Monday, February 27, 2006

اسقف توتو :عدالت بمثابه آشتی :

عدالت بمثابه آشتی :
در آفريقای جنوبی و عملاً در سراسر جهان انسان‌ها به طريقی بار می‌آيند كه برای آنها عدالت معادل با تلافی و مجازات است. با توجه به افزايش هولناك و بی‌سابقه‌ی جنايت‌های بسيار خشونت انگيز و موج فزاينده‌ی بزهكاری‌های نفرت انگيزی چون تجاوز و سوء استفاده‌ی جنسی از كودكان اكنون درخواست‌های پی در پی برای از نو باب كردن حكم اعدام به گوش می‌رسد كه توسط بخش‌های وسيعی از مردم نيز حمايت می‌شود..........
پس از سقوط رژيم آپارتايد بعضی از مردم آفريقای جنوبی خواهان نوعی دادگاه نورنبرگ بودند، به ويژه برای مرتكبين آن شقاوت‌هايی كه جهت حفظ و استمرار نظام وحشيانه آپارتايد انجام می‌گرديد. در آن زمان بسياری توقع داشتند كه مقصرين آن جرائم به حداكثر مجازات محكوم شوند...................اما از اين جهت ما بسيار خوش شانس بوديم كه نورنبرگ هرگز برای ما مورد توجه جدی قرار نگرفت. برگزاری دادگاه نورنبرگ به اين خاطر مقدور گرديد كه متفقين شكست بدون قيد و شرطی را به نازی‌ها تحميل نمودند و به اين ترتيب موفق به تكليف نمودن به اصطلاح عدالت فاتح شدند

علاوه بر آن در مورد نورنبرگ مدعی العموم‌ها و قاضی‌ها می‌توانستند پس از پايان محاكمه چمدان‌های خود را بسته و آلمان را به مقصد كشورهای خود ترك كنند، حال آن كه ما می‌بايست در سرزمين مادری مشترك خود خانه‌هايمان را بسازيم و بياموزيم كه چگونه با يكديگر كنار آئيم. چنين محاكمه‌هايی اگر به راه می‌افتاد احتمالاً برای هميشه ادامه می‌يافت و زخم‌های عميقی از خود به جای می‌گذاشت.

مايه سعادت بود كه كشور ما تصميم به پيمودن راه كميسيون آشتی و حقيقت يابی گرفت .....چنين تصميمی بر اصول عدالت ترميمی مبتنی بود .در جلسه‌های دادرسی كميسيون مربوطه برای ما جزئيات وحشتناكی از فجايعی كه برای حفظ يا مخالفت با آپارتايد انجام شده بود روشن گرديد.
« ما ابتدا به او قهوه‌ی كه در آن داروی خواب آور ريخته شوده بود خورانديم و سپس گلوله‌ای در مغزش شليك كرديم و بعد جنازه‌ی او را آتش زديم. چون سوختن جسد انسان به ٧ يا ٨ ساعت زمان نياز دارد، ما همان كنار آتشی روشن كرده و به پختن كباب و نوشيدن آبجو پرداختيم ». هر زمان كه چنين داستان‌های هولناك منتشر می‌شد، می‌بايست به ياد می‌آورديم كه اين اعمال به واقع اهريمنی بودند، يك هيولا مسئوليت اخلاقی ندارد اما آنچه به مراتب حاد تر است اين كه هنگامی كه روی كسی نام هيولا می‌گذاريم، هرگونه امكان اعاده حيثيت بعدی را از او صلب می‌كنيم. عدالت ترميمی به طور جدی بر تصديق انسانيت بنيادين مبتنی است، حتی در مورد بدترين جنايتكارانی كه به تصور در آيند.
ما بر اين باوريم كه حتی افراطی ترين نژادپرست‌ها هم ظرفيت تغيير را دارند.

هنگامی كه جوامع بشری با هم درگير در منازعه و اختلاف می‌شوند، « چشم در برابر چشم » هرگز نمی تواند به نتيجه رسد. اقدام‌های تلافی جويانه در چنين جايی به ادامه‌ی تلافی جويی‌های ديگر می‌انجامد، يعنی در همان حلزون خون و خونريزی كه در خاورميانه شاهد آن هستيم.آن نوع از عدالتی كه آفريقای جنوبی به اجرا می‌گذارد، آنچه من آن را « عدالت ترميمی » می‌نامم، بر خلاف اقدامات تلافی جويانه است و در درجه‌ی اول بر مجازات تكيه نداشته و به طور بنيادی خصلت تنبيهی ندارد، بلكه بر التيام‌بخشی متمركز است. آن جنايت‌ها باعث شكافی در مناسبات انسانی گرديد و اين شكاف است كه بايد ترميم شود. عدالت ترميمی شخص خلاف كار را به عنوان يك انسان می‌نگرد، به عنوان فاعلی با مفهومی از مسئوليت و احساسی از شرمساری، كسی كه نيازمند ادغام مجدد در جامعه است و نه رانده شدن از آن.

عدالت به مثابه مجازات و تلافی اغلب قربانی را ناديده می‌گيرد و نظام آن معمولاً خالی از احساس و بی‌روح است. اما عدالت ترميمی اميدوار كننده است و بر اين باور است كه حتی بدترين خطاكار و جانی می‌تواند به انسان بهتری تبديل شود.البته معنای آن اين نيست كه بايد در برابر جنايت برخوردی ملايم داشت. شخص خلاف كار بايد وخامت و حساسيت كار خلاف خود را توسط محكوميتی كه دريافت می‌كند درك كند، اما بايد اميدی هم وجود داشته باشد، اميد برای آن كه شخص مجرم بتواند پس از پرداخت هزينه‌ای كه به جامعه بدهكار است به عضو مفيدی از جامعه تبديل شود. هنگامی كه چنين رفتاری را الگو قرار دهيم مبنی بر آن كه ما واقعاً معتقد هستيم كه هر انسانی می‌تواند انسان بهتری باشد، آنها نيز غالباً انتظارات ما را از خود برآورده خواهند ساخت. -------------اسقف اعظم دزموند توتو برنده‌ی جايزه‌ی صلح نوبل

0 Comments:

Post a Comment

<< Home