سيدعلی صالحی / "جامعه ايران چهره نظامى به خود گرفته است"
سيدعلی صالحی / "جامعه ايران چهره نظامى به خود گرفته است"
"امروز و فردا میتوانند ما را كنترل و معدوم و منزوى كنند اما در نهايت با روياهاى ما چه خواهند كرد؟"
كانون نويسندگان ايران در آستانه ۲۸مين سالگرد انقلاب ايران، فراخوان به مقابله با سانسور مطبوعات، تهاجم به نهادهاى مدنى از جمله تشكلهاى كارگرى و دانشجويى، فيلترينگ سايتهاى اينترنتى و ديگر موارد تحديد آزادىهاى فردى و اجتماعى داده است. اين كانون از همه افراد، نهادها و سازمانهاى مستقل و آزاديخواه كه با اين فراخوان موافقند خواسته تا همبستگى خود را با آن اعلام دارند. دويچه وله با سيدعلى صالحى عضو كانون نويسندگان ايران مصاحبهاى در اين زمينه داشت.
مصاحبه: مهيندخت مصباح
آقاى صالحى در آخرين بيانيه كانون نويسندگان از شواهدى صحبت شده كه حاكى از طرحهاى تازهای براى محدوديت هرچه بيشتر آفرينشهاى ادبى و فرهنگى يا محدود كردن آزادیهاى فردى و اجتماعىاند. خود شما بارزترين شواهد را چه میبينيد؟
سيد على صالحى: مجموعا بعد از گشايشهاى بعضا ظاهرى و گاهى هم واقعى در دوره معروف به اصلاحات، كه ما به صورت نسبى رسانههاى آزادترى داشتيم كه گاه ديدگاههاى روشنفكران مستقل و دگرانديشان را هم منعكس میكردند. اما در دولت جديد كه آقاى احمدىنژاد چهره جامعه را تا حدودى نظامى كرده، انسدادهاى عديدهای ديده مىشوند. مخصوصا در حيطهی صنعت چاپ و نشر و كتاب، آن هم علىالخصوص ادبيات امروز ايران و ادبيات مدرن. در حال حاضر نشر كتاب دچار ركود ويژهای شده كه سالهاى قبل ما از آن نشانهی آشكارى نمیديديم. هوا تاريكتر شده، حلقهها تنگتر شده و آثار ادبى ما به ويژه شعر، داستان و رمان، حتى ترجمه وقتى از سوى ناشر طبق قوانين جمهورى اسلامى به وزارت ارشاد داده میشود تا مجوز حاصل شود و سپس تكثير و منتشر شود، با دشوارىهاى بسيار سختى روبرو هستند طورى كه الان توزيع كنندگان كتاب، مراكز پخش دچار مشكل شدهاند، چون كتاب تازهای منتشر نمیشود، از سوى ديگر ناشرين به شدت مايوس هستند و فعلا قناعت میكنند به تك فروشى همين آثارى كه در گذشته جاپ شدهاند. از دوستانمان خبر داريم كه آثار بسيارى اهل قلم به ارشاد رفته و همچنان در تنگه دستورهاى ويژه باقى مانده و مجوز نگرفتهاند. از سوى ديگر میبينيم كه يكى دو روزنامه ماندهاند كه گاه جسارت میكنند و آثار اهل قلم را منتشر میكنند، باز اينها زير فشار هستند. ما تعطيلى "كارنامه" را داشتيم و در پى آن نشريات دانشجويى هم در تهران و هم در استانهاى ديگر مجوزشان به دستورمسئولينى كه صاحب راى هستند، باطل شده است.
پس از انسدادهاى فرهنگى ما انسدادهاى سياسى را میبينيم. يورش به كارگران شركت اتوبوسرانى واحد و دستگيرى منصور اسانلو و هفتصد كارگر ديگر كه چند زن هم در ميان شان بوده، از جانب ديگر دستگيرىهاى دانشجويی در استانها و اقاليم ايران، همه اينها نشانهها و مصاديق عينى و اجتماعى است كه به ما میباوراند اين انسدادها و بن بستها، وسيعتر و عميقتر شدهاند.
در اعلاميه، از افراد، سازمانهاى مستقل و آزاديخواه خواسته شده با فراخوان كانون نويسندگان در اين مورد اعلام همبستگى كنند. با توجه به توضيحاتى كه میدهيد و اشاره به اينكه جامعه حالت نظامى پيدا كرده، واقعا چگونه میتوان در قبال اين فشارها مقاومت كرد و همبستگى به چه ترتيب مورد نظر شماست؟
سيد على صالحى: تاريخ ثابت كرده كه میتوان ملتى را مايوس كرد، ملتى را سركوب كرد و به گوشهای رماند ولى اين استمرار نخواهد داشت. اميد ما و روياهاى ما كه قابل كنترل نيست. امروز و فردا میتوانند ما را كنترل و معدوم و منزوى كنند اما در نهايت با روياهاى ما چه خواهند كرد؟ كانون نويسنگان وقتى فراخوان مىدهد و از نهادهاى مستقل و شخصيتها دعوت میكند كه در برابر اين بحرانها و بن بستها ايستادگى كنند، در واقع يك حركت كاملا فرهنگى كه نتيجه سياسى دارد را دنبال میكند. در چنين شرايطى ملت ما ثابت كرده كه شكست نمیخورد و شادمانى و وحدتاش را هرچند محدود و در سايه حفظ خواهد كرد. البته اين را اذعان بكنم كه ما ديگر عادت كردهايم! اگر الفباى ويژهای براى كنترل ما دارند، ما هم الفباى ويژه خود را داريم تا ايستادگى كنيم و نگذاريم تاريكى گستردهتر شود.
آقاى صالحى انقلاب ايران ۲۷ ساله شد. الان هم شعار روز، بازگشت به ارزشها و خواستههاى آن دوران است. كمتر كسى است كه اهل ادبيات و فرهنگ بوده باشد و يادش نباشد كه در آن سالها در آستانه انقلاب، شب شعرها و فعاليتهايى كه نويسندگان و شاعران آن دوران داشتند، چقدر در ايجاد جو انقلاب تاثير داشت. خود شما ۲۷ سال پيش چگونه فكر میكرديد و الان چگونه؟
سيد على صالحى: خوب! بسيار دشوار است پاسخ دادن به چنين سئوالى كه يك رساله عميق و وسيع با تمركز خاص میطلبد تا به نتيجه درستى برسيم. اما حقيقت اينست كه نه تنها من، بلكه بسا كسانى در راس همين جامعه و حكومت هم نمیتوانستند باور كنند امروز پس از ۲۷ سال به چنين مقطعى برسند. چه كسى فكر میكرد كه فساد ادارى و اقتصادى جامعه را به چنين بن بستهايى برساند. ما و همه مردم فكر میكرديم از استبداد نجات پيدا میكنيم اما متاسفانه طعم قدرت و خصلت قدرت به ويژه قدرت سياسى و اقتصادى همواره فساد در پى دارد. فساد هم هر چند ملت را به زانو در خواهد آورد، اما هر نظامى را هم به زانو در میآورد. همه ديكتاتورىها و حكومتهاى استبدادى دشمن اصلىشان همان فسادى است كه خودشان موجباش بودهاند. ما متاسف هستيم! آرزو داشتيم، آرزويى ايدهآليستى كه میتوانيم به يك سعادت ملى و نسبى برسيم و حقوق اوليه مردم رعايت شود اما نشد. واقعيتى است كه خود سران حكومت هم به آن اذعان دارند. مسئله ديگر اين كه نبايد فراموش كرد كه پديدهای اجتماعى در منطقه و جهان هم يارى رساند براى تاريك شدن هوا و شرايط خاص اجتماعى سياسى در خاورميانه. ما میتوانستيم حتى اندك اندك به سوى يك نوع اصلاحات برويم و به جامعهای مدنى از نوع جهان سومى و شرقىاش نزديك شويم ولى درست در زمانى كه جامعه ما آماده میشد تا در برابر استبداد ديالوگ مناسبى برقرار كند و روبرويش بايستد، میبينيم كه حملات آمريكا به خاورميانه و خواب خاورميانه بزرگ تعبيرمیشود و در نتيجه اگر جامعه ايران يك چهره نظامى به خودش گرفته، بخشىاش به تهديدهاى خارجى برمیگردد و ما اميدوارهستيم كه جامعه ايران به آرامش برسد، واقعا نمیارزد كه بشر اين همه حريص و انسان گرك انسان باشد.
فكر میكنيد هنوز اين تعبير زود است كه بگوييم براى آرمانهاى از دست رفته بايد مرثيهخوانى كرد؟
سيد على صالحى: من هرگز به مرثيه اعتقاد نداشتم. بهتراست با زبان گفتار بگويم آنچه بر سر ما آمده، از نوحه و مرثيه است. ما حتى در دل تاريكى از خورشيد سخن خواهيم گفت و در دل عزا شادمانى را فراموش نخواهيم كرد. ما چارهای چز پناهيدن به اميد، روشنايى و شادمانى نخواهيم داشت. مراثى ملى و به ويژه آنچه كه میتواند نوميدى را منتشر كند، میتواند به خيانت جمعى منحر شود. نه! ما ايستادهايم و هرگز نوميد نخواهيم شد. اگر ما مقابله میكنيم با استبداد داخلى، يقينا به اين معنا هم نيست كه از جور و ستم و حضور خارجى هم استقبال میكنيم، بلكه جلوى آن هم خواهيم ايستاد.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home