نظريه «مهاجرت ژنها»: نگاهي عميقتر به پديده «فرار مغزها»
نظريه «مهاجرت ژنها»: نگاهي عميقتر به پديده «فرار مغزها» هشدار دانشمند بينالمللي ايران: مهاجرت نخبگان، كشور را با كمبود «ذخاير ژنتيكي هوشمند» مواجه ميكند
سرويس: پژوهشي 1384/06/23 09-14-2005 12:59:58 8404-07137: کد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: پژوهشي
براساس آمارهاي موجود سالانه هزاران دانشآموخته دانشگاهي از كشور خارج ميشوند كه بنابر اعلام صندوق بينالمللي پول، خروج اين حجم كلان از سرمايههاي انساني معادل خروج 11 ميليارد دلار سرمايه از كشور است. بر اين اساس، كشور ايران همراه با سه كشور كره جنوبي، فيليپين و چين تايپه در صدر كشورهاي نخبهگريز جهان قرار دارد.
به گزارش سرويس «پژوهشي» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، پديده مهاجرت نخبگان و متخصصان به خارج از مرزها به دليل آثار و تبعات سوء فرهنگي، رواني، سياسي و نقش منفي آن در فرايند توسعه و تخريب اعتبار ملي و تغيير نسلهاي آينده به عنوان تهديدي جدي براي حال و آينده كشور نگرانيهايي در سطوح مختلف مديريتي و اجتماعي كشور ايجاد كرده است.
آثار و تبعات پديده فرار مغزها كه طبق آمارهاي جهاني بيش از همه كشور ما را تحت تاثير قرار داده است از هر منظر و ديدگاهي كه به آن بنگريم نگران كننده و جدي است با اين حال به زعم يك پژوهشگر ايراني تبعات ويرانگر ياد شده، تنها لايهاي سطحي از اثرات و تهديدات عميق و ديرپاي اين پديده مخرب است.
دكتر محمد علي زلفي گل، دانشمند بينالمللي ISI در رشته شيمي و دانشيار دانشگاه بوعلي سيناي همدان از منظري جديد به پديده فرار مغزها مينگرد.
بر اساس اين نظريه در فرايند مهاجرت نخبگان و متخصصان نه تنها نخبگان كه ثروت ملي كشور به شمار ميآيند از دست ميروند بلكه پس از گذشت قرنها از نظر ژنتيكي كشورهاي نخبه پذير (مقصد) به جوامع نخبه تبديل خواهند شد و درصد ژنهاي هوشمند آنها به شكل گسترده اي افزايش مييابد؛ لذا در زمينه توليد علم، فن و فنآوري همچنان پيشتاز خواهند بود در مقابل كشورهاي نخبه گريز (مبداء) روز به روز فقيرتر شده و به دليل همين فقر وابستهتر ميشوند و تعادل جهاني با شدت بيشتري به هم ميخورد.
دكتر زلفي گل در گفتوگو با خبرنگار «پژوهشي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، خاطر نشان كرد: بر اين اساس بايستي اصطلاحات و مفاهيم «مهاجرت نخبگان» (Brain Drain و Elites Migration) را با «مهاجرت ژنهاي هوشمند» يا «مهاجرت ژنهاي بالقوه دانايي و توانايي» (Brainy Genes Migration) جايگزين كرد و از اين پس به جاي اين لغات و عبارات مهاجرت ژنها را به كار برد، زيرا ژنها هستند كه اطلاعات وراثتي را از نسلي به نسل ديگر منتقل ميكنند و هوش و استعداد نيز با ژنها ارتباط لاينفك داشته و اين يك اصل علمي اثبات شده است.
وي تصريح كرد: نبوغ و نخبگي در اثر دو عامل مهم يعني وراثت ـ كه همان ويژگيهاي ژنتيكي افراد است ــ و محيط ـــ كه شرايط و بستر لازم جهت رشد علمي و عقلي است ــ حاصل ميشود. بر اين اساس ميتوان نتيجه گرفت كه هر نخبهاي كه از كشور خارج ميشود، يك ژنوم هوشمند از كشور خارج شده و با زندگي در كشوري ديگر و ازدواج و توليد نسل در آنجا به تكثير ژنهاي هوشمند آن كشور كمك ميكند؛ لذا به تدريج درصد ژنهاي هوشمند جوامع نخبه پذير افزايش يافته و در طولاني مدت و پس از گذشت سالها، اختلاف فاحش ژنتيكي بين كشورهاي نخبه پذير و نخبه گريز ايجاد خواهد شد؛ به گونهاي كه كشورهاي نخبه پذير به جوامعي نخبه تبديل ميشوند و جوامع نخبه گريز با كاهش ژنهاي هوشمند خويش، به تبعيت بيچون و چرا از جوامع نخبه پذير، تن در داده و اداره امور جامعه با اتكاء به افرادي انجام خواهد شد كه از ضريب هوشي كمتري برخوردار هستند كه اين امر به عقب ماندگي كشور خواهد انجاميد.
دكتر زلفيگل اضافه كرد: جوامع نخبه هر روزه به علم، فن، صنعت و توليد جديدي دست مييابند و ديگر كشورهاي دنيا به دليل نياز به آن علوم، فنون، صنايع و توليدات جديد، ناگزير بايد هزينه لازم را پرداخت كرده و فرهنگ كشورهاي نخبه را كه با علوم، فنون و صنايع و توليدات آنها همراه است نيز بالاجبار بپذيرند، زيرا فرهنگ جديد و نو نيز با توليد علم و فن جديد حاصل ميشود؛ يعني محصول فيزيكي و توليدي حاصل از علم و تكنولوژي جديد به همراه خود، فرهنگ استفاده جديد را نيز متولد ميكند.به عبارت ديگر كالهاي توليدي هر كشور بر اساس فرهنگ همان كشور توليد ميشود. لذا هر كشوري با صدور كالاهاي خود به ديگر كشورها، فرهنگ خويش را نيز صادر نموده و به مرور زمان فرهنگ ديگر كشورها را با فرهنگ خويش جايگزين مينمايد و در نهايت كشورهاي نخبه گريز به دليل نياز و وابستگي هميشگي، خدمتكار اين كشورها ميشوند.
وي افزود: نخبگان قادرند علم، فن، فناوري و صنعت جديد و به تبع آن فرصتهاي شغلي جديد براي جامعه خويش ايجاد كنند، بنابراين درصد بيكاري در كشورهاي پيشرفته در همه سطوح بسيار كم ميشود، اين در حالي است كه مهمترين مشكل كشورهاي در حال توسعه و نابرخوردار از جمله كشور ما بيكاري و باز هم مهاجرت ژنها است.
بنابراين بهترين و مطمئن ترين نقطه براي سرمايهگذاري در خصوص اشتغال و رفع معضل بيكاري در بلند مدت، توجه ويژه به نخبگان، دانشمندان و انديشمندان جامعه است تا با توليد علم، فن، تكنولوژي و صنعت جديد، فرصتهاي شغلي بر گرفته از علم و صنعت داخلي را براي كشور ايجاد كنند.
معاون پژوهشي دانشگاه بوعلي سيناي همدان تصريح كرد: كشورهاي نخبه پذير، نخبگان ديگر كشورها را با هر دين و آييني ميپذيرند و نه تنها از هوش و استعداد و توان ايشان در توسعه علمي، فني و صنعتي خويش استفاده ميكنند بلكه ذخاير ژنهاي هوشمند خويش را براي نسلهاي آتي افزايش داده و آينده روشني را براي ايشان ترسيم ميكنند؛ يعني به طور كاملا طبيعي اصلاح ژنتيكي انجام ميدهند، در نتيجه با يك تير دو نشان را هدف قرار ميدهند. لذا نسلهاي آينده در كشورهاي نخبه پذير براي بر آوردن نيازهاي خويش نه تنها مشكلي ندارند بلكه با سهولت بيشتري توسعه پايدار كشور خود را دنبال خواهند كرد. به عبارت ديگر سياستمداران كشورهاي نخبه پذير مهمترين «ثروت ملي» خود، يعني نخبگان را چند برابر افزايش ميدهند.
به گفته وي، چنين حفظ منابع و ذخاير ژنتيكي هوشمند، كافي، مناسب و همچنين حفظ منابع و ذخاير مادي خود از يك طرف و استفاده از ذخاير و منابع مادي كشورهاي در حال توسعه و نابرخوردار از طرف ديگر، اختلاف طبقاتي، و سرانه ثروت ملي بين كشورهاي نخبه پذير و نخبه گريز را افزايش ميدهند.
فرزندان نخبگان مهاجر نيز براي نخبگي تلاش ميكنند
دكتر زلفي گل در ادامه گفتوگو با ايسنا در پاسخ به اين سوال كه آيا پذيرش گسترده دانشمندان خارجي مشكلي براي كشورهاي نخبهپذير ايجاد نميكند و چه تضميني وجود دارد كه فرزندان اين افراد نيز در كشورهاي مقصد در زمينه علمي تلاش كرده و به نخبگي والدين خود برسند، اظهار داشت: تجربه نشان داده است نخبگان غير بومي به دليل داشتن امكانات مادي و معنوي در حد شان خويش و همچنين فرهنگ بالا از لحاظ امنيتي براي كشورهاي نخبه پذير مشكلي ايجاد نميكنند. در خصوص فرزندگان نخبگان هم بايد گفت امكان بالقوه براي بلوغ علمي از نظر ژنتيكي و شرايط مناسب محيطي براي اين افراد وجود دارد به طوري كه بهرهگيري از نهايت ظرفيت نخبگان و دانشمندان در اين كشورها به سادگي ميسر است.
وي خاطرنشان كرد: يكي از مهمترين شرايط محيطي ملزومات تحقيق و پژوهش است كه در حد عالي در كشورها نخبه پذير مهياء است،
حقوق مادي و معنوي محققان و نخبگان نيز در اين جوامع نسبت به ديگر كشورها چندين برابر است، دانشمندان و پژوهشگران در اين كشورها از سوي صنايع و شركتهاي خصوصي مورد حمايت مادي قرار ميگيرند و از محل اين حمايت مالي، دانشمندان كشورهاي نخبه پذير به سهولت ميتوانند نخبگان ديگر كشورها را براي كار بر روي پروژه يا پروژههاي خويش كه در ارتباط با رفع معضلات شركتهاي خصوصي حمايت كننده هست جذب كنند.
افزايش شمار نخبگان در هر جامعه تقويت معنويت را موجب ميشود
زلفيگل افزود: علاوه بر اين، اكثريت قابل توجهي از نخبگان به دليل هوش و استعداد سرشار، از نظر معنوي و اخلاقي هم تفاوت قابل توجهي با ديگر افراد جامعه داشته و الگوي عملي براي اقشار مختلف ميباشند و معمولا ارتباط و اعتقاد عميقتري با ماوراء الطبيعه و خداوند دارند. لذا افزايش شمار نخبگان در هر جامعه، تقويت باورهاي ديني را نيز در پي دارد.
نخبگان هر كشوري، سرمايههاي ملي محسوب شده و كشورهايي كه در نخبه پروري و حفظ و نگهداري آنها ميكوشند، در فرايند جهاني شدن از ديگران در همه زمينهها گوي رقابت را خواهند ربود. به همين دليل در كشورهايي مانند انگلستان، روسيه، نيوزلند، هندوستان، آفريقاي جنوبي و غيره جهت مقابله با اين پديده زيانبار، مطالعات جدي صورت پذيرفته است.
عوامل ايجادكننده دافعه در كشورهاي نخبهگزير
دكتر زلفي گل در ادامه گفتوگو با ايسنا با تاكيد بر ضرورت انجام تحقيقي جامع الاطراف براي روشن شدن زواياي مختلف پديده زيانبار فرار مغزها و ارائه راهكاري عملي و بومي براي مقابله با آن به تبيين برخي از عوامل ايجاد كننده دافعه در كشورهاي نخبه گريز از جمله ايران پرداخت و اظهار داشت: عدم كارايي علمي و فني در وطن براي سطوح عالي نخبگان اعم از نخبگان علمي، ورزشي و هنري، عدم امكان كسب علوم و دانش مورد علاقه براي دانشجويان مستعد همراه با دريافت حمايت مالي (بورسيه شدن) - رويهاي كه در كشورهاي نخبه پذير در حال انجام است - عدم تامين امكانات زندگي در شان نخبگي و قابل مقايسه نبودن با حقوق و شرايط رفاهي كشورهاي نخبه پذير، كمبود تجهيزات و امكانات تحقيقاتي، عدم هماهنگي و همجهتي سياستهاي علمي و فني، عدم امكان تهيه نشريات و كتب علمي جديد و به روز، ناكافي بودن بودجههاي پژوهشي و عدم تحقق بودجههاي پيشبيني شده در برنامههاي توسعه كشور از جمله عوامل موثر در مهاجرت گسترده نخبگان از كشور به شمار ميروند.
بيثباتي رديفهاي حمايتي بودجههاي پژوهشي و برخوردهاي سليقهيي با پژوهش و پژوهشگر در سطح كلان كشوري، عدم توجه ويژه به پژوهشهاي بنيادي كه تنها به گسترش مرزهاي دانش و توليد علم منجر ميشود و عدم رعايت جدي شايسته سالاري در انتصاب مديران نيز از ديگر عوامل ايجاد كننده دافعه در كشورهاي نخبهگريز نظير ايران است.
وي با بيان اينكه اغلب اين قبيل مشكلات در كشورهاي نخبه پذير وجود نداشته يا بسيار كمتر بوده و شرايط آنها، بر عكس، در راستاي جذب نخبگان است، اظهار داشت: اگر چه در مقوله علوم انساني بالاخص وقتي كه تحليل رفتار انسانها مورد نظر است، اظهار نظر و حتي تحقيق و پژوهش، كاري بسيار مشكل است و بر خلاف علوم طبيعي و تجربي امكان ارائه نسخهاي حاوي نوشدارو كاري غير ممكن است. لذا از نظر منافع شخصي وقتي نخبهاي حقوق و مزاياي مكفي و چندين برابر از يك طرف و امكان رشد علمي به مراتب بيشتر از طرف ديگر را در اقدام به مهاجرت ميبيند، براي كسب وجهه بينالمللي و زندگي بيدغدغه وطن خويش را با تمام علايقي كه در آن دارند ترك ميكند.
در اينجا وظيفه مسئولان است كه با درايت لازم برنامهريزي كرده و به نحو مطلوبي نخبگان كشور خويش را حفظ و شرايط مناسب را براي مهاجرت معكوس ژنها نيز مهيا كنند.
راهكارهاي حفظ نخبگان در كشور
دكتر زلفي گل، تقويت جدي مقاطع تحصيلات تكميلي و حمايت در ابعاد مختلف مادي و معنوي و به ميزان شايسته از قشر اثرگذار در اين بخش را يكي از بهترين مسيرهاي حمايت از طيف وسيعي از نخبگان كشور و همچنين بهترين فرايند براي نخبه پروري در تمامي رشتههاي مورد نياز كشور عنوان و تصريح كرد: همچنين ضرورت دارد راهكارهاي مناسبي براي شناسايي و كشف استعدادهاي درخشان و پرورش آنها (نخبه پروري) در كنار حفظ سرمايههاي انساني موجود (نخبگان) تدوين و اعمال شود.
وي در ادامه با بيان اينكه چه بسا استعدادهاي عالي و فراواني در كشور وجود دارد كه به دليل فقر و امثال آن به فعليت نميرسند، اظهار داشت: چنانچه كسب ثروت از طريق حلال به يك فرهنگ تبديل شود و ثروتمند بودن حاصل از نخبگي و نبوغ، ضد فرهنگ تلقي نشود و اين باور در مردم ايجاد شود كه امنيت لازم براي ثروت و سرمايه در كشور وجود دارد و ثروتمندان و صنايع خصوصي و دولتي ميتوانند با اتكاء و بهرهمندي از پتانسيل نخبگان و متخصصان ثروت خويش را افزايش دهند.
همچنين در صورتي كه تمامي شركتهاي دولتي و خصوصي موظف شوند كه واحدهايي تحت عنوان مركز پژوهشي تخصصي داشته باشند و در صدي از درآمدهاي خويش را در خصوص پژوهش هزينه كنند، اين اقدام، ضمن اين كه زمينه اشتغال فارغ التحصيلان مقاطع تحصيلات تكميلي را ايجاد ميكند، كيفيت محصولات شركتهاي خصوصي و توليدي را نيز ارتقا ميدهد. از طرف ديگر از پتانسيل علمي نخبگان كشور هم به نحو مطلوبي استفاده شده و از نبوغ ايشان در راستاي اثرگذاري بر جامعه بهرهبرداري خواهد شد.
دانشمند بينالمللي منتخب موسسه اطلاعات علمي در پايان با تاكيد بر اينكه توسعه و پيشرفت كشور تنها با اتكا به تواناييهاي نيروهاي نخبه و با انگيزه داخلي امكانپذير است، ابراز اميدواري كرد كه مديران و مسئولان كشور، كرامت نخبگان يعني حفاظت و صيانت از آنها را به عنوان يك پروژه و آرمان ملي تعريف كرده و در راستاي اجراي آن تلاش كنند.
انتهاي پيام
0 Comments:
Post a Comment
<< Home