Saturday, August 26, 2006

خيانت به اعتماد مردم توسط رهبري مجاهدين و پايان سكوت ما

خيانت به اعتماد مردم توسط رهبري مجاهدين و پايان سكوت ما


نامه سرگشاده خانوده سميه محمدي
به وجدان هاي آزاده ،‌ سازمان هاي مسول ، مدافعين حقوق بشر
براي تضمين سلامت و آزادي وي در اردوگاه اشرف وابسته به مجاهدين در‌عراق

26 اوت 2006 برابر با 7 شهريور 1385
Mustafa_mohammady@hotmail.com

مردم آزاده ،‌ مدافعين حقوق بشر
هموطنان ايراني -كانادائي


در سال 1997 سميه نوجوان و كم تجربه ما بخاطر حمايت خانواده از سازمان (‌مجاهدين )‌ نظر مثبتي به اين سازمان داشت در يك برنامه ريزي غير انساني گسترده از طرف رهبري سازمان مجاهدين خلق به همراه گروه كثيري ازنوجوانان بين 14 تا 18 ساله ساكن اروپا و آمريكاي شمالي به بهانه بازديد موقت چند هفته اي از عراق و اردن ولي در باطن به قصد تقويت سازمان كه با بحران نيروي جوان روبرو بود،‌ به اشرف اعزام شد.
سميه 16 ساله به همراه تعدادي نو جوان ديگرابتدا به واشنگتن به پايگاه پيرايش برده شد وپس از افامت كوتاهي همراه با تعدادي نوجوان ديگر د رانجا با مدارك جعلي با بودجه سازمان به اردن پرواز و از انجاازطريق زميني به عراق برده شد ند.

بعد ازچندي ما براي بازگرداندن سميه تلاش كرديم ولي از انجا كه هنوز شهروندي كامل كانادا را نداشتيم و به سازمان نيز اعتماد داشتيم سخنان انانرا مبني بر پيگيري براي كسب شهروندي كانادا براي سميه باور كرده بوديم در ان سالهاكه هنوزاز رفتارهاي غير قانوني و غير دموكراتيك رهبري سازمان و نقض حقوق بشر در اردوگاههاي ارتش آزادي بخش نشانه هاي بيروني در درسترس نبود لذا از استمداد عمومي صرف نظر مي كرديم و سعي ميكرديم از كانال هاي سازمان سميه را به كانادا برگردانيم .

تا اينكه در سال 2003 بعد از سقوط صدام حسين مجبور شديم با پذيرفتن همه مخاطرات به عراق سفر كنيم . و مدت 3 ماه رابقا صرف هزينه زياد،‌ روزانه در اشرف سپري كرديم .
در گفتگوهائي كه با سميه د رغياب ناظران سازمان داشتيم وي از ما مي خواست كه وي را به كانادا بر گردانيم. وي مكراا از برادرش محمد هم همين تقاضا را داشت . سميه در نامه اي به سفارت كانادا در اردن در سال 2004 تقا ضا كرده بود كه دولت كانادا مقدمات اعزام وي را به كانادا فراهم كنند. در اثر اين در خواست كه از طريق نظاميان آمريكائي محافظ قراگاه اشرف به سفارت كانادا رسيده بود، سفارت به قرار گاه اشرف مراجعه و با سميه مصاحبه مبكنند . متاسفانه عليرغم ادعاها و تبليغات رهبري سازمان مبني بر آزاد بودن اعضا براي تصميم گيري ، در زمان مصاحبه ، بهزاد صفاريا ن از فرماندهان قرارگاه اشرف ،‌ درتمامي طول مصاحبه عليرغم تقاضاي مكرر كانادائي ها از تنها گذاشتن سميه خوددار ي ميكند.( نامه سفارت كانادا به وزارت امورخارجه موجود است ) . كنترل تلفن ها و ملاقات ها نشان از سانسور و كنترل اعمال و رفتار مستمر اعضاي سازمان دارد.

سميه با درنظر گرفتن اينكه وي هيچ مدرك قانوني از هيچ كشوري را ندارد و نيز عدم امنيت كمپ آمريكائي ها براي زنان حاضر به آمدن كمپ نشد .
با توجه به مشكلات مالي و حضور فرزندان جوان ديگر در كانادا ما به همراه محمد و بدون سميه به كانادا آمديم. اين بار براي انتقال سميه از طريق اداره مهاجرت اقدام كرديم.

درماه مه و آپريل 2006 به منظور ملاقات با سميه از انجا كه وي دادگاهي در اداره مهاجرت كانادا براي امدن به كانادا از طريق ويدئو ئي داشت عليرغم مشكلات مالي عازم اردن شديم .
متاسفانه بعد از 2 ماه اقامت در اردن موفق به دريافت ويز اي ورود به عراق نشد يم. اين اقدام ضروري و لي ناموفق ما موجب شد كه مسولان داخلي اردوگاه اشرف از تلاش مستمر ما براي نجات جان سميه آگاه شوند . اينكه رهبري مجاهدين با پخش ويدئوئي مصاحبه سميه در تلويزيون مجاهدين در تاريخ 20 اوت 2006 كه
ياد آورمصاحبه هاي زندانيان در زندانهاي جمهوري اسلامي كه تحت فشارهاي جسمي و رواني صورت ميگرفت ،‌ مي باشد چه نيتي را در پي دارد جاي سوال دارد، ولي به طور يقين نشان دادن سميه در تمرينات نظامي در شرايط فعلي يعني بستن درهاي پذيرفته شدن در كانادا و ديگركشورهاي دموكراتيك بر روي وي هست. .

اگر سازمان مجاهيدن معتقد است كه سميه و سميه ها خواست قلبي خودشان را مبني بر ادامه حضور در عراق در مصاحبه هاي تلويزيوني بيان ميكنند چرااز اعزام سميه و اين جوانان به يك كشور ازاد در اروپا و يا كانادا تا انان در شرايط آزاد دريك كشور آزاد براي آنيده خودشان تصميم بگيرند، وحشت دارد ؟ . اگر براستي انان آنچنان آگاهانه به رهبري علاقه مند هستند بالطبع مجددا به سازمان خواهند پيوست .
.
رهبران سازمان مي دانند كه اجازه خروج به سميه به مفهموم خروج تقريبا بيشر همه اعضائي است كه در عراق گرفتار سياست هاي غلط و ضد انساني رهبري شده اند كه در محل هاي امن بسر مي برند و فرزندان ما را به عنوان گرو گان در اشرف نگه داشته اند.

همانگونه كه حضور بسيجي هاي نو جوان در جنگ يك جنايت عليه بشريت بود . انتقال نوجواناني مانند سميه از اروپا و كاناداو نگهداشتن انان در قرارگاه هاي نظامي نيز به همين دليل جنايت عليه بشريت است و عاملان سو استفاده از نوجوانان در هر دو مورد بايد در دادگاه هيگ سازمان ملل پاسخگو باشند .

تمامي اعضا ي سازمان در اشرف به دليل انحصار خبري به هيچ منبعي بغير از منابع سازمان دسترسي ندارند و تحت شستشوي مغزي سيستماتيك قرا ر دارند.آنان تنها سيماي مجاهيد مي بنيند كه خبر از پيروزي هاي دروغين پي رد پي مي دهد و تنها ازفرماندهانشان مي شنوند كه انان در حال پيروزي نهائي هستند و چرخ و فلك با اجازه رهبري مي چرخد و خورشيد براي ديدن رخبري است كه از مشرق مي تابد .
عدم اجازه تماسي و نامه نگاري و اي ميل به خانواده ها توسط رهبري مجاهدين نشان روشني ازاين سانسور خبري است كه از طغيان اين افراد جلوگيري ميكند.

اگر كسي بهر دليل نقاضاي رفتن از سازما ن را بكند در ان صورت با خشونت ،‌اتهام مزدوري براي رژيم و انواع آزار و اذيت ها روبرو ميشود.
رهبران مجاهدين براي رسيدن به اهداف خود نشان داده اند كه از دست زدن به هرگونه كار غير اخلاقي منجمله تحت فشار قرا دادن اعضاي جوان و نيز اعضاي با سابقه در مغز شوئي انان و تحريك انان بر گفتن مطالب نادرست عليه خانواده ها كه براي سلامتي و آزادي اين اسرا تلاش مي كنند،‌ ابائي ندارند.

ما ضمن رد مصاحبه تلويزيوني سميه محمدي كه ياد اور مصاحبه هاي تلويزيوني رژيم كه زير شكنجه هاي جسمي ، و رواني انجام مي گيرد،‌ميباشد . اعلام مي كنيم كه ما رهبري سازمان مجاهدين ر ا مسول سلامتي و حفظ جان سميه مي دانيم.

ما اعضاي خانواده محمدي حداقل از سال 56 در حد توانمان براي آزادي و استقلال ايران در كنار سازمان مجاهدين اوليه مبارزه كرده ايم و هزينه پرداخته ايم . بنابراين اتهامات وابستگي ، بيشتر به رهبري سازمان برازنده است كه عملكردش در خدمت دشمنان مردم ايران يعني جمهور ي اسلامي ،‌آمريكا و صدام بوده است تا ما .
با پخش مصاحبه تلويزيوني سميه ،‌ما بدليل مرزبندي با جمهوري اسلامي از علني كردن مسائل خوددار ي كرد ه بوديم. د رحال حاضرما هيچ مانع اخلاقي براي انتشار اسناد ،‌نامه ها و فيلمهاي موجود در مورد روابط و مناسبات غير انساني رهبري مجاهدين عليه نو جوانان مانند سميه نميبينيم.

.
ما از هموطنان ايراني -كانادائي ،‌از مردم آزاده جهان مي خواهيم براي برگرداندن سميه اقدام كنند. ما دست خودمان را به سوي شما دراز ميكنيم تا سميه و سميه ها را نجات دهيد. و از قرباني شدن انان در باز ي قدرت جلوگيري شود.

خانواده محمدي
ريچموند هيل -كانادا
.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home