرد: از ديگر يافتههاي اين طرح اين است كه به طور كلي و به طور متوسط پايگاه اجتماعي دختران دانشجو از پسران دانشجو بالاتر است؛ همچنين دانشجوياني كه ديپلم رياضي – فيزيك دارند؛ دانشجوياني كه اهل تهران هستند؛ دانشجوياني كه در خانوادههاي كم تعدادتر زندگي ميكنند؛ دانشجوياني كه در گروه آموزش فني – مهندسي مشغول به تحصيل هستند؛ دانشجوياني كه سن كمتري دارند؛ دانشجويان مجرد و نيز دانشجوياني كه در خانواده آنها به زبان فارسي صحبت ميشود نسبت به ساير دانشجويان از پايگاه اجتماعي بالاتري برخوردارند.
روشن در تعريف پايگاه اجتماعي در تحقيق خود به ايسنا گفت: پايگاه اجتماعي عبارت است از شأن و منزلتي كه افراد جامعه در ذهن خود به ديگران نسبت ميدهند. البته ما در اين طرح براي ساختن پايگاه اجتماعي – اقتصادي خانوادة دانشجويان از متغيرهاي درآمد پدر و مادر، سطح سواد پدر و مادر و شغل پدر و مادر دانشجو در ساختن شاخص تركيبي استفاده كرديم.
عضو هيأت علمي موسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي در تبيين برخي ديگر از يافتههاي طرح براساس نمونه مورد بررسي اظهار داشت: براساس اين تحقيق، متوسط تعداد اعضاي خانواده دانشجويان شش نفر است، 90 درصد دانشجويان، مجرد و 10 درصد متأهل هستند، 85 درصد دانشجويان، بدون شغل و 15 درصد شاغل هستند.مذهب 94 درصد دانشجويان شيعه است. يك سوم دانشجويان، قبل از ورود به دانشگاه در كلاسهاي آمادگي كنكور شركت كردهاند. 39 درصد دانشجويان ديپلم خود را در شهر تهران و 61 درصد در ساير شهرها ديپلم گرفتهاند. خانواده 5/47 درصد دانشجويان فاقد خودرو بودهاند.
وي افزود: براساس يافتههاي اين تحقيق، 63 درصد دانشجويان در محيط خانوادگي خود به زبان فارسي، 2/16 درصد به زبان تركي، 5/9 درصد كردي، 7/3 درصد لري، 6/3 درصد گيلكي و 6/2 درصد مازني صحبت ميكردهاند.81 درصد دانشجويان داراي دفترچه بيمه بودهاند و همچنين 5/81 درصد از خانوادههاي دانشجويان از كوپن كالاهاي اساسي استفاده ميكردهاند.
روشن در ادامه گفتوگو با ايسنا با بيان اينكه يافتههاي اين تحقيق كه در سالهاي 81 و 82 انجام و در سال 83 ارائه شده، ميتواند به نوعي حاكي از وجود عدالت آموزشي در كشور باشد، اظهار داشت: انگيزه انجام تحقيق، اين دغدغه مطرح در جامعه بود كه كنكور دانشگاههاي دولتي كشور به سمتي ميرود كه بيشتر فرزندان طبقات ثروتمند به دورههاي روزانه دانشگاهها راه مييابند و فرض تحقيق نيز بر همين مساله مبتني بود كه خوشبختانه اين فرض رد شد ولي با اين حال هنوز هم اين نگراني وجود دارد كه با روند حرفهيي شدن روزافزون كنكور دانشگاههاي دولتي، سهم فرزندان طبقات مرفه در دانشگاهها افزايش يابد.
وي در پايان تاكيد كرد: يكي از راهكارهايي كه ميتواند از بروز اين پديده منفي جلوگيري كند، توجه ويژه به دبيرستانهاي مناطق محروم و تقويت توان علمي دانشآموزان اين مدارس است. وضع سهميههاي ويژه براي ورود طبقات محروم به دانشگاههاي دولتي از ديگر مواردي است كه بايد كاملا مورد توجه قرار گيرد چون اگر بپذيريم كه سرمايه انساني بالاترين سرمايه كشور است، نبايد جامعه را از استعدادهاي نهفته در طبقات پايين جامعه محروم كرد.
انتهاي پيام
سرويس: پژوهشي 1384/07/16 10-08-2005 12:04:36 8407-03429: کد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: پژوهشي
عدالت آموزشي به عنوان زيرمجموعه مهمي از عدالت اجتماعي توجه برنامهريزان آموزشي را به خصوص در دوران معاصر به خود جلب كرده است.
به گزارش خبرنگار پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، شواهد فراواني در دست است كه به موجب آن وقتي آموزش و پرورش منحصر به اغنيا شود، سطح مهارت در جامعه به شدت پايين ميآيد. در واقع هر كجا نابرابري تعميق ميشود ممكن است حتي ثروتمندان نيز از چنين وضعيتي متضرر شوند. پس بدين ترتيب تلاش براي ايجاد فرصتهاي برابر در آموزش، ميتواند به كاهش شكاف درآمدي و در نتيجه به رشد اقتصادي بيشتر كمك كند. لذا تساوي فرصتهاي آموزشي به خوديخود يك هدف نيست بلكه وسيلهاي براي كاهش نابرابريهاي اقتصادي ـ اجتماعي است. همچنين تساوي آموزشي به معناي آن نيست كه همگان به سطح واحدي از تحصيلات ارتقا يابند چرا كه چنين امري به دليل تفاوت استعدادهاي افراد غيرممكن است. معناي تساوي فرصتهاي آموزشي آن است كه هيچكس به تناسب هوش و استعدادها و علاقمندي خود به سبب فقدان امكانات از وصول به تعليم و تربيت محروم نماند.
از طرف ديگر دستيابي به آموزش عالي براي فرزندان خانوادههاي محروم حكم يك پلكان ترقي اجتماعي را دارد. شواهد زيادي نشان ميدهد كه رابطه مثبت و شديدي بين ميزان تحصيلات افراد و سطح درآمد آنها وجود دارد. به غير از اين، عوامل ديگري نيز در جذابيت تحصيل در دانشگاهها و كسب تخصصهاي عالي مؤثر است از جمله اين كه در دوران بيكاري و بحران و ركود اقتصادي، احتمال اخراج دارندگان مدرك دانشگاهي كمتر از بقيه است و تعديل نيروي انساني، بيشتر از افراد كمسوادتر شروع ميشود. همچنين نرخ رشد درآمد در طول مدت اشتغال براي افراد داراي تخصص دانشگاهي بيشتر است، اوقات فراغت اين گونه افراد بيشتر ميباشد و طول ساليان كاري آنها نيز زيادتر از ساير نيروهاي كار است.
به گزارش ايسنا، با اين اوصاف طبيعي است كه تحصيلات عالي نقش عمدهاي در تحرك اجتماعي داشته باشد و بديهي است براي انواع آموزش، تقاضاي اجتماعي به شكل روزافزون خود را نشان دهد به خصوص در ايران كه هزينه آموزش در دانشگاههاي دولتي تقريبا صفر است يا هزينههاي ناچيزي دارد. پس اينكه بدانيم چه كساني از اين پلكان ترقي استفاده ميكنند و توانستهاند از اين طريق براي خود مكان شايستهتري در اجتماع بيابند حائز اهميت ميباشد چرا كه مزاياي آموزش عالي كه با استفاده از سوبسيد كلان دولتي بوجود ميآيد ميتواند هدايتگر يك توزيع مجدد درآمد باشد، همچنان كه گويي ماليات گرفتن از اقشار پردرآمد و توزيع مجدد آن بين اقشار كم درآمد، در توزيع درآمد اثر مثبت ميگذارد.
استفاده از منافع آموزش عالي دولتي، كمكي به اقشار كم درآمد بوده و از اين طريق ميتوان به نوعي توزيع مجدد درآمد دست يافت.
در اين راستا و براساس تازهترين تحقيقات انجام شده، 75 درصد دانشجويان شاغل به تحصيل در دورههاي روزانه دانشگاههاي تهران از خانوادههاي متعلق به پايگاه اجتماعي «پايين» و «متوسط رو به پايين» و 25 درصد آنان از خانوادههاي متعلق به پايگاه اجتماعي «بالا» و «متوسط رو به بالا» هستند.
احمد رضا روشن، عضو هيأت علمي مؤسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي و مجري طرح «تعيين پايگاه اجتماعي – اقتصادي (SES) دانشجويان دانشگاههاي تهران» در گفتوگو با خبرنگار سرويس پژوهشي ايسنا با بيان اين مطلب اظهار داشت: در اين طرح كه 511 دانشجو از دانشگاههاي تهران، شهيد بهشتي، علامه طباطبايي و صنعتي شريف شركت داشتند نشان داده شد كه پنج درصد دانشجويان اين دانشگاهها متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «بالا»، 20 درصد متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «متوسط رو به بالا»، 5/27 درصد متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «متوسط رو به پايين» و 5/47 درصد متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «پايين» بودهاند. به عبارت ديگر، نتايج اين طرح نشان ميدهد كه جمعيت دانشجويان شاغل به تحصيل در اين چهار دانشگاه كه داراي خاستگاه خانوادگي «پايين» و «متوسط رو به پايين» هستند، سه برابر دانشجوياني است كه متعلق به پايگاه اجتماعي – اقتصادي «بالا» و «متوسط رو به بالا» هستند.
وي با تاكيد بر اين كه جامعه آماري تحقيق كه شامل 58 درصد كل دانشجويان دانشگاههاي دولتي استان تهران است به صورتي است كه ميتوان نتايج حاصل را مسامحتا به كل دانشجويان دانشگاههاي دولتي استان تهران تعميم داد اضافه كرد: از ديگر يافتههاي اين طرح اين است كه به طور كلي و به طور متوسط پايگاه اجتماعي دختران دانشجو از پسران دانشجو بالاتر است؛ همچنين دانشجوياني كه ديپلم رياضي – فيزيك دارند؛ دانشجوياني كه اهل تهران هستند؛ دانشجوياني كه در خانوادههاي كم تعدادتر زندگي ميكنند؛ دانشجوياني كه در گروه آموزش فني – مهندسي مشغول به تحصيل هستند؛ دانشجوياني كه سن كمتري دارند؛ دانشجويان مجرد و نيز دانشجوياني كه در خانواده آنها به زبان فارسي صحبت ميشود نسبت به ساير دانشجويان از پايگاه اجتماعي بالاتري برخوردارند.
روشن در تعريف پايگاه اجتماعي در تحقيق خود به ايسنا گفت: پايگاه اجتماعي عبارت است از شأن و منزلتي كه افراد جامعه در ذهن خود به ديگران نسبت ميدهند. البته ما در اين طرح براي ساختن پايگاه اجتماعي – اقتصادي خانوادة دانشجويان از متغيرهاي درآمد پدر و مادر، سطح سواد پدر و مادر و شغل پدر و مادر دانشجو در ساختن شاخص تركيبي استفاده كرديم.
عضو هيأت علمي موسسه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي در تبيين برخي ديگر از يافتههاي طرح براساس نمونه مورد بررسي اظهار داشت: براساس اين تحقيق، متوسط تعداد اعضاي خانواده دانشجويان شش نفر است، 90 درصد دانشجويان، مجرد و 10 درصد متأهل هستند، 85 درصد دانشجويان، بدون شغل و 15 درصد شاغل هستند.مذهب 94 درصد دانشجويان شيعه است. يك سوم دانشجويان، قبل از ورود به دانشگاه در كلاسهاي آمادگي كنكور شركت كردهاند. 39 درصد دانشجويان ديپلم خود را در شهر تهران و 61 درصد در ساير شهرها ديپلم گرفتهاند. خانواده 5/47 درصد دانشجويان فاقد خودرو بودهاند.
وي افزود: براساس يافتههاي اين تحقيق، 63 درصد دانشجويان در محيط خانوادگي خود به زبان فارسي، 2/16 درصد به زبان تركي، 5/9 درصد كردي، 7/3 درصد لري، 6/3 درصد گيلكي و 6/2 درصد مازني صحبت ميكردهاند.81 درصد دانشجويان داراي دفترچه بيمه بودهاند و همچنين 5/81 درصد از خانوادههاي دانشجويان از كوپن كالاهاي اساسي استفاده ميكردهاند.
روشن در ادامه گفتوگو با ايسنا با بيان اينكه يافتههاي اين تحقيق كه در سالهاي 81 و 82 انجام و در سال 83 ارائه شده، ميتواند به نوعي حاكي از وجود عدالت آموزشي در كشور باشد، اظهار داشت: انگيزه انجام تحقيق، اين دغدغه مطرح در جامعه بود كه كنكور دانشگاههاي دولتي كشور به سمتي ميرود كه بيشتر فرزندان طبقات ثروتمند به دورههاي روزانه دانشگاهها راه مييابند و فرض تحقيق نيز بر همين مساله مبتني بود كه خوشبختانه اين فرض رد شد ولي با اين حال هنوز هم اين نگراني وجود دارد كه با روند حرفهيي شدن روزافزون كنكور دانشگاههاي دولتي، سهم فرزندان طبقات مرفه در دانشگاهها افزايش يابد.
وي در پايان تاكيد كرد: يكي از راهكارهايي كه ميتواند از بروز اين پديده منفي جلوگيري كند، توجه ويژه به دبيرستانهاي مناطق محروم و تقويت توان علمي دانشآموزان اين مدارس است. وضع سهميههاي ويژه براي ورود طبقات محروم به دانشگاههاي دولتي از ديگر مواردي است كه بايد كاملا مورد توجه قرار گيرد چون اگر بپذيريم كه سرمايه انساني بالاترين سرمايه كشور است، نبايد جامعه را از استعدادهاي نهفته در طبقات پايين جامعه محروم كرد.
انتهاي پيام
0 Comments:
Post a Comment
<< Home