گزارش همايش آسيبشناسي جنبش دانشجويي
گزارش همايش آسيبشناسي جنبش دانشجويي
ايسنا :همايش آسيبشناسي جنبش دانشجويي و بازخواني پروژهي كنفدراسيون بعدازظهر امروز در دانشكدهي حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران توسط نشريهي دانشجويي «رستا» و جامعهي فرهنگي دانشگاه تهران برگزار شد. «رحيم رحيمزاده اسكويي» مديرمسوول ماهنامهي نقدنو در اين مراسم گفت: راه آيندهي جنبش دانشجويي از نقد كنفدراسيون ميگذرد نه تقليد آن، هرگاه بخواهيم تجربهي گذشتگان را نقد كنيم ميتوانيم از درون آن راهي براي آينده پيدا كنيم. وي با بيان اينكه «شعار كنفدراسيون اتحاد، مبارزه و پيروزي بود»، گفت: بدون شك كساني كه كنفدراسيون را در دههي 20 تشكيل دادند و آن را تقويت كردند از فعالان سياسي بودند. وي با بيان اينكه «دانشجويان در آن زمان براي انجام كار سياسي با فضاي دشواري روبرو بودند»، گفت: در آن زمان فضايي حاكم بود كه اگر ميتوانستيم سخنان خود را مطرح كنيم بدون اينكه دستگير شويم كار مهمي بود. اسكويي با بيان اينكه «سنت مبارزات دانشجويي در ايران يك سنت چپ است»، گفت: از اهداف اوليهي دانشجويان راهنمايي و انگيزه دادن به فعالين سياسي بود. وي گفت: مبارزه براي به دست آوردن حقوق دانشجويان و دفاع از چهرههاي ملي از اهداف كنفدراسيون بود. اكثر اساتيد دانشگاهها در اين زمينه با كنفدراسيون همكاي ميكردند. همكاري با دانشجويان ايراني مقيم اروپا براي به دست آوردن حقوق دانشجويي آنها از مسائل مهم كنفدراسيون بود. اين فعال سياسي گفت: كنفدراسيون از هر كسي كه بر عليه رژيم شاه مبارزه ميكرد، دفاع ميكرد، مبارزات مردم ايران را به گوش مردم جهان ميرساند. اين كار تا زماني كه مبارزات مسلحانه در ايران شروع شود ادامه داشت. وقتي مبارزات مسلحانه شروع شد ديگر احتياجي به بلندگو نبود، مبارزات مسلحانه خودش بلندگو بود. اسكويي با بيان اينكه كنفدراسيون از پايين به بالا شكل ميگرفت، افزود: در كنفدراسيون سعي ميشد با روحيهي اقناعي به انتخاب دبير پرداخته شود و رأيگيري صورت نگيرد، گاه با وجودي كه دبيران اشتباه هم ميكردند اما چون تصميمات اقناعي بود و با مشورت كارها انجام ميشد و همه اين نظريه را ميپذيرفتند انتقادي صورت نميگرفت. كنفدراسيون يكي از دموكراتيكترين سازمانهاي سياسي ايران بود. «شايگان» دبير كنفدراسيون پس از انشعاب نيز فعاليتش در كنفدراسيون(انجمن اسلامي دانشجويان ايراني) را يكي از بهترين دوران زندگي خود دانست و گفت: دموكراتيك بودن كنفدراسيون يكي از دلايل موفقيت آن بود اما آنچه كه من را جذب كرد فقط دموكراتيك بودن آن نبود. مهمترين جاذبهاي كه فعاليت در آنجا براي من داشت راديكال بودنش بود. كنفدراسيون با مواضع راديكال عليه رژيم شاه و استعمار و استثمار جذابيت فراواني داشت. وي افزود: زماني دانشگاه بركلي تصميم گرفت به شاه دكتراي افتخاري بدهد ما تظاهراتي در آنجا انجام داديم كه باعث شد اولين اعتصاب دانشجويي در آمريكا اتفاق بيافتد، اين يكي از افتخارات دانشجويان ايراني است كه جزء پيشگامان اعتصاب در جنبش دانشجويي در آمريكا شدند. در واقع، دانشجويان ايراني راديكالترين مبارزات را عليه ارتجاع انجام دادند. دكتر «خسرو پارسا» عضو كنفدراسيون دانشجويان ايران در آمريكا و عضو انجمن دانشجويان ايران در سال 1330 نيز در اين مراسم به ذكر خاطرات و تجربياتي از آن پرداخت و گفت: اين سازمان عظيم شكوفا از بين رفت اما درسهايي را از خود به جاي گذاشت. در ادامهي اين ميزگرد «بابك احمدي» نويسنده و استاد دانشگاه با تبريك روز دانشجو، خواستار آزادي دانشجويان زنداني و نيز حفظ حقوق كساني از جمله اكبر گنجي شد. وي گفت: امروز هنوز دانشجويان بر سر خواستههاي سياسي خود ايستادهاند و خواهان حقوق دموكراتيك خود هستند. احمدي اظهار داشت: امكان فراهم كردن شرايط ممكن نيست مگر آنكه نقدپذير باشيم و قاعدهي گفتوگو با افكار مخالف را رعايت كنيم. اينها نكات اوليهاي است كه در حرف با آن موافقيم اما بايد در عمل هم با آن موافق باشيم. احمدي در ادامه با بيان اينكه «در روزگار سختي پيش ميرويم»، ادامه داد: الان در آستانهي اين شرايط هستيم كه دانشگاههاي ما را نيز تهديد ميكند. بايد فكر كنيم چه نهادي ميتوانيم داشته باشيم كه اين امكان را فراهم كند. به نظر من يك سنديكاي سراسري دموكراتيك داراي حقوق و آزادي ميتواند تشكيل شود و به صورت يك نهاد پايدار شود. دانشگاههاي ايران همواره مركز ارتجاع و همچنين مركز راديكال بودهاند، بسياري از چريكها هم از دانشگاه بودند، روشنفكران و چريكها هم از دانشگاه بودند اما واقعيت اين است كه منش زندگي دانشجويي همواره موقتي است و به طور عمده تضميني ندارد و تجربههاي مبارزاتي و ناشي از گفتوگو و همدلي و رسيدن به تفاهم موقتي است. دانشجويان سه تا هفت سال با كساني هستند كه دلبستگي عظيم اقتصادي و مالي به نظم حاكم ندارند و كمبودها را خيلي بزرگ ميبينند و اگر احيانا نقطهي مثبتي هم وجود داشته باشد كوچك و خواهان تغيير هستند اما نميتوانند تجربيات خود را به نسل بعد منتقل كنند. وي گفت: ناموزون بودن مبارزات يكي از دلايل مهم لطمه به جنبش دانشجويي است. همچنين بيخبري دانشجويان دانشگاههاي مختلف كشور از يكديگر و همسطح نبودن مبارزات لطمهي بزرگي به دستاوردهاي جنبش دانشجويي است. راههاي گفتوگوي دانشجويي بسته است و همچنين به اين مبارزات ناموزون شرايط خانوادگي و اجتماعي را هم بايد اضافه كرد؛ دانشجويي از يك خانوادهي مرفه و دانشجوي ديگر در خوابگاه. اين نويسنده پاسخ دادن به خواستههاي صنفي دانشجويان و بهبود وضع معيشتي آنها و مبارزه براي خواستههاي آنها را از وظايف سنديكا دانست و آن را راهي براي ترغيب دانشجوياني عنوان كرد كه نسبت به مسائل سياسي و اجتماعي بياعتنا هستند. وي همچنين به كمرنگ بودن تشريك مساعي براي مبارزات صنفي و سياسي اشاره كرد و گفت: در عينحال با تشريك مساعي ميتوان از ورود ارتجاع جلوگيري كرده و در دل اين سنديكا حقوق دموكراتيك را داشت. در عينحال يك سنديكا راه را براي گرايش سياسي دانشجويان نميبندد و آنها ميتوانند راههاي مبارزاتي خود را پيشنهاد كنند. در شرايطي كه نيروهاي راست پيروز شده و نيروهاي راديكال و خواهان اصلاحات عقبنشيني كردند دانشگاه نيز اين تأثير را پذيرفته است.وي در پايان تاكيد كرد: به نظر من راه نجات حركت دانشجويي ساختن سنديكا و ادبيات سنديكايي است. در پايان اين مراسم ميزگردي با حضور فعالان نشريات دانشجويي برگزار شد.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home