Tuesday, December 06, 2005

صیغه ؛ شوکران جامعه

صیغه ؛ شوکران جامعه
منبع: کانون زنان ایرانی




-->
زنی که صیغه شده در انظار عمومی و اجتماعی با مشکل مواجه است و همیشه به اين زن به چشم یک فاحشه قانونی و یا نابود کننده زندگی های زناشویی نگاه می کنند. در واقع این زن از هیچ حمایت قانونی و اجتماعی برخوردار نیست و حتی عرف کنونی جامعه در پذیرش آن با مشکل مواجه است ... كانون زنان ايراني پويه مددي در قوانین و عرف و شرع ما ( که بر مبنا ي اسلام تدوین شده اند ) ازدواج بر دو نوع است دائم و موقت ( صیغه ) در عقد دائم که ( یا با طلاق بلا اثر خواهد شد و یا با مرگ یکی از طرفین ) هر مردی می تواند تا 4 همسر اختیار کند و برای او هیچ منع قانونی وجود ندارد که می توان سکوت قانون مدنی را درباره شمار زنان یک مرد با حکم شرعی جبران کرد ولی با این همه آزادی قانون سعی کرده با آوردن شرط و شروطی کمی حلقه این آزادی را تنگ تر کند یکی از این شرایط که در شرع به آن اشاره شده است شرط عدالت است ( و ان خفتم الا تعدلوا فواحده) . قانون مدنی تشخیص این شرط و اینکه آیا مرد توانایی ایجاد عدالت میان همسرانش را دارد به خود مرد سپرده است ( که همین نکته قابلیت بحث و خرده گیری را دارد ) قانون حمایت از خانواده پس از طی فراز و نشیب ها بسیار و حذف و اضافه کردن های گوناگون سعی نموده با سوء استفاده مردها مبارزه کند و علاوه بر شرط عدالت شروط دیگر هم اضافه کرده است به طور مثال ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 اجرای عدالت را کافی ندانسته و شرایط دیگری هم به این بند اضافه کرده است که عبارتند از : 1-رضایت همسر اول 2-عدم قدر همسر به ایفای وظایف زناشویی 3-عدم تمکین زن از شوهر 4-ابتلا زن به جنون یا امراض صعب العلاج 5-محکومیت زن ( 5 سال بیشتر) و..... و نکته قابل ذکر اینکه این شروط باید در زمان صدور جواز فعلیت داشته باشند نه اینکه در گذشته بوده و در حال حاضر رفع شده است و دیگر آنکه برای عدم رعایت آن ضمانت اجرایی هم قرار داده است که شورای نگهبان نیز ضمانت اجرای آن را خلاف شرع دانسته است. اما در نکاح منقطع بر مبنای نظر فقهای امامیه محدود به 4 زن نیست ولی بعضی از علما با استناد به آیه 3 سوره نساء مرد را چه در عقد دائم و صیغه محدود به 4 زن دانسته اند " و اگر بترسید که عدل نورزید در یتیمان پس نکاح کنید آنچه خوش آید از زنان دو سه و چهار پس اگر بترسید که عدالت نورزید پس یکی " نکاح منقطع در بعضی موارد تفاوتهایی با نکاح دائم دارد مثلا برخلاف عقد دائم مهریه یکی از ارکان مهم عقد است . چنانچه در ماده 1095 قانون مدنی مقرر می دارد : (( در نکاح منقطع ، عدم ذکر مهر در عقد موجب بطلان است )) بعضی از فقها بخصوص شهید ثانی تنها هدف عقد منقطع را کام جویی و انتفاع دانسته است نه ایجاد نسل . در این نوع عقد شوهر تامین معاش خانواده را برعهده ندارد و از میراث او ارثی به زن تعلق نمی گیرد ؛ پرداخت نفقه واجب نیست و مهری هم که پرداخت می شود در برابر کامجویی مرد از اوست ؛ مهر عوض تمکین زن است و هر گاه او امتناع کند بهمان نسبت از میزان مهر او کسر خواهد شد در نکاح دایم شوهر ملزم به پرداخت نفقه است و پرداخت نفقه یکی از مواردی است که قانوناً و عرفا بر عهده شوهر است و نیازی به توافق طرفین بر ان نیست ولی در نکاح منقطع قانون مرد ملزم به پرداخت نفقه نمی گرداند . ماده 1113 قانون مدنی: (( در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد ، مگر اینکه شرط شده باشد یا عقد مبنی بر آن جاری شده باشد )) در تمام موارد فوق و از دیدگاه قانون نکته قابل توجه عدم حمایت قانون از زن در برابر مشکلات قانونی است در ازدواج موقت زن نمی تواند در باره عدم پرداخت نفقه و سهم الارث شکایت کند این درحالی است که در بیشتر موارد زنان به خاطر مشکلات مالی و عدم حمایت از سوی جامعه و خانواده راضی به ازدواج موقت می شوند و کمتر زنی است که با این نوع ازدواج رضایت کامل را داشته باشد باید به این نکته توجه داشت که الزام به انفاق در نکاح موقت در همه حال حالت قراردادی دارد پس لزومی ندارد که در هر حال متناسب با وضع زن باشد ( ماده 1107 ق.م ) ذکر این نکته ضروری است : زمانی که مدت ازدواج موقت طولانی بود دیگر تفاوتی در انفاق میان ازدواج موقت و دائم وجود ندارد پایان ازدواج موقت با ازدواج دایم متفاوت است با سپری شدن مدت این رابطه پایان می پذیرد . بذل مدت تنها به اراده شوهر واقع می شود و زن در آن هیچ دخالتی ندارد و در حقیقت می توان آنرا در زمره ایقاعات آورد و باید توجه داشت که در قوانین دادگاه مدنی درباره امکان اجبار شوهر به بذل مدت حکمی وجود ندارد ولی زن می تواند در صورتی که از سوی شوهر در عسر و هرج بود از دادگاه الزام شوهر به بذل مدت را بخواهد و باید بیان داشت اجبار شوهر به بذل مدت تنها در ازدواج هایی مورد پیدا میکند که برای مدت طولانی منعقد شده باشد . باید به این موضوع اشاره کرد تنها فلسفه وجودی ایجاد نکاح موقت بهره جنسی مرد از زن است و ازدواج موقت ،آن ارکان و ساختار اساسی میان طرفین در ازدواج دائم را دارا نیست . متاسفانه امروزه ازدواج موقت سرپوشی بر روابط نامشروع خارج از ساختار خانواده است. در مواردی هم دیده شده که از ازدواج موقت به عنوان یک حربه استفاده شد برای فرار از مجازاتها و این در حالی است که ازدواج موقت نیازی به ثبت ندارد پس به راحتی می توان به صحت آن استناد کرد . تمام موارد فوق دیدگاه قوانین ما نسبت به ازدواج و در شرع هم گروهی از فقها موافق آن و گروهی مخالف آن هستند . متاسفانه بزرگترین مشکل ما عدم آگاهی زنان نسبت قوانین فوق بسیاری از موارد زنان پس از طلاق به علت شرایط نادرست مالی خانه پدری راضی به ازدواج موقت شوند این در حالی است که آگاهی ندارند مرد می تواند هر زمان اراده کند بذل مدت نماید و یا اینکه نفقه از موارد اصلی و اجباری نیست و در صورت فوت همسر آنها هیچ گونه ارثی نخواهند نبرد و در هیچ محکمه ایی ادعای آنها مسموع نخواهد بود. علاوه بر محدودیتها قانونی ،زنی که صیغه شده در انظار عمومی و اجتماعی با مشکل مواجه است و همیشه به زن به چشم یک فاحشه قانونی و یا نابود کننده زندگی های زناشویی نگاه می کنند در واقع این زن از هیچ حمایت قانونی و اجتماعی برخوردار نیست و حتی عرف کنونی جامعه در پذیرش آن با مشکل مواجه است . نکته مورد توجه رشد روز افزون و رواج بی سابقه صیغه در جامعه امروزی ماست که متاسفانه آمار آن در بین افراد تحصیل کرده و جوان چشمگیر تر بوده در حالی که در گذشته افرادی که خواهان صیغه بیشتر از بین افراد عامی و با سطح سواد پایین بوده است که سن و سالی آز آنها گذشته بود . یکی دیگه از موارد کاربردی صیغه جدای از کامجویی های جنسی ؛ بچه دار شدن در زوج های نابارور است ، در زوج هایی که زن قادر به بچه دار شدن نیست با رضایت خود زنی را به صیغه شوهرش در می آورد همراه با وعده و وعید های مالی و پس از زایمان زن او را به راحتی از زندگی خود حذف می کند این در حالی است که زن از ترس آبرو خود از هر نوع شکایتی خودداری می کند . این در حالی است که بسیاری از مذهبیون هنوز به ا ین موضوع باور ندارند که صیغه در چهارچوب فرهنگ امروزی ما همچون وصله ایی نا مربوط خودنمایی می کند و هیچگاه نمی تواند به جایگاه خاص خود را به دست بیاورد و مطمئنا بسیاری از زنان ما به این موضوع ایمان دارند ولی متاسفانه مشکلات اجتماعی و مالی دیدگاه جامعه نسبت به زنان مطلقه در بسیاری از موارد زنان را وادار کرده است تا تن به چنین ازدواجی دهند در حالی که ضمانت اجرا قوانین ما در باره ازدواج دائم آنقدر برندگی ندارد که بتواند از زن حمایت کامل کند پس توقع حمایت در ازدواج موقت باوری دور از ذهن است منابع : قانون مدنی حقوق مدنی نوشته دکتر ناصر کاتوزیان

0 Comments:

Post a Comment

<< Home