فرصتى براى كودكان خيابانى نمانده است
فرصتى براى كودكان خيابانى نمانده است
منبع: روزنامه شرق ۱۷ مهر ۱۳۸۴
-->
در فاصله سال هاى ۱۳۸۰ تا ،۱۳۸۳ سه طرح تحقيقى درباره وضعيت سلامت جسمانى و روانى كودكان كار شهر تهران از سوى چهاركارشناس انجام شد. دكتر شريف تركمن نژاد (معاون فنى معاونت بهداشتى دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى)، دكتر حميدرضا احمد خانى ها (روانپزشك و عضو انستيتو روانپزشكى تهران)، دكتر سيدمحمد مهدى حسينى مقدم (متخصص بيمارى هاى عفونى و عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى) و دكتر پرويز وحدانى (متخصص بيمارى هاى عفونى و عضو هيات علمى دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى) چهار كارشناسى بودند كه داوطلبانه و بدون در اختيار داشتن هرگونه اعتبار دولتى سه تحقيق انجام دادند و نتايج اين سه طرح گوياى واقعيتى تلخ بود. اگرچه گروه هدف مورد بررسى تعداد اندكى از جمعيت بى شمار كودكان كار خيابان كشور را دربرمى گرفت اما واقعيت ها از وضعيت بيمارى هاى روحى و جسمى گروه هدف چنان طعم گزنده اى داشت كه نتايج آن به تدوين طرح هاى ضرب الاجل اما بدون پشتوانه، در بخش دولتى منجر شد. در واقع بودجه ناكافى تخصيص يافته به پيشگيرى و درمان آسيب هاى اجتماعى كشور، اجراى هرگونه طرح را تا دستيابى به نتايج رضايتبخش همواره با شكست مواجه ساخته است. اين سئوال كه چه كسى مقصر است و در اين ميان مى بايد تقصير را متوجه كدام مقام مسئول، دستگاه دولتى يا ماده قانونى دانست هنوز پاسخ مناسبى نيافته است. اما كم توجهى به آسيب هاى وارده بر جسم و روان كودكان كار خيابان طى سال هاى گذشته، غيرقابل بخشش است چرا كه اين قصور ناشى از تبعيض و خط قرمزى است كه در ذهنيت مقامات مسئول در بدنه دولت ريشه دوانيده است. تا امروز خبر نداريم كه چه تعداد از مسئولان دولتى در دستگاه هاى حمايتى واقعيت زندگى كودكان كار خيابان و علت سوق دادن آنان به مشاغل دون و پست را از نزديك لمس كرده اند و درك نكردن اين واقعيت ها شايد موجه ترين پاسخ به علت تدوين طرح هاى غيرقابل اجرا باشد. اينكه نتايج سه تحقيق انجام شده تا چه حد مورد استفاده در دستگاه هاى دولتى كه مسئوليت تدوين طرح هاى حمايت از آسيب ديدگان اجتماعى را برعهده دارند قرار گرفت هنوز مشخص نيست. اما توجه به اين نكته شايد جالب باشد كه تاكنون خبر از انجام هيچ تحقيق مشابهى در نهادهاى دولتى متولى حمايت از كودكان شنيده نشده است و همين سكوت، ميزان اهميت توجه به مقوله حمايت از كودكان كار خيابان را نشان مى دهد. • ضرورت ها در سراسر جهان مشابه است كارشناسان مجرى سه تحقيق انجام شده، ضرورت انجام اين طرح ها را چنين بيان داشته اند: ,متاسفانه به رغم وجود مشكل كودكان خيابانى در كشور، هنوز آمار دقيقى از آسيب هاى اجتماعى و جسمانى وارد آمده بر اين كودكان در دست نبوده و فقدان اين آمار آن زمان خطرساز مى شود كه بدانيم بدون ترديد اين كودكان نقش چشمگيرى در ايجاد و گسترش همه گيرى هاى بيمارى ايدز و هپاتيت دارند. مطابق تعريفى كه سازمان ديده بان حقوق بشر از كودكان خيابانى ارائه كرده، اين واژه طيف وسيع كودكان فاقد هرگونه حمايت و سرپناه را دربرمى گيرد در حالى كه در تحقيقات فوق، توجه عمدتاً به كودكانى معطوف بودكه در ساعاتى از روز از سرپناهى برخوردار هستند ولى زمان قابل ملاحظه اى را در خيابان ها، كار، گدايى يا ولگردى مى كنند. در سه تحقيق انجام شده، كودكان كارتن خواب و بى خانمان مورد بررسى واقع نشده اند كه علت اين امر را مى توان متوجه عدم دسترسى به اين كودكان دانست., كارشناسان همچنين در ارائه گزارشى از وضعيت كودكان كار خيابان در سطح جهان اظهار داشته اند: ,امروز مشكل كودكان خيابانى يكى از مشكلات اولويت دار در شهرهاى بزرگ، صنعتى و نيمه صنعتى است. حدود ۱۵۰ ميليون كودك در سطح جهان روزهاى خود را در كنار خيابان ها مى گذرانند. ۱۰ ميليون نفر از اين كودكان بدون هيچ مراقبتى در خيابان ها رها شده اند. و بيش از ۲۵ درصد كودكان خيابانى جهان مورد سوءاستفاده جنسى واقع شده يا به اجبار در شبكه هاى روسپى گرى و فحشا فعال هستند. نتايج بررسى سال ۱۹۹۵ در ايالات متحده آمريكا نشان مى دهد كه از ۷ كودك خيابانى، يك نفر به خاطر دستيابى به پول خودفروشى مى كرده است و ۸۶ درصد كودكان خيابانى شهر نيويورك با فاحشه خانه ها ارتباط داشته اند. نتايج تحقيقى در شهر سان پائولو نشان داده كه ۲۰۰ هزار كودك خيابانى در اين شهر به شدت در معرض خشونت و تجاوز جنسى قرار دارند و بررسى مشابهى در آرژانتين فراوانى آلودگى به ويروس ايدز و هپاتيت ب را در ۲/۴ و ۸/۶ درصد از كودكان خيابانى مورد تائيد قرار داده است. براساس نتايج طرح PSA كه سازمان بهداشت جهانى در سال ۱۹۹۱ آغاز كرد كه يكى از اهداف عالى اين طرح دستيابى بهتر و بيشتر كودكان خيابانى به خدمات بهداشتى بوده است بيش از ۵۵۰ كودك خيابانى از شهرهاى ريودو ژانيرو، الكساندريا، قاهره، مونترال، تورنتو، بمبئى، مكزيكوسيتى، مانيل، لوسالكا و تگوسيگاليا انتخاب شده اند. نتايج طرح نشان داد كه بيش از ۲۰ درصد از كودكان مورد مطالعه در هنگام رابطه با شريك جنسى خود به مواد مخدر نيز آلوده شده بودند، ۶۴ درصد كودكان سابقه تجاوز جنسى داشته اند و ۵۳ درصد آنان از راه روسپى گرى امرارمعاش مى كردند در حالى كه ۸۱ درصد از آنان با استفاده از ابزار جلوگيرى از حاملگى هيچ آشنايى نداشتند. ۶۰ درصد از كودكان خيابانى مورد مطالعه از مفهوم Safe sex (رابطه جنسى ايمن) هيچ آگاهى نداشتند و ۳۱ درصد دختران با ميانگين سنى ۱۳ سال سابقه زايمان داشته اند. ۷۹ درصد كودكان سابقه بيمارى هاى مقاربتى داشتند و ۱۶ درصد آنان داراى حداقل يك فرزند نامشروع بودند. تحقيق ديگرى در سال ۱۹۹۷ در ايالات آفريقاى جنوبى بر روى ۱۴۱ كودك خيابانى از ۷ شهر بزرگ اين كشور صورت گرفت و نتايج اين تحقيق نشان مى داد كه ۵۶ درصد پسران خيابانى توسط نهادهاى غيردولتى مورد حمايت قرار داشتند اما در مقابل ۴۴ درصد آنان شب ها در خيابان ها مى خوابيدند و نيمى از كودكان پسر سابقه رابطه جنسى براى دستيابى به پول را مورد تائيد قرار مى دادند اما اغلب آنان به طور مكرر مورد تجاوز واقع شده بودند. در آسيا وضعيت كودكان خيابانى به مراتب بدتر از وضعيت موجود در كشورهاى اروپايى است. هرساله حدود ۱۵۰ هزار دختر نپالى به عنوان روسپى به فروش مى رسند. در هند در فاصله سال هاى ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۰ تعداد كودكان شاغل از ۵/۱۳ درصد به ۱۷/۱۸ درصد افزايش يافته است. البته اين رقم مورد ترديد است زيرا بررسى نهادهاى غيردولتى فعال در اين كشور نشان مى دهد كه در حال حاضر تعداد كودكان كار و خيابان هند حدود ۴۴ ميليون نفر است., تحقيق اول: بررسى بالينى كودكان خيابانى شهر تهران از نظر ابتلا به بيمارى هاى عفونى در اين بررسى اپيدميولوژيك ۱۰۰ كودك خيابانى ساكن در يكى از خيابان هاى جنوب شهر تهران مورد بررسى قرار گرفتند تا از نظر ابتلا به انواع بيمارى هاى عفونى در نواحى سروگردن، سينه، شكم و اندام ها شناسايى شوند. ۵۱ پسر و ۴۹ دختر با ميانگين سنى ۹ سال گروه هدف كارشناسان را شامل مى شده اند. ميانگين قد آنان ۱۳۰ سانتى متر و ميانگين وزن ۲۹ كيلوگرم بوده است. يك درصد كودكان مادر و ۶ درصد پدر خود را از دست داده بودند. پدر ۳۱ درصد كودكان و مادر ۷۰ درصد كودكان بى سواد بوده اند. ۶۶ درصد كودكان به عفونت هاى انگلى روده اى، ۱۰ درصد به عفونت هاى ادرارى، ۹۶ درصد به پوسيدگى دندان ها و بيمارى هاى لثه علاوه بر فقدان بهداشت دهان و دندان و ۲۴ درصد به عفونت هاى پوستى مبتلا بودند. تحقيق دوم: همه گيرشناسى افسردگى و سوءاستفاده جنسى در كودكان خيابانى در اين تحقيق ۸۷ كودك خيابانى ساكن در منطقه ۱۲ شهر تهران مورد بررسى قرار گرفتند تا از نظر ميزان ابتلا به افسردگى و وجود سوءاستفاده جنسى شناسايى شوند. ۵۶ پسر و ۳۱ دختر با ميانگين سنى ۱۱ سال گروه هدف كارشناسان را شامل مى شد ه اند. ميانگين قد آنان ۱۳۴ سانتى متر و ميانگين وزن ۲۹ كيلوگرم بوده است. ۸۰ درصد از آنان مهاجر و ۴۶ درصد بى سواد بوده اند. ۴/۴۹ درصد از كودكان ۱ تا ۶ خواهر يا برادر خيابانى داشتند و در خانواده ۸/۱۹ درصد از آنان سابقه طلاق وجود داشته. ميانگين سن پدران ۴۸ و ميانگين سن مادران ۳۹ سال بوده است. منبع تامين درآمد خانواده در اين كودكان ۷/۴۰ درصد پدر، ۶/۱۸ درصد مادر، ۱/۲۹ درصد كودك و ۶/۱۱ درصد تمام اعضاى خانواده اعلام شده است. شغل ۲/۴۸ درصد از پدران دستفروشى، ۵/۱۶ درصد كارگرى، ۷/۴ درصد رانندگى اعلام شده است. ۷/۲۴ درصد پدران بيكار بوده اند و ۴/۱۷ درصد پدران از راه تكدى گرى امرارمعاش مى كرده اند. ۴/۵۵ درصد مادران خانه دار، ۱/۱۴ درصد كارگر، ۴/۲۲ درصد دست فروش بوده و ۲/۸ درصد مادران از راه تكدى گرى امرار معاش مى كرده اند. ۴/۳۸ درصد پدران و ۱۲/۹ درصد مادران سابقه زندانى شدن داشته اند و ۶۴ درصد پدران و ۶۴ درصد مادران بى سواد بوده اند. ۱/۱۶ درصد از كودكان مورد مطالعه مصرف سيگار و ۱/۹ درصد كودكان مصرف مواد مخدر داشته اند. ضمن آنكه افكار خودكشى در ۷/۵ درصد كودكان به اثبات رسيده است. ۵/۱۰ درصد كودكان دچار افسردگى بوده و ۵/۱۰ درصد هم قبلاً افسرده بوده و ۷/۴۰ درصد هم در گذشته و هم در زمان انجام تحقيق افسردگى داشته اند. در مجموع در ۴/۶۱ درصد از كودكان افسردگى گزارش شده است. ۲/۴۸ درصد از پسران و ۸/۸۶ درصد دختران دچار افسردگى بوده و ميانگين سنى كودكان افسرده ۱۰ سال و در كودكان غير افسرده ۱۱ سال بوده است. ميانگين وزن كودكان افسرده ۲۷ كيلوگرم و ميانگين وزن كودكان غيرافسرده ۳۱ كيلوگرم بوده است. ابعاد خانواده در كودكان افسرده ۵/۷ نفر و در كودكان غيرافسرده ۴/۸ نفر بوده است. پدر ۲/۶۴ درصد از كودكان افسرده بى سواد بوده، ۱۷ درصد از كودكان افسرده فرزند طلاق بودند، ۷۵ درصد سابقه مهاجرت داشتند و ۲۷ درصد كودكان افسرده بى سواد بودند. ۲/۱۳ درصد كودكان مبتلا به افسردگى سيگار و ۵/۷ درصد آنان مواد مخدر مصرف مى كرده اند. در مجموع ۲۱ درصد از كودكان مورد مطالعه (۱۳ درصد پسر و ۹/۹ درصد دختر) و ۱۵ درصد از كودكان مبتلا به افسردگى مورد سوءاستفاده جنسى قرار گرفته اند كه ۱/۱۱ درصد توسط وابستگان، ۱/۱۱ درصد توسط دوستان و ۵/۵ درصد توسط افراد غريبه مورد سوءاستفاده جنسى واقع شده اند. تحقيق سوم: بررسى آلودگى به هپاتيت C، ايدز و سفليس در كودكان خيابانى شهر تهران در اين تحقيق ۱۰۳ كودك خيابانى ساكن در ميدان شوش تهران مورد بررسى قرار گرفتند كه ۸/۳۸ درصد آنان پسر و ۲/۶۱ درصد دختر بوده اند. ميانگين سنى اين كودكان ۱۰ سال و ميانگين سال هاى تحصيل ۶/۵ سال بوده است. ۶/۱۵ درصد كودكان مورد مطالعه در ايران و ۷/۷۶ درصد در افغانستان متولد شده و محل تولد ۷/۷ درصد نامشخص بوده است. ۹/۲۰ درصد اين كودكان مورد سوءاستفاده جنسى قرار گرفته و ۴۰ درصد پسران و ۸۰ درصد دختران مورد مطالعه از درجاتى از افسردگى رنج مى بردند، ۸/۵ درصد كودكان مورد مطالعه سابقه خالكوبى، ۴/۱۸ درصد سابقه ابتلا به زردى و ۲/۲۵ درصد سابقه ابتلا به زردى در ميان افراد خانواده داشته اند. ۶/۱۴ درصد از كودكان سابقه اعتياد در خانواده را تائيد كرده اند و ۹/۳۵ درصد آنان سابقه خارش پوستى و ۷/۱۰ درصد سابقه ادرار تيره رنگ را تائيد كرده اند. نتيجه آزمايش ايدز و هپاتيت C در تمام كودكان مورد مطالعه منفى بوده اما ۴/۱۷ درصد از كودكان _ ۶ پسر و ۱۲ دختر- به هپاتيت B آلوده بوده اند. • كوتاهى زمان در نتايج به دست آمده آنچه كه كارشناسان مجرى سه تحقيق انجام شده به آن دست يافته اند نشان مى دهد كه زمان كوتاهى باقى است تا از بروزآسيب هاى روانى، جسمانى و اجتماعى بر پيكر نحيف كودكانى كه به اجبار ,كودك كار و خيابان, نام گرفته اند پيشگيرى شود. اگر چه كه جمعيت هدف در سه تحقيق انجام شده، نمونه كوچكى از تعداد بى شمار كودكان خيابانى در سطح كشور را شامل مى شود اما تعداد موارد مشاهده شده از سوءاستفاده هاى جنسى، افسردگى، اعتياد، بى سوادى و آسيب هاى وارد شده برخانواده كه كودك نيز از آن متاثر بوده، در همين جمعيت كوچك و كم حجم، زنگ خطرى است كه طنين آن از زمان آغاز تحقيق تا دسترسى به نتايج قطعى به صدا درآمده است و طرح ساماندهى كودكان خيابانى با وجود تصويب آئين نامه اجرايى در خرداد ماه سال جارى و اختصاص دو ميليارد تومان بودجه براى اجراى طرح، هنوز به مرحله اجرا در نيامده و معاون اجتماعى سازمان بهزيستى كشور در گفت وگوى اخير خود با شرق پيش بينى كرد كه اجراى اين طرح تا سال ۸۵ به تعويق بيفتد. جالب توجه اينكه طرح حمايت از كودكان كار كه نخستين اولويت را براى پوشش كودكان كار خيابان قائل شده بود مى بايد از سال ۱۳۸۲ به اجرا درآمده و در آذرماه سال ۸۴ به پايان مى رسيد تا در صورت ضرورت، طرح هاى تكميلى را در پى داشته باشد. اين طرح كه در ۳ فاز طراحى شده بود مى بايد در فاز اول (فروردين تا مهرماه ۸۲) خدماتى چون: تامين خدمات اوليه شامل محل خواب و استراحت، تغذيه، بهداشت، جذب به سرپناه، ارائه خدمات مددكارى خيابانى، آموزش در سرپناه، خدمات درمانى اوليه مثل معاينه، درمان، پانسمان و خدمات سرپايى، برنامه ريزى جهت تهيه فنون آموزش تحصيلى و آموزش مهارت هاى زندگى، پيش بينى و ارائه فعاليت هاى تفريحى و ورزشى، برقرارى ارتباط با خانواده ها، جمع آورى اطلاعات در مورد كودكان و خانواده ها، صدور كارت شناسايى، برنامه ريزى آموزش حرفه اى و رايزنى جهت پوشش بيمه درمانى كودكان كار خيابان را عملى سازد. فاز دوم طرح مى بايد در فاصله آبان ماه ۸۲ تا آبان ماه ۸۳ انجام مى شد كه ادامه فعاليت هاى فاز اول و گسترش آنها به علاوه شروع خدمات درمانى براى خانواده كودك، شروع برنامه ريزى براى كودكان كار در محيط هاى كارى، جلب حمايت هاى قانونى براى كودكان كار خيابان، كمك به اشتغال خانواده، اطلاع رسانى به آحاد جامعه، آموزش به نيروهاى داوطلب، شروع آموزش مهارت هاى حرفه اى براى كودك، شروع آموزش مهارت هاى زندگى براى كودك، گسترش فعاليت هاى آموزشى، تحصيلى و گسترش خدمات بهداشتى، درمانى شامل درمان هاى نيازمند بسترى از جمله برنامه هاى تعريف شده براى فاز دوم به شمار مى رفت. فاز سوم و مرحله پايانى طرح مى بايد در فاصله آذرماه ۸۳ تا آذرماه ۸۴ انجام مى شد و در واقع آذرماه ،۸۴ زمانى بود كه مسئولان كشور مى توانستند با افتخار مدعى بشوند كه تمام كودكان كار خيابان ساكن در كشور ايران را تحت پوشش خدمات حمايتى خود قرار داده اند. فاز سوم علاوه بر ادامه برنامه هاى فاز دوم مى بايد توانمندسازى حرفه اى بزرگسالان خانواده، پيگيرى مشاغل جايگزين براى كودكان، آغاز برنامه ريزى براى ساير كودكان كارگر و ارزشيابى برنامه هاى قبلى را بر مبناى نتايج به دست آمده دنبال مى كرد. آنچه كه تا امروز و در فاصله ۲ سال گذشته اتفاق افتاده هيچ نشانى از موفقيت اجراى مراحل طرح ندارد و ناكامى در موفقيت تا حدى متوجه اين نكته است كه مجريان طرح بسيارى از واقعيت ها را به هنگام اجرا ناديده گرفته اند. به عنوان مثال مى توان مسئله تحصيلى كودكان كار را مورد بررسى قرار داد. نتايج تحقيقات صورت گرفته بر كودكانى كه به مراكز ساماندهى كودكان كار و خيابان منتقل شده يا از سوى نهادهاى غيردولتى مورد مصاحبه واقع شده اند نشان مى دهد كه بيش از دو سوم كودكان كار در ايران تابعيت غيرايرانى دارند و متعلق به خانواده هاى غيرايرانى مهاجر هستند كه با وضعيت نابسامان اقتصادى و البته بدون هرگونه مجوز قانونى براى اشتغال رسمى در گوشه و كنار كشور سكونت دارند. طرح، تحصيل كودكان را به عنوان يكى از اهداف خود مدنظر قرارداده در حالى كه طى سال هاى گذشته هيچ اقدامى از سوى دولت براى آموزش و پوشش تحصيلى كودكان كار كه تابعيت غيرايرانى داشته اند صورت نگرفته و حتى مدارس خودگردان كه توسط اتباع غيرايرانى و به صورت غيررسمى داير شده اند نيز دستور تعطيلى دريافت كرده اند. تنها اقدام صورت گرفته براى آموزش كودكان كار غير ايرانى، فعاليت انجمن هاى غير دولتى بوده كه توانسته اند در حد بضاعت خود اين كودكان را حداقل از سطح بى سوادى به مرحله اى برسانند كه در بازگشت به كشور خود بتوانند كارت پستالى براى دوستان ايرانى خود پست كنند. به اختصار مى توان يادآور شد كه باقى اهداف طرح نيز از وضعيت مشابه مسكوت ماندن تحصيل كودكان كار برخوردار است، تا امروز هيچ كودك كار خيابان از پوشش بيمه درمانى برخوردار نشده، براى هيچ يك از كودكان كار خيابان كارت شناسايى صادر نشده، هيچ حمايت قانونى از كودك كار و خانواده وى وجود ندارد، كودكان كار كه ساعات عمده اى را در طول روز به كار در خيابان سپرى مى كنند از هرگونه آموزش هاى رسمى در جهت فراگيرى مهارت هاى زندگى محروم هستند. ضمن آنكه با توجه به مفاد قانون كار مبنى بر ممنوعيت كار كودكان و افراد كمتر از ۱۵ و ۱۸ سال، اثر بخشى هرگونه اقدام در جهت ايجاد شغل مناسب براى كودكان كار خيابان همواره مورد ترديد قرار داشته است. در حالى كه كمتر از ۲ ماه به پايان مهلت اجراى طرح حمايت از كودكان كار خيابان باقى مانده، نتايج اقدامات انجام شده نه تنها رضايت خاطر را فراهم نمى آورد بلكه منجر به ايجاد اين شائبه مى شود كه آيا باقى طرح هاى حمايتى از گروه هاى آسيب ديده كشور هم به مرور زمان به فراموشى سپرده شده است؟ بنفشه سام گيس
0 Comments:
Post a Comment
<< Home