Friday, October 21, 2005

گذر حوادث در ایران




گذر حوادث
بهروز گيلك
ماموران پليس يك جوان 22 ساله را به علت روزه خواري كشتند! شليك ماموران پليس جمهوري اسلامي به سوي يك جوان روزه خوار كه منجر به مرگ اين جوان 22 ساله شد، و نيز به رگبار بستن اتومبيل يك جوان ديگر به جرم رعايت نكردن فرمان ايست پليس، چيزي جز اجراي طرح ميليتاريزه كردن فضاي عمومي و گستراندن سايه وحشت و ترس بر كشور با اهداف سياسي نيست. پيش از اين اگر ماموران پليس و نيروهاي امنيتي جمهوري اسلامي به تبع حاكمان خود در برخورد با روزه خواران شلاق را حد مجرم (!) ميدانستند، اكنون بدون هيچ تذكري افراد روزه خوار را مورد هدف گلوله قرار ميدهند. وقوع حوادثي چنين وحشيانه در روزهايي كه خرافه پرستي و تحجرگرايي رژيم وسعت بي سابقه اي يافته شايد قابل انتظار باشد، اما بايد دانست كه هدف اصلي طرحي كه با سر و صداي بسيار از مدتي قبل تحت عنوان "تضمين امنيت اجتماعي" آغاز گرديده، سركوب ضربتي مجرمان اجتماعي از قبيل اشرار، زورگيران، فروشندگان مواد مخدر و قمه كشان نيست، بلكه ايجاد وحشت عمومي و آمادگي نيروهاي امنيتي و پليس جهت سركوب حركتهاي اعتراضي عليه حكومت، مورد نظر طراحان اين پروژه است. ناگفته روشن است از زمان آغاز طرح افزايش ضريب امنيت اجتماعي نه تنها اتفاقي خاص عليه مجرمان اجتماعي و كاهش جرايم به وقوع نپيوسته، بلكه هر روز بيش از پيش، زورگيري ها، سرقتهاي مسلحانه، گروگان گيري ها و انواع جرم و جنايت كه حاكي از بحراني ترين روزهاي امنيت در ايران است، در سطح اجتماعي مشاهده ميشود. روز يكشنبه گذشته جواني به نام "مصطفي جعفري" (22 ساله) هنگامي كه با اتومبيل شخصي خود به سوي يك داروخانه ميرفت تا براي مادر بيمارش دارو تهيه كند، از سوي ماموران پليس به جرم خوردن روزه در اتومبيل و نيز به خاطر بالا بودن صداي پخش اتومبيلش، مورد‌ هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد. در همين روز در نقطه اي ديگر از تهران ماموران پليس يك مرد جوان 33 ساله را به دليل توجه نكردن به ايست پليس در هنگام رانندگي، مورد هدف هفت گلوله قرار دادند و او را در حالي كه به شدت مجروح شده و به حالت كما رفته بود به بيمارستان ناجا بردند. روزنامه ايران روز دوشنبه گذشته در خبري با عنوان "شليك هاي شتابزده"درباره به گلوله بستن اتومبيل جوان 33 ساله نوشت: "اين گونه اقدامات و برخوردها از سوي پليس در حالي صورت ميگيرد كه هيچ گونه هشدار و اطلاعاتي درباره اين كه مردم در مواجهه با ايست هاي پليس چه فرصت زماني براي توقف خودروهاي خود دارند، ارائه نشده است. آيا دستوراتي از سوي مقامات قضايي تهران براي شليك به سوي رانندگان كه از دستور ايست پليس عبور ميكنند، صادر شده است؟" در اين باره گفتني است كه پس از چند روز از حادثه ياد شده تاكنون نه پليس تهران و نه مقامات قضايي پايتخت هيچ گونه واكنش رسمي ابراز نكرده اند. اما در مورد حادثه اول، يعني كشتن جوان 22 ساله به جرم روزه خواري، چرا پليس با صدور اطلاعيه اي ساختگي و ترتيب يك صحنه سازي مسخره جوان مقتول را دزد، فراري، معتاد به مواد مخدر و مسلح به سلاح گرم كه قصد كشتن مامور پليس را داشت معرفي كرده اين در حالي است كه در خبر روز دوشنبه روزنامه ايران، طبق گفته شاهدان و همه ي مستندات موجود، جوان 22 ساله هنگامي كه داخل اتومبيل خود اقدام به خوردن روزه در ساعت چهار و نيم بعدازظهر كرده بود از سوي پليس بدون هيچ هشدار و تذكري مورد‌ اصابت گلوله قرار گرفت. برادر اين جوان مقتول به خبرنگار روزنامه گفته است: "ميخواهيم بدانيم حتي در صورت واقعيت داشتن ادعاي پليس، مجازات روزه خواري مرگ است؟" دستگيري درويش شياد يا مرد صد چهره رشد خرافه گري در ايران بويژه با دولت حاكم و تلاش صدا و سيماي جمهوري اسلامي هر روز ابعاد تازه تري به خود ميگيرد. اين روزها كه سران متحجر جمهوري اسلامي منتظر معجزه از چاه جمكران ميباشند و بنابه قول يك نماينده سابق مجلس ــ آرمين ــ "دولت احمدي نژاد" قصد دارد با خرج دهها ميلياردي جاده تهران به جمكران را براي ورود امام زمان آماده سازد"، در چنين فضايي رشد انواع خرافات در زندگي شخصي و اجتماعي مردم بيشتر جا باز ميكند و فرصت لازم را به فرصت طلبان و شياداني كه مدعي معجزه گري و جادوگري هستند ميدهد. با زمينه حكومتي و اجتماعي پرورش شيادان و رشد پديده جادوگري و دعانويسي و رمالي به يقين صدها شياد در لباس دراويش و شيوخ، خود را به رنگ اوضاع استتار كرده و مشغول كلاهبرداري، دزدي، تجاوز به دختران و زنان ناآگاه و دهها نوع ديگر از فساد كه تاكنون برملا نشده، هستند. دستگيري يك درويش قلابي در هفته ي گذشته قطعا يكي از نمونه هايي است كه به سبب بي احتياطي و زياده خواهي به دام ماموران افتاده وگرنه همه اوضاع و احوال نشان ميدهد كه از اين نوع شيادان در جامعه امروز ايران مي بايست بسيار زياد و تا حدودي در امان باشند. درويش قلابي دستگير شده زماني در شهر "هشتگرد" به طبابت بيماران ميپرداخت و مردم را سركيسه ميكرد، و زماني ديگر خود را به عنوان پزشك بيمارستان معرفي ميكرد‌، اخيرا نيز مردم بينوا را سركار گذاشته بود كه برايشان از كمپاني هاي اتومبيل در سريع ترين زمان ماشين تهيه ميكند، البته به شرط آن كه هر كس 650 هزار تومان به حسابش واريز كند. او پس از اين بي احتياطي و جلب دهها نفر و دهها ميليون تومان راهي به جز فرار و زندگي مخفي نداشت. او كه به دليل جرايم بسيار و داشتن شاكي هاي خصوصي فراوان، اخيرا در شهر رشت دستگير شد، در آخرين اقدام عوام فريبانه و شيادانه خود با طرح دوستي با رئيس يك بيمارستان، در ميان مردم عادي خود را پزشك معرفي ميكرد و روزها با رفتن به بيمارستان و نشستن در اتاق رئيس بيمارستان از مردم در انجام كارهاي بيمارستاني اخاذي ميكرد. عكس اين مرد‌كه به شياد صد چهره شهرت يافته، با ظاهري همچون دراوايش در مطبوعات چاپ گرديده تا فريب خوردگان پس از شناسايي او طرح شكايت خود را به مقامات قضايي ارائه دهند. زني شوهر خود را تكه تكه كرد چند روز قبل در تهران زني كه به اتهام قتل شوهرش بازداشت شده بود دست به اعترافات هولناكي زد. اين زن كه پس از كشتن شوهرش با يك ميله آهني، او را مثله كرده و جسد قطعه، قطعه كرده او را داخل بشكه نفت انداخته بود گفت: مدتي قبل متوجه خيانت همسرم شدم. او زني را در غياب من و فرزندانم به خانه آورده بود و هنگام معاشقه آن دو من وارد خانه شدم. پس از آن شوهرم مرا تهديد به مرگ كرد كه اگر در اين باره با كسي چيزي بگويم مرا خواهد‌ كشت. پس از آن من كه به شدت ناراحت و به فكر انتقام بودم نقشه قتل او را كشيدم. در حالي كه او نيز به فكر قتل من بود. شبهاي زيادي ما در بستر ميخوابيديم ولي هر كدام منتظر ديگري ميمانديم تا بخوابد و آنگاه ديگري نقشه خود را عملي سازد. يك شب او پيش دستي كرد و خواست طرح خود را كه قتل من بود اجرا كند كه با مقاومت من نتوانست. تا اين كه در شبي كه او خوابيده بود و دو بچه 5 ساله و 2 ماهه ما نيز در اتاقي ديگر خوابيده بودند به سراغ يك ميله آهني در انبار خانه رفتم و با كوبيدن به سر شوهرم او را كشتم. ولي او مقاومت ميكرد و نميمرد و ميخواست به من حمله كند. اين زن در دادگاه گفت: "شوهرم ديگر براي من يك انسان نبود بلكه هيولايي بود كه بايد كشته ميشد. من ديگر او را آدم نميديدم و شب قتل او، من يك انسان نكشته ام، بلكه يك هيولا را از پاي درآوردم." اين زن 25 ساله پس از آن كه شوهر 30 ساله خود را با ضربات ميله آهني كشت، جسدش را قطعه قطعه كرد و داخل بشكه قرار داد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home