رنجنامه یک زندانی سیاسی
به نام سعادت ملت ایران و با درود به جانباختگان راه آزادی
آیا من یک زندانی سیاسی هستم ؟
(امداد از تمامی فعالین حقوق بشر) سالها پیش به دلیل فشارهای فزاینده ای که بر من وخانواده ام وارد میشد مجبور شدم دست به کاری زنم که امروزم را در زندان رجائی شهر کرج و بین زندانیان سیاسی بکشاند . سالها پیش زمانی که من یک کارمند ساده شرکت نفت بودم برادرم از کشور خارج شد و به سازمان مجاهدین خلق پیوست . وزارت اطلاعات هر روز من را احضار میکرد و تحت بازجویی های سخت و فشرده قرار میگرفتم . هرروز باید توهین و تحقیر مامورین وزارت اطلاعات را تحمل میکردم. فشارهای این وزارتخانه به جایی رسید که در محل اشتغال من نیز تاثیر گذاشت و شرکت نفت هر چند ماه من را به نقطه ای دور از زن و فرزند به ماموریت (تبعید) میفرستاد. در ضمن من و خانواده ام را از کشور ممنوع الخروج نموده بودند و عرصه زندگی بشدت بر من و خانواده ام تنگ شده بود . من به نشانه اعتراض و برای ضربه زدن به حکومت دیکتاتوری ایران و برای نجات دادن جان خود و خانواده ام تصمیم گرفتم به تنهایی هواپیمای شرکت نفت را بربایم و در یک کشور آزاد به زمین بنشانم . این عصیان یک ایرانی بود که از شرایط موجود به تنگ آمده بود . سوخت هواپیمای ما تا فرودگاه بصره بیشتر جواب نداد و بعد از چندی دیگر دیکتاتورهای کشور عراق و اردن من را تحویل حکومت آخوندی دادند . اکنون جرم من اقدام علیه امنیت کشور است و رژیم من را یک زندانی سیاسی میداند و به مرگ محکوم کرده است . ولی چرا فعالین حقوق بشری و مبارزین سیاسی حاضر نیستند عصیان من را بر علیه حکومت قبول کرده و حداقل حمایتهای حقوق بشری خود را از من دریغ میورزند . مگر یک مبارز سیاسی کاری جز عصیان بر علیه شرایط موجود انجام میدهد ؟ براستی معیار برای یک زندانی سیاسی چه چیزی میتواند باشد ؟ بهتر است این را هم بگویم همان برادر من که عضو سازمان مجاهدین خلق بود چندی پیش در نروژ توسط تروریستهای رژیم آخوندی به شهادت رسید و فرزند ارشد من نیز که برای گزارش دادن وضعیت من به سازمانهای حقوق بشری و نجات من از زیر حکم اعدام فعالیت میکرد بدست جلادان رژیم آخوندی کشته شد . باز هم سئوال میکنم آیا من زندانی سیاسی نیستم ؟ آیا من مستحق حمایتهای فعالان حقوق بشر نیستم ؟ در طول زندان خود انسانهای زیادی را دیده ام که همانند من علیه رژیم آخوندی عصیان کرده ، رژیم آنها را جزو زندانیان سیاسی میداند ولی دیگر مبارزان و اپوزیسیون آنان را زندانیان عادی میدانند و اگر خیلی لطف کنند میگوید زندانی امنیتی . تنها به آن دلیل که مبارزه آنها و عصیانشان به شکل دیگری بوده است . برای مثال دو نفر به نامهای فاضل رمضانی و حاجت مراد محمدی از ایل بختیاری ، بدلیل ظلم و ستم زیاد پاسداران آن منطقه دست به شورش میزنند و بعد از چندی دستگیر میگردند . هر دو نفر نیز اکنون در زندانی رجائی شهر کرج در زیر حکم اعدام به سر میبرند و جرمشان نیز اقدام علیه امنیت کشور است آیا این دو تن زندانی سیاسی نیستند ؟ چون به هیچ حزب و گروهی تعلق ندارند ؟ چرا رژیم ما را زندانی سیاسی میداند ولی شما نه ؟
چرا فعالان حقوق بشری از ما حمایت نمیکنند و میگذارند تا رژیم هر کاری که میخواهد با ما بکند ؟ پایدار وطن همیشه علیرضا کرمی خیرآبادی زندان رجائی شهر (گوهردشت) کرج 03/04/85 فعالان حقوق بشر در ایران Human Rights Activists in Iran hra.iran@gmail.com http://hra-iran.blogfa.com/ Tel : +989329224904
0 Comments:
Post a Comment
<< Home