Wednesday, October 26, 2005

كارگران افغانى در ايران


كارگران افغانى در ايران
چه كسى به فكر آنهاست؟

روزى نيست كه مطلبى در مورد اتباع افغانستان در نشريات كشور انتشار نيابد: ” براساس تصميم جديد دولت، تمام اتباع افغانى كه مجوز اقامت در ايران ندارند يا در طرح شناسايى شركت نكرده اند بايد تا ... ايران را ترك كنند.”
” شورايى مركب از وزيران كشور، خارجه، اطلاعات، بهداشت، كار، آموزش و پرورش، دبير شورايعالى امنيت و فرمانده نيروى انتظامى تصميماتى مهم درباره بازگشت اتباع افغان اتخاذ كردند”” مصوبات شورايعالى تصميم گيرى در مورد پناهندگان افغان ... به عنوان مصوبه دولت ابلاغ خواهدشد”” اگر اتباع بدون مجوز، ايران را ترك نكنند برابر قوانين و مقررات برخورد خواهدشد”
بعد از سقوط طالبان حدود سه ميليون و پانصد هزار پناهنده افغانى، از كشورهاى مختلف جهان به كشورشان بازگشتند. شرايط امنيتى در افغانستان به نسبت سابق بهبود يافته ، اما مشكلات هنوز بسيارند: مشكل مكان، مشكل كار، مشكل درآمد اوليه براى زندگى روزمره تنها چند نمونه است.
اين مشكلات راه را براى بازگشت مهاجران افغانى به كشورشان دشوار مى سازد و بسيارى از آنان و بخصوص انبوه افغانى هايى كه در ايران زندگى مى كنند، علاقه اى به بازگشت از خود نشان نمى دهند. بخصوص بسيارى از آن عده اى كه به كشور بازگردانده شده اند، شرايط نامناسبى دارند و به خويشاوندان و دوستان خود در ايران خبر مى دهند كه دست نگهدارند و به كشورشان باز نگردند، زيراسختى هاى موجود در ايران بارها بهتر از شرايط موجود در افغانستان است.
شهروندان پناهنده افغانى كه در ايران زندگى مى كنند بايد خاك كشور را ترك كنند و به كشورشان بازگردند. اين سياست دولت جمهورى اسلامى ايران در قبال پناهندگان افغانى ست. سياستى كه گويى با دفتر كميسارياى عالى سازمان ملل متحد در امور پناهندگان مطابقت دارد.
گفته مى شود كه تا كنون بيش از دو ميليون نفر نيز به كشورشان بازگردانده شده اند، اما هنوز بسيارند شهروندان افغانى كه به كشورشان باز نگشته اند و در ايران زندگى و كار مى كنند. آنها از خويشاوندان و آشنايان خود كه به ميهن بازگشته اند خبردار شده اند كه در افغانستان اوضاع بسيار وخيم است و آنها بايد با هر دليلى راه را براى ماندن در ايران هموار سازند.
شير آقا يكى از كارگران افغانى ست كه قصد بازگشت به افغانستان را ندارد. خود را معرفى مى كند:
”من شیرآقا هستم. یکی از مهاجرین افغانستان. من ۹ سال است در ایران زندگی می کنم، از زمان طالبان مجبور به ترک کشورم شدم. ۴تا فرزند دارم. ۴تا پسر. من در تهران زندگی می کنم. در خانه ای مستاجرم و کرایه می دهم.”
اگرچه شير آقا بايد به كشورش بازگردد، اما به علت عمل چشم پسرش و با حمايت دفتر كميسارياى عالى سازمان ملل متحد در امور پناهندگان مى تواند تا مدتى كه چشم پسرش درمان يابد در ايران بماند. اين در حالى ست كه ارگان هاى كشورى به خاطر بازگشت دادن هر چه سريع تر افغانى ها به كشورشان سخت گيرى هاى بسيارى را در مورد شهروندان افغانى به اجرا درآورده اند.
شير آقا از مشكلاتش مى گويد:
”اینجا مانده ایم. الان سه تا پسرم باید به مدرسه بروند که از مدرسه مانده اند. مدرسه قبول نمی کند. می گویند شما برگه ی خروجی گرفته ا ید و بخاطر این بچه هایت نمی توانند بروند مدرسه. این مشکلی ست که با مدرسه داریم. دوم هم، مشکل کار است. وزارت کار بعضی وقت ها می آید و به صاحب کار ما گیر می دهد. جریمه های سنگین گذاشته اند برای صاحب کارها. کارهایی هم که ما می کنیم کارهایی سنگین است و با اینکه اینجا کارگر ایرانی هم کار نمی کند، منتها می گویند افغانی ها هم نباید کار بکنند. اکثر کارگاهها الان تعطیل شده اند بخاطر همین مشکل. این مشکلی ست که وزارت کار می گوید ما باید کارگر ایرانی جایگزین کنیم که کارگر ایرانی هم حقیقتا این کاری را که ما می کنیم، نمی کند. یعنی امکان دارد که وزارت کار بیاید و من را امروز از کار بیکار کند و برای صاحب کارم هم یک جریمه سنگینی ببرد که آن بنده ی خدا هم، بخاطر ما، اینطور دچار مشکل می شود.”
حاج محمد حسين رئيس يك كارگاه ريخته گري‌ست. او نگران كارگاه خود و وضعيت افغانى ها و ديگر كارگران خارجى ايست كه برايش كار مى كنند. نگرانى هاى او واقعى ست. همين چندى پيش احمد حسيني، مدير كل دفتر اتباع و مهاجرين خارجى وزارت كشور به كارفرماها هشدار داد كه پيمانكاران در صورت تكرار بكارگيرى كارگران غيرمجاز افغانى زندانى مى شوند.
در جواب اين سوال كه آيا او از كار كارگران افغانى اش راضى ست، مى گويد:
”بله! چون کاری که کارگرهای افغانی انجام می دهند، کارگرهای ایرانی ِ اینجا نمی توانند انجام بدهند. چون کارهای سنگینی ست، مثل ریخته گری های چدن، آلومینیوم، دامداری ها، مرغداری ها، اینها در اینجاها کار می کنند و کارهایی هست که ایرانی ها یا انجام نمی دهند، یا اگر هم انجام بدهند خیلی به اصطلاح به سختی. این هست که ما ترجیح می دهیم با کارگر افغانی کار بکنیم. البته ممنوعه، استفاده از کارگرهای خارجی اینجا ممنوعه و جریمه های سنگینی دارد. منتهای مراتب ما اجبار داریم از اینها استفاده می کنیم. چون کارگر ایرانی نمی آید اینکارها را انجام بدهد.”
آقاى كيارش خانعلى يكى از خبرنگاران و كارشناسان امور پناهندگان افغانى در ايران بوده. او در روزنامه هاى مختلف كشور و از جمله ابرار اقتصادى مقالاتى در مورد شرايط ناگوار كارگران افغانى در ايران به چاپ رسانده و در مقالات خود به دفاع از حقوق آنها دست زده و خواستار بهبود وضعيت ناگوارشان گشته است.
خانعلى كه اكنون در سوئيس زندگى مى كند، در مورد شرايط كارگران افغانى در ايران و در جواب اين سوال كه چرا دولت ايران با تاكيد فراوان خواستار برگرداندن پناهندگان افغانى به كشورشان است، به تفكر اشتباه حاكم در ميان دولتمردان ايران اشاره مى كند و مى گويد:
”دولت ایران بدینوسیله می خواهد بنوعی بازار کار ایجاد بکند برای ایرانی ها. ولیکن دولت ایران از این مطلب غافل بوده که کارفرمایان ایرانی، صاحبان صنایع و تجار ایران کارگران افغانی را بهتر می پذیرند برای فعالیت های اقتصادی. بخاطر اینکه این عزیزان، من فکر می کنم، با حقوق کمتری در ایران کار می کنند و دوم اینکه امانت و صداقت بیشتری در کار دارند. مخصوصا در جنوب ایران، نواحی گرم خیز، این عزیزان به فرساینده ترین کارها گماشته می شوند و با کمترین حقوق. و متاسفانه وزارت کار ایران هم آنچنان که باید از اینها حمایت نمی کند. چون در یک کلام همه ی افغانی ها را در ایران غیرقانونی قلمداد می کند و متاسفانه کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان هم به هیچ عنوان در این مسئله دخالت نمی کند.”
البته وزارت كار و امور اجتماعى جمهورى اسلامى ايران مى خواهد با جلوگيرى از كار اتباع بيگانه در كشور اشتغال ايرانيان را افزايش دهد و از شمار بيكاران كشور بكاهد، اما آيا با سخت گيرى هاى فزاينده ايكه بخصوص در مورد اتباع افغانستان انجام مى شود ، امكان رسيدن به اين اهداف دارد؟
حاج محمد حسين، رئيس كارخانه ريخته گرى در تهران در جواب اين سوال كه چه بايد كرد، مي‌گويد:
”به نظر من بايد با یک شرایطی بیایند و اجازه ی کار به کارگران خارجی را در ایران بدهند. چون یکسری کارهایی هست که کارگران ایرانی انجام نمی دهند. من خودم کارگر نداشتم. چهار پنج ماه به تمام شعب وزارت کار مراجعه کردم و از آنها خواستم یک کارگر ریخته گرایرانی برایم بفرستند، هیچکس حاضر نشد، اصلا چنین چیزی نداشتند. اینست که باید به اینها اجازه ی کار بدهند. همین.”
آقاى كيارش خانعلى مطلع در امور پناهندگان افغانى در ايران راهكار زير را ارائه مى دهد:
”ببینید، این حق مسلم آنها (افغانى ها) ست. همانطور که هموطنان ایرانی ما خواهان زندگی در کشورهای دیگر مثل اروپا و آمریکا هستند و خوب همین دولتها هم برای ایرانی ها تسهیلاتی قائل شده اند، دولت ایران هم باید با تاسیس اداره ی مهاجرت در ایران، شرایط مهاجرت اتباع بیگانه را به ایران تسهیل بکند.”
و شيرآقا كه مستاصل است، در جواب اين سوال فقط مشكلاتش را برمى شمارد:
”والا نمی دانم. الان هم توی همین برج چهار ِ امسال، می بایست این بچه را می بردم که چشمش را عمل بکنه. هر ماه من این بچه را می بردم بیمارستان فارابی، دکترش معاینه می کند و می گوید باید لوله بگذارند. چون مجارى اشکی‌ا‌ش بسته است. مدام عفونت می کند. یکدفعه می بینی عفونت کرده و شب باید او را ببرم دکتر. دکتر هم می گوید این باید تحت نظر پزشک باشد. الان ما پرونده ی پزشکی داریم، مشکلاتی داریم، نشان می دهیم، ولی هیچکسی حقیقتا به این مشکلات ما رسیدگی نمی کند. من زمانی که مدرسه ها شروع شدند ۱۰۰هزارتومان هزینه کردم. از کارم هم ماندم. مدام می گفتند برو وزارت کشور، برو اینجا، برو آنجا. آخرسر این جواب را به من می دادند که آقا برو از فلان جا نامه بیار. هرجایی هم که من را می فرستادند و من به آنجا می رفتم، آنجا هم به من نامه ای نمی داد. همینطوری سرگردان. ۱۰۰هزارتومان فقط پول خرج کردم، قرض کردم از مردم، نتیجه هم نگرفتم.”
عباس كوشك جلالى

0 Comments:

Post a Comment

<< Home