سال ۲۰۰۵ ميلادى، سالى تراژيك براى روزنامهنگاران ايران؟
سال ۲۰۰۵ ميلادى، سالى تراژيك براى روزنامهنگاران ايران؟
عيسى سحرخيز: کسی نيیست که حرفی بزند و از اين ظلمی که انجام میشود فريادی سربدهد
گزارش «فدراسيون بينالمللى روزنامهنگاران» كه مقر آن در بروكسل است، در رابطه با وضعيت خبرنگاران در سال ۲۰۰۵ با تمركز بر قتل هدفمند آنان توسط دولتها منتشر شد. تقريبا همزمان با اين گزارش «كميته حفاظت از روزنامهنگاران» نيز گزارش سالانه خود را منتشر كرد. اين گزارشها نشانگر سياهى سال ۲۰۰۵ براى روزنامهنگاران بوده است. حرفه روزنامهنگارى در سال گذشته ميلادى ۱۵۰ كشته داشته است. ۴۸ نفر از اين تعداد، خبرنگاران و عكاسان خبرىيى بودند كه چندى پيش در جريان سقوط هواپيمايى در ايران جان خود را از دست دادند. آيا مىتوان از سالى تراژيك براى روزنامهنگاران ايرانى نيز سخن گفت؟
«فدراسيون بينالمللى روزنامهنگاران» در گزارش سالانه خود با اشاره به اينكه در سال ۲۰۰۵ ميلادى، ۱۵۰ روزنامهنگار كشته شدهاند، عراق و پس از آن فيليپين را از خطرناكترين كشورها براى كاركنان رسانهها مىخواند. بر اساس گزارش مزبور، مرگ روزنامهنگاران اشكال متفاوتى داشته است. از جمله جنگ، ترور، فجايع طبيعى و نيز حوادث هنگام كار از عواملى بودهاند كه باعث مرگ روزنامهنگاران شدهاند.
تقريبا همزمان با گزارش سالانه «فدراسيون بينالمللى روزنامهنگاران» گزارش «كميته حفاظت از روزنامهنگاران» نيز منتشر شد. در اين گزارش اعلام شده است كه تلفات روزنامهنگاران در سال ۲۰۰۵ به نسبت سال ۲۰۰۴ ميلادى، ۵۷ نفر افزايش يافته است. با توجه به اينكه در ميان ۱۵۰ روزنامهنگارى كه جان خود را در سراسر دنيا از دست دادهاند، ۴۸ قربانى حادثه سقوط هواپيماى خبرنگاران ايرانى نيز منظور شده است، در مقايسهاى ساده درمىيابيم كه چنانچه اين حادثه بهوقوع نمىپيوست، آمار روزنامهنگارانى كه در سال ۲۰۰۵ به كام مرگ رفتهاند، نسبت به سال ۲۰۰۴ ميلادى، نه به ۵۷ تن، بلكه به ۹ نفر مىرسيد.
اما آيا سقوط هواپيماى خبرنگاران ايرانى را بايد حادثهاى غير قابل پيشگيرى ارزيابى كرد؟ عيسى سحرخيز روزنامهنگار و عضو شوراى مركزى «انجمن دفاع از آزادى مطبوعات» پاسخ مىدهد: ”ارزیابی بسیار دقیق الان، با توجه به اینکه بهرحال دولت نپذیرفت که یک گروه تحقیق یا یک گروه «حقیقتیاب» تشکیل بشود، براحتی نمیشود داشت. ولی همان مباحثی که از روز اول وجود داشت کماکان بر پایهی خودش قرار دارد و آن این است که هواپیما در شرایطی که وضعیت مناسبی نداشته و دچار نقض فنی بوده، به دلایل خاصی به پرواز درآمده و در این میان جمع زیادی از روزنامهنگاران و عکاسان ایران هم کشته شدند و این رو از یکسو میتوان نتیجهی یک سانحهی طبیعی دانست، و از یکسو به دلیل اینکه میتوانست این سفر انجام نشود و نقض فنی اگر وجود نداشت این حادثه پیش نیاید، در واقع یکنوع اهمالی که منجر به قتل روزنامهنگاران شده است را ارزیابی کرد“.
ابعاد فاجعه سقوط هواپيماى حامل خبرنگاران آنگاه روشن مىشود كه ببينيم آنها حدود يك سوم آمار كشتهشدگان رسانهها در سراسر جهان در سال ۲۰۰۵ ميلادى را به خود اختصاص دادهاند.
«كريستوفر وارن» رييس فدراسيون بينالمللى روزنامهنگاران اعلام كرده است كه سال ۲۰۰۵ ميلادى، از نظر ابعاد فاجعهآميزش براى خبرنگاران و روزنامهنگاران، «سال تراژدىيى بود كه روزنامهنگاران منطقه آسيا و اقيانوس آرام را هدف گيرى كرده بود». آيا اين تراژدى، ايران را نيز شامل مىشود؟ اگر پاسخ مثبت است، اين تراژدى چه اشكالى داشته؟ پاسخ عيسى سحرخيز: ”وضعیت روزنامهنگاری ایران سالهاست که یک وضعیت تراژیک پیدا کرده است و هر روز هم دارد دامنهاش بیشتر میشود. هیچجا این تراژدی را ما شاهدش نیستیم که روزنامهای را بطور موقت ببندند و این «موقت» به ۶ سال برسد. یعنی ده برابر زمانی که حتا در قانون مطبوعات ایران اعلام میکند که زمان حکم توقیف موقت است. و این حادثهای را که روزنامهنگاران ما از این روزنامه به این روزنامه کوچ و نقل مکان بکنند، این خود یک تراژدی غمبار است. اینکه روزنامهنگاران ایران مجبور به جلای وطن بشوند و در خارج از ایران به سیستم روزنامهنگاری الکترونیک دست بزنند، این هم یک وضعیت تراژیک است. و از آن شاید مهمتر این است که ما شاهد حادثهی جدیدی بودیم که اوجاش را در این سالهای گذشته نشان داد و آن این بود که تعدادی از روزنامهنگاران ما را در سرزمین خودشان زندانی کردند و به آنها اجازهی خروج از کشور نمیدهند. و باز اوج تراژدی مسئله وجود و حضور فردی مثل اکبر گنجی در زندان است که ششمین سالیست که در زندان بسر مىبرد و همینطور که اطلاع دارید الان در این سرمای بیدادگر تهران دارد در سلول انفرادی با وضعی بسیار نحیف که اگر هر جایی بود تحت مداوا و درمان و در واقع زیر حرارت قرار داشت، برای تکالیف مذهبی و بهداشتی خودش تحت فشار قرار میگیرد و تقریبا نیمی از روز و شاید هم بیشتر دسترسی به آب را به دلیل یخبندان لولهها و اجبار ایشان به رفتن به فضای باز ندارد. با این وضعیت نحیف دارد میگذراند، و کسی نیست که حرفی بزند و از این ظلمی که انجام میشود فریادی سربدهد“.
«فدراسيون بينالمللى روزنامهنگاران» در بخش ديگرى از گزارش خود، وضعيت خبرنگاران را چنان در خطر مىبيند كه خواستار اقدام جدى شوراى امنيت سازمان ملل متحد براى رسيدگى به نقض حقوق خبرنگاران شده و از كوفى عنان دبيركل سازمان ملل متحد مىخواهد تا دولتها را براى اقدام جهت جل
0 Comments:
Post a Comment
<< Home