داستان حيلاس دز زندان ابو غريب
داستان حيلاس در زندان ابوقريب بغداد
تهيه کننده: حميد داديزاده
تهيه کننده: حميد داديزاده
نيکولاس برانفور، گزارشگر روزنامه کريسچين ساينس مانيتور در تاريخ 21 مارس مينويسد "هدف معماران حمله به عراق در قالب کلامی اين بود که با بر چيده شدن
رژيم صدام و اسلامگرائی افراطی دوره شکوفائی ارزشهای دموکراسی آغاز شده و جامعه استبدادی جای خود را به دمکراسی خواهد داد. حال آن که سه سال بعد از سکوت صدام تنشها و کشتارها ادامه دارد." بهتر است که از قالب بيانيه ها و اطلاعيه های رسمی سياسی بيرون آمده، به خيابانها و خانه ها برويم. و شکوفائی دموکراسی حاصله از نيروهای ائتلاف به رهبری آمريکا را در مهمترين دستگاه عدالت يعنی سيستم قضائی جستجو کنيم. سيستمی که زندانهای عراق و دادگاهها را زير کنترل دارد و در داخل خاک خود آمريکا نيز ميزبان يک ميليون و هفتصد هزار نفر زندانی رسمی است.زندان ابوغريب را شنيده ايد. اگر نه، به اين عکسها که خود افسران و نگهبانان امريکائی برداشته اند بنگريد.اين زندان هنوز، که ماه مارس 2006 است، در عراق زير نظر مستقيم ارتش آمريکا اداره می شود. (تلاش می شود درب اين زندان را ببندند تا بلکه بتوانند از ذهن و خاطرات مردم عراق و وجدانهای آزادگان جهان تصاوير تکان دهنده از برخوردهای غيربشری با زندانيان عراقی را بزدايند. اما اگر به نوشته روزنامه نگاران مسئول، صدام حدود 4 هزار نفر را در اين زندان اعدام کرد، اعمال نيروهای مدعی آزادی و نجات عراق در گزارشات تفضيلی تاگوبا و ديگران هزاران مورد نقض خشن حقوق بشر و کشتار اسيران را در کارنامه نيروهای ائتلاف به رهبری آمريکا و انگليس ثبت کرده است) نيروهائی که با شعار آزادی مردم عراق از دست صدام و نابودی سلاحهای کشتار جمعی به اشغال اين کشور دست زدند، هر چند که نشانی از سلاحهای آتمی نيافتند و شو محاکمه صدام شهره عام و خاص گرديد اما در زندان ابوقريب مخالفان نيروهای ائتلاف را همچنان به بند کشيده اند. در اين سه سال آمريکا نتوانست به جهانيان وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق را اثبات کند، و از سوئی مخالفت مردم آن کشور با اشغالگران هر روز شکل حادتری پيدا کرد. در روند اين اشغال نظامی مقاومتها در برابر اشغالگران تشديد شد و در نتيجه ارتش آمريکا زندانهای عراق را بازسازی نمود. زندان ابو قريب مرکز بازجوئی و شکنجه زندانيان عراقی شد و برخی از اسناد و مدارک در مورد رسوائيهای ارتش امريکا در ابوقريب منتشر شدند. حيلاس از اين زندان آزاد شده و آن چه را که زندانبانان آمريکايی و نمايندگان آقای رامسفلد بر سر او آورده اند، در بيانيه ای پس از قسم خوردن در حضور حقوق دانان اين چنين بيان ميکند.من سعی ميکنم روح سخنان حيلاس را عينا ترجمه کنم و به متن اصلی وفادار بمانم، ضمنا برخی جملات متن ممکن است برای خوانندگان مطلوب نباشد و از نظر اخلاق عامه مردود باشد. بنابر اين از نظر رسائی متن فارسی هم ممکن است اين شيوه ترجمه خللی بر رسائی زبان وارد کند که خواننده حرفه ای متوجه آن خواهد شد.به نام خداقسم می خورم هر چه که شهادت می دهم و هر چه که بر زبان می آورم حقيقت باشد. من اينها را نميگويم تا سود مادی به دست آورم و زير فشار هم گذاشته نشده ام که اينکار را بکنم. (2)"اول، می خواهم در باره آن چه که در ابوغريب برای من اتفاق افتاد صحبت کنم. آن چيزی که قبلن در زندان بودم صحبت نخواهم کرد، اما خيلی بد بود."آنها همه لباسهای مرا کندند، حتی لباسهای زير مرا. آنها به من لباس زير زنانه دادند که به رنگ گل رز بود با گلهای راه راه روی آن. آنها يک سرپوش به سر ما گذاشتند (کيسه شن). يکی از آنها زيرگوشی به من گفت "امروز من می خواهم به تو تجاوز بکنم"."وقتی آنها مرا به سلول بردند، مترجمم ابو حميد، همراه يک سرباز آمريکايی آمد. درجه او سرگروهبان بود. او مرا فاگت" صدا ميکرد. چون من لباس زير زنانه به تن داشتم.مرحله انتقال از کمپ به اين سلول همه اش همراه با کتک کاری بود اما هنوز سرپوشها بالای سرمان بود. بنا بر اين ما صورت آنها را نمی ديديم. و آنها مرا مجبور ميکردند که اين لباس زير زنانه رابرای 51 روز بپوشم. و بيشتر روزها لباسی غير از ان نداشتم."من با تنبيهات خيلی خشنی روبرو شدم. آنها دستهای مرا با دست بندهای آهنی به فلز پنجره بسته بودند طوری که پاهای من از زمين کنده شده بود. من برای حدود 5 ساعت همين طور آويزان مانده بودم. سپس آنها همه لباسهای مرا در آوردند، لباسهای زنانه را هم کندند و آنها را از سرم آويزان نمودند. بعد از آزاد شدن از پنجره مرا به تخت خوابم بستند تا صبح. قرينر(Gariner) و دو سرباز ديگر از هر کاری که آنهابه من می کردند عکس بر می داشتند. نميدانم وقتی که من از حال رفتم بعد از يک ساعت، باز هم عکس می گرفتند يا نه. آنها به ما غذا نمی دادند برای يک شبانه روز. اما سپس فقط يک تکه غذای اضطراری به ما دادند.اما از چيزهائی که ديدم صحبت کنم.آنها سه زندانی را آوردند، که کاملن لخت بودند. آنها آن سه نفر را به هم دست بند زده بودند طوری که يکی به ديگری قفل شده بود. من ديدم سربازان آمريکائی با فوتبال آنها را ميزدند و آنها عکس بر می داشتند. من ديدم {آقاي} قرينر خيلی محکم به صورت يکی از زندانيها ميزد، درست زمانی که زندانی از در آوردن لباسش امتناع ميکرد و شنيدم که زندانی التماس ميکرد که کمکش کنند. همچنين سربازان امريکائی به آنها گفتند که که مثل افراد همجنس باز (همو سکسوئل) به همديگر تجاوز بکنند. همچنين سربازان زن عکس بر ميداشتند. آنها دستور دادند که چار دست و پا راه بروند، در حالی که به يکديگر دست بند شده بودند.من ديدم اقای (نام حذف شده است) به بچه خردسالی تجاوز ميکرد. سن بچه حدود 15 تا 18 سال بود. بچه خيلی بد جوری اذيت می شد آنها همه درها را با نايلونهائی پوشانده بودند .زمانی که صدای جيغ و داد شنيدم، از در بالا کشيدم خودم را، چرا که بالای در پوشانده نشده بود ، من ديدم «نام حذف شده» کسی که يونيفورم نظامی پوشيده بود آلت خود را به باسن پسر بچه وارد ميکرد.من نميتوانستم صورت بچه را ببينم چون صورت او به طرف جلو در نبود. و سرباز زن داشت عکس ميگرفت.من در سلول در طرف چپ ... بودم. آنها دوباره تمام درها را با نايلونها پوشانده بودند و دستيار او به دستان يک زندانی دست بند ميزد. در اطاق شماره يک. او يک شهروند عراقی بود. آنها او را به رختخواب بستند و نور فسفريک به ماتحت او داخل ميکردند او فرياد می کشيد و از خدا کمک می خواست. اين يک زندانی خيلی تنبيه شد من شنيدم که او فرياد می کشيد. اما سربازان ماها را قدغن کرده بودند که نزديک درها بايستيم، وقتی که آنها اين کارها را ميکردند." ماه رمضان بود، حوالی ساعت 12 نصف شب. وقتی که ديدم آنها اين عمل را در حق آن مرد انجام می دادند و سرباز زن هم عکس می گرفت. بيش از يکبار ديدم که آنها در داخل بشکه آب می ايستادند که وارونه بود و آنها کاملا لخت بودند و بر سرهاشان صندلی حمل ميکردند و زير بادبزنهای سالن ايستاده بودند پشت ديوارهای چوبی و همچنين در حمام. (متن ناقص)در موردی يک زندانی عراقی را لخت کردند، سپس بدن او را محکم به زمين بستند، اسم "شيت بوي" يا پسر نجس به او نام دادند و آن گاه دهان و همه جای بدن او را با مدفوع انسان آغشته کردند و عکس آن در معرض ديد جهانيان است. در گزارشی که به دفتر مامور ويژه، به نام زيگموند رسيده و اسناد به صورت دی وی دی تهيه شده اين اقلام به چشم می خورد:1325 تصوير از شکنجه بازداشتی های مظنون عراقي، 93 سند ويديوئی از بدرفتاری با زندانيان، 660 تصوير پورنوگرافيک بزرگسالان، 546 تصوير از عکسهای عراقيهای بازداشتی که مرده اند، 29 مورد تصوير سربازان که ارتکاب به اعمال برانگيزاننده جنسی می کنند، 37 مورد از حمله و بدرفتاری سگهای آموزش ديده عليه زندانيان . 125 تصوير که در بر گيرنده اقدامات پرسش بر انگيز بوده است.بايد گفته شود که اين سيستم برخورد با زندانيان در کل مراحل عملياتی ارتش آمريکا در چهار گوشه جهان امری رايج است. گزارش مستند و فراگير منتشر شده در "ويکی پديا" عملکرد ارتش امريکا در بازداشتگاه باقرام در افغانستان را بر ملا می کند. در اين گزارش آمده است: "دو زندانی در دسامبر 2002 مورد شکنجه قرار می گيرند و زير ضربه های افسران امريکائی جان می دهند. محل نگهداری آنها پشت دفتر زندان بوده است.انها را از موهايشان از سقف آويزان کرده بودند و طوری شکنجه شده بودند که طبق گزارشاتی که به روزنامه بالتيمور سان نشد پيدا کرد، اگر زنده می ماندند بايستی پاهاشان قطع می شد".اکنون روشن شده است که طبق گزارش ويکو پديا اين بدرفتاريها فقط کار سربازان دون رتبه نبوده بلکه به استناد «پانل مرورکننده عمليات بازجويان» دستور العمل بازجوئی با جزئيات آن توسط ژنرال ها و فرماندهان نظامی و نيز غير نظامی صادر شده است. برای نمونه ژنرال ريکاردو سانچز خودش دستورالعمل بازجوئی را در همگامی با مسئولين کنگره آمريکا صادر می کرده است.ويکوپديا(6) می نويسد استانداردهای کنوانسيون ژنو در اين رهگذر کارکرد نداشته است. طبق استاندارد ژنو ،"هر گونه عملی که از آن طريق درد شديد يا رنج، چه بدنی يا مغزی به فرد ی اعمال شود جهت اهدافی از قبيل کسب اطلاعات، اعتراف و يا تنبيه کسی که مظنون به ارتکاب به جرم است يا مرتکب جرمی شده است؛ يا هر گونه ارعاب يا ترساندن مجاز نيست". گزارش فوق يک مورد بدرفتاری را چنين می نويسد.يک زندانی که دچار اختلال عصبی شده بود دور گردنش يک طناب بسته و او را در بازداشتگاه به نام حيوان شکنجه نام داده بودند.زندان ابو قريب با سياستهای اطلاعاتی سازمان سيا و افسران امنيتی اين سازمان اداره می شد. نويسنده مجله معتبر نيويورکر در شماره ماه 10-05-2004 در مقاله ای تحت عنوان "سربازان آمريکائی عراقی ها را مورد شديدترين شکنجه ها قرار دادند ، می نويسد: سياست مسئولين امنيتی اين چنين بوده که برای اينکه عربها را مورد اهانت قرار دهيم، و وادارشان کنيم حرف بزنند، بهترين راه آن است که مجبورشان کنيم لخت بگردند. طبق اطلاعات به دست آمده ماموران اطلاعاتی و افسران سيا و نظاميان از اين روش بسيار خرسند بوده و به کرات خطاب به افسران زندان ابو قريب گفته اند که"کارتان عالی بوده است".فردريک که در بازجوئی ها شرکت داشته بارها اشاره ميکند که مسئوليت همه مصاحبه ها و برخوردها در ابوقريب با افسران عاليرتبه سيا بوده است.او می نويسد يک زندانی عراقی که تحت کنترل سيا بوده برای بازجوئی به ابوقريب آورده می شود.و ادامه می دهد "آنها اين زندانی را آن قدر بد جوری بازجوئی کردند که زندانی از حال به اغما رفت.آنها جسد او را داخل يک کيسه گذاشتند و آنرا با يخ بسته بندی کردند (برای 24 ساعت) روز بعد افراد پارامديک يا اورژانس آمدند جسد را در يک استرچريا برانکادر گذاشتند و بر روی بازوی او نوشتند fake iv سپس او را بردند.جسد اين زندانی عراقی هرگز وارد سيستم کنترل زندانيها نشد و در نتيجه هرگز شماره ای هم نداشت.به نوشته سيمور م.هرش در مجله نيويورکر روش شکنجه عراقيها نوعی تحقير فرهنگی و دينی نيز ميباشد.:اين قبيل اقدامات ضد بشری در هر فرهنگی غير قابل قبول است. به ويژه در جهان عرب و دين اسلام همجنسبازی بر خلاف اصول اسلامی است و نوعی شکستن شخصيت انسانهاست. برنارد هيکل، استاد مطالعات خاور ميانه در دانشگاه نيو يورک) 5( نيز اين اقدام شنيع افسران امريکائی را تقبيح کرده می نويسد،:تلنبار کردن عراقيها روی يک ديگر و مجبور کردن آنها به خود ارضائی جنسی و لخت چرخاندن آنها شکلی از شکنجه است".در دادگاهی که در تاريخ نه آوريل در بررسی اقدامات گروهبان فردريک در عراق برگزار شد شخصی به نام- متيو ويزدم- به دادگاه چنين گفت: وقتی که من و سربازان ديگر 7 بازداشتی عراقی را تحويل زندان ابو قريب داديم من به چشم خود ديدم که دو زندانی لخت انجا بودند، يکی از آنها داشت خود ارضائی ميکرد در حالی که زندانی ديگر زانو زده و دهانش باز بود". مطالعه صدها صفحه و دهها سند از عملکرد سيستم قضائی امريکا در حق زندانيانی که هنوز جرمشان اثبات نشده و حتی برخی فقط به عنوان مظنون در زندان بودند هر انسانی را حيرت زده می کند.داستان زندان ابوقريب عليرغم سانسور سنگين خبری که آمريکا به بهانه مبارزه با تروريسم بر عملکرد رسانه ها و مطبوعاتيان اعمال می کند، مرزهای عراق را در نورديد. تضييغ خشن حقوق بشر با شکنجه های شنيع افسران آمريکائی پرده از چهره ماهيت دموکراسی امريکائی در عراق بر داشت و فعالان حقوق بشر را بر آن داشت که نسبت به رفتار بيرحمانه نظاميان امريکائی با زندانيان به مطالعه و پژوهش برخيزند.زندان ابو قريب شکل خاور ميانه ای زندان کوانتانامو لقب گرفت.دامنه شکنجه زندانيان عراقی به شيوه های غير انسانی توجه مدافعين واقعی حقوق بشر را به و ضعيت شکنجه در زندانهای داخل خاک آمريکا معطوف کرد. سازمان عفو بين الملل نيز اين بار جرئت کرده سری به زندانهای "فوق امنيتي" در داخل خاک امريکا بزند. اينک گوشه هائی از گزارش سالانه غفو بين الملل را می خوانيد. (3)شکنجه و بدرفتاری و سوء استفاده در زاندانها و بازداشگاههای آمريکاايالات متحده کنوانسيون يا قرارداد سازمان ملل در منع «شکنجه و ديگر رفتار حيوانی و غير انسانی يا رفتار و تنبيه نادرست» را امضا کرده است. با اين حال زندانيان در محبس ها و زندانهای سراسر امريکا مدام شکنجه می شوند و مورد بدرفتاری قرار ميگيرند.در خاک امريکا بيش ار 1700000 (يک ميليون و هفتسد هزار نفر) در زندانها و بازداشت گاها به سر ميبرند.نصف همه اين زندانيها امريکائيهای آفريقائی تبار هستند و بيش از 60 در صد زندانيان را افراد منتسب به اقليتها و اتنيکها تشکيل می دهد.حدود بيست هزار نفر زندانی زير 18 ساله در زندانهای امريکا به سر می برند. از سال 1980 تعداد افراد در زندانها بيش از سه برابر شده است. حتی کميت زنان زندانی در اين سالها خيلی بيشتر اضافه شده است. خشونت در زندانهای آمريکا حالت مستمر و دائمی دارد. ازدحام زندانيان و کمبود کارمندان اين معضل را شديدتر هم کرده است.گزارشاتی وجود دارد که خبر از خشونت بدني، تجاوز جنسی عليه زندانيان می دهد. افسران زندانها در امريکا بدرفتاريهائی نظير تنبيهات شديد بويژه در زندانهای مناطق دور افتاده اعمال می کنند.گزارشان فراوانی از سوء اسفاده جنسی عليه زندانيان زن توسط افسران زندانبان و نگهبانان مرد به دست می رسد که مباين با استانداردهای بين المللی است، اقدامات نادرستی که به صورت معمولی و روتين صورت ميگيرد.تعداد هر روز فزايند ه ای از زندانيان زير 18 سال در زندانها با بزرگسالان نگه داشته می شوذ، که انها در معرض سوء استفاده قرار دارند.در سال 1995، استفاده از زنجير برای اولين بار در 30 سال گذشته به وقوع پيوست.به هر حال به زنجير بستن زندانيان يک حرکت ادامه داری در سيستم تنبيهی آمريکا شده است.زندانيان را هنگام جا بجايی به زنجير می کشند بدون توجه به اين که زندانی خطر آفرين باشد يا نه. ازنان حامله هنگام انتقال به بيمارستان با زنجير از ناحيه مچ دست وقوزک پا و کمر بسته می شوند بی آن که توجه شود که ممکن است آنها بيفتند و خطرات جدی بار آورده شود.در سالهای اخير ابزار چديدی طراحی شده تا زندانيان را کنترل کرده و ناتوان سازند.استفاده از اين تکنولوژی در عمل نتايج وحشتناکی داشته و سبب بروز آثار کشنده و ضد انسانی بوده است. در سال 1997 مايکل والنت در زندان يوتا پس از اينکه مدت 16 ساعت مدام که با زنجير به يک صندلی فشار زنجير شده بود جان داد. زندانبانان يک سوراخ در صندلی کنده بودند تا زندانی بتواند خودش را تخليه کند و ادرار نمايد. هر جند که در اين زندان از اين ابزار شکنجه ديگر استفاده نشده، اما در سراسر آمريکا در زندانها از اين ابزار سود می جويند. در برخی از زندانها عمدا اين ابزار را به کار می بندند تا تنبيهات وحشيانه تر اعمال کنند.ساير وسايل فشار از قبيل اسپری شيميائی و شوک برقی به طور مدام به کار گرفته می شود. با وجود اينکه برخی از اين ابزارها ايمنی ندارد، با اين حال برای مثال کمربندهای شوک برقی به طور فراوانی استفاده می شود. با فشار دادن يک دگمه جريان قوی الکتريسيته از بدن زندانی عبور ميکند، و سبب درد بغايت شديد و ناتوانی و بی هوشی سريع می گردد.هر چند که آمريکا از هنگام اعلام استقلال علاقه به حقوق بشر را بارها در اعلاميه هايش تاييد کرده، اما در عالم واقعيات شرايط دگرگونه است. برای مثال برای فقيران، برای اهالی آمريکای لاتين، سياه پوستان و ديگر اقليتها عدالت و برابری معمولا انکار می گردد. و حق زندگی و آزادی آنها مکررا مورد سوء اسفاده قرار ميگيرد.خشونت و وحشيت پليس آمريکا به يک رويداد رو.زانه فرا روئيده است. بدرفتاری با زندانيان و شکنجه آنها تکرار می گردد.زندانيان محکوم شده بعد از محاکمه های غير عادلانه اعدام می شوند. مقامات ايالات متحده امريکا قادر نبوده اند که ننگ زير پا گذاشتن حقوق بشر را از دامن خود پاک کنند.در بيانيه های رسمی دولتی مسئولين امريکائی بر قوانين بين الملل، حقوق بشر و ارزشهای دموکراسی معمولا پای می فشارند. اما ايالات متحده همواره از اين که پرونده و اسناد مربوط به حقوق بشر او مورد مداقه و بازرسی توسط محافل مستقل جهانی قرار گيرد، استنکاف ورزيده است. آمريکا در انتقاد از دشمنان خويش در عدم رعايت حقوق بشر خيلی چابک و تيز عمل کرده اما هرگر علاقمند نبوده است که تضييع حقوق بشر را در داخل امريکا و يا متحدانش بازگو نمايد."عفو بين الملل از همه انسانهای آزاده می خواهد که صدای خود را بلند کنند، به ارزشهای انسانی در عمل وفادار مانده و به افشای خشونت پليسی و شکنجه زندانيان سياسی در همه کشورها بپردازند.سازمان عفو بين الملل در طی نامه ای به جورج دبليو بوش، شکنجه های اعمال شده را "جنايات جنگي" خوانده و خواستار بررسی دقيق و فوری شده است. نامه می افزايد" تلاشها و درخواستهای اين سازمان تا کنون بی پاسخ مانده، و مقامات امنيتی امريکا اجازه ورود به زندانهای عراق را به نمايندگان عفو بين الملل نداده اند."(7)گزارش 54 صفحه ای "تاقوبا" نيز به عيان نشان می دهد که اقدامات ارتش امريکا و سيتم قضائی آن در آزار، شکنجه، و بی حرمتی به ارزشهای انسانی آنها در ريف جنايات جنگی قرار می گيرد.برای مطالعه فهرست کامل اقدامات غير انسانی زندانبانان امريکائی در زندانهای ابو قريب عراق، باقرام و قندهار افغانستان و نيز زندان کوانتاناما در خاک کوبا به گزارش تاگوبا و نيز نامه باز عفو بين الملل در تاريخ 05-07-2004 مراجعه کنيد.به هر حال تروريسم و دامن زدن به اقدامات خشن در هر لباسی زشت و ناپسند است، اما مردم جهان هنوز به سبب کنترل اطلاعات و سانسور سنگين رسانه ها هنوز نتوانسته اند عمق فاجعه را در مورد نقض حقوق بشر در عراق درک کنند و هنوز خود مردم امريکا نيز به سبب ممنوعيت انتشار گزارشات عراق در آنجا در بی خبری به سر می برند.منابع مورد استفاده:1-بيلانفورد تيکولاس، کريسچين ساينس مانيتور، بيروت لبنان2-ابو قريب-آمريکائيها زندانيان را شکنجه کرده و به آنها تجاوز ميکنند.US Soldiers Rape and Torture Prisoners, By Greg Szymanskyنويسنده، گرق سزيمانسکي3--عفو بين الملل، گزارشی در مورد تضييع حقوق بشر در زندانهای آمريکاآدرس اينترنتي:Internet address: www.rightsforall.amnesty.org4--شکنجه در ابو قريب، مجله نيو يورکر،شماره 10-5-2004به فلم سيمور هرش5-همان منبع4-نقل قول هرش از استاد دانشگاه نيو يورک6-دايره المعارف آزاد ،شکنجه و آزار زندانيان در ابو قريب-Abu Ghraib torture and prisoner abuseFrom Wikipedia, the free encyclopedia7-نامه عفو بين الملل به بوش.جنايات جنگی در ابو قريب، ، ايالات متحده امريکا، الگوئی از سبعيت و و حشيتUSA: Pattern of brutality and cruelty -- war crimes at Abu Ghraib
0 Comments:
Post a Comment
<< Home