Wednesday, August 31, 2005

نماينده کارگراننماينده کارگران رباط کريم

نماينده کارگران رباط کريم : ريشه جرم و جنايت در بيكاري نهفته است مسوولان اهمال كار نيز محاكمه شوند
تهران- خبرگزاري كار ايراندبير اجرايي خانه كارگر رباط كريم ، گفت‌ ‏: اگر همه روزه در گوشه و كنار كشورمان جرم و جنايتهاي فراواني به وقوع مي پيوندد ، نبايد به دنبال افزايش مجازاتهاي مجرمان باشيم ، بلكه بهتر است به فكر ايجاد اشتغال و جمع آوري آنان از كوچه و خيابانها باشيم .
به گزارش خبرنگار گروه كارگري ايلنا , "محمود مرادي" ، گفت ‌‏: مدتهاست نسبت به ورشكستگي كارخانجات ‌‏, نتايج منفي خصوصي سازي ، عملكردهاي غلط برخي مسوولان , بي توجهي به حفظ فرصت‌‏هاي شغلي و عدم ايجاد اشتغال پايدار فرياد زده و مي زنيم ، اما مسوولان به جاي توجه به معضل بيكاري و رفع اصولي آن ، در فكر تقويت مجازات متهمان و مجرماني هستند كه در اثر بيكاري ، به جرم و جنايت روي آورده اند . وي افزود ‌‏: دسترسي به اشتغال پايدار ، حق همه انسانهايي است كه مي‌‏خواهند سالم و با آبرو زندگي كنند ، اما هنگامي كه اين حق در اثر ناتواني و عملكرد غلط مسوولان ، از اقشار جامعه به خصوص محرومان گرفته مي‌‏شود ، چه انتظاري از اين محرومان در رويكرد به بزه‌‏كاري داريم . دبير اجرايي خانه كارگر رباط كريم ، با اشاره به آمار بالاي جرم و جنايت به خصوص در نقاط جنوب تهران و شهركهاي اقماري ، گفت‌ ‏: در حال حاضر جامعه محروم كشور با دو معضل بزرگ اعتياد و بزه‌‏كاري روبرو شده است كه در اين راستا ، همه اين قبيل مجرمان ، پس از كشف جرايم و شناسايي , در مراجع قضايي محاكمه و محكوم به تحمل مجازاتهاي سبك يا سنگين مي‌‏شوند . وي با تاكيد بر اينكه مي‌‏بايست دلايل رويكرد متخلفان به جرم و جنايت را شناسايي كرد ، گفت‌ ‏: هيچگاه از مجرمان سوال نمي شود كه چه مدت است بيكار بوده , چه تخصص‌‏هايي دارد , به كدام مراكز يا ادارات كاريابي مراجعه كرده و در چه وضعيت مالي به سر مي‌‏برد ، بلكه مي‌‏پرسند ، چگونه اين كار را كرده و نتايج و عواقب آن را متذكر مي‌‏شوند . اين نماينده كارگري ، با تاكيد بر محاكمه مسوولان ، گفت‌ ‏: دولت خاتمي به كار خود پايان داد ، اما بيكاري رشد چشمگيري داشت , كارخانجات بسياري تعطيل شد و كارگران اين واحدها , به گروه بيكاران افزوده شدند‌ و در مقابل ، سوء استفاده‌‏هاي مالي فراواني به وقوع پيوست ، اما هيچكس ، وزراي مربوطه را محاكمه نكرده و به دليل ناكار‌‏آمدي مجرم شناخته نمي‌‏شوند و اتهامي نيز براي آنان در نظر گرفته نشده و نمي‌‏شود . مرادي در پايان ، وزراي دولت "احمدي‌‏نژاد" را مخاطب قرار داد و گفت ‌‏: ا مروز كه بر پست وزارت تكيه زده‌‏ايد ، بهتر است آمار دقيقي از جميعت كشور , بيكاران , فارغ التحصيلان , جرم و جنايت , در آمد سرانه ‌‏, ميزان حقوق و دستمزد , وضعيت معيشت مردم به خصوص محرومان و كارگران و هزاران موارد ديگر تهيه كنيد تا هر گاه كه دوران وزارتتان به پايان رسيد ، خودتان را در مقابل وجدانتان محاكمه كنيد ، چرا كه هيچگاه و در هيچ جاي ديگري بازخواست و محاكمه نخواهيد شد . پايان پيام

حکم اعدام برای اخلا لگران اقتصادی

نايب رئيس كميسيون حقوقي و قضايي مجلس هفتم:مديران شركت‌‏هاي گلدگوئيست و EBL به عنوان اخلالگران در امر اقتصاد كشور
شناخته شدند
تهران- خبرگزاري كار ايراننايب رئيس كميسيون حقوقي و قضايي مجلس هفتم گفت: با مصوبه كميسيون حقوقي و قضايي، مديران شركت‌‏هاي گلدگوئيست و EBL به عنوان اخلالگران در امر اقتصاد كشور شناخته شدند. عزت‌‏الله يوسفيان مولا در گفت وگو با خبرنگار" ايلنا" از الحاق ماده واحده شركت‌‏هايي با ساختار هرمي به قانون مجازات اخلالگران امر اقتصادي كشور خبر داد و گفت: به لحاظ مشكلاتي كه شركت‌‏هايي مانند گلدكوئيست، EBL ، گلدماين و ... در نظام اقتصادي كشور ايجاد كرده‌‏اند، اين شركت‌‏ها نيز در زمره اخلالگران در امر اقتصاد جمهوري اسلامي ايران گنجانده شدند.
وي افزود: مجازات اعدام بخشي از قانون مجازات‌‏هاي اخلالگران اقتصادي كشور است كه در خصوص گردانندگان اين شركت‌‏ها نيز اجرا خواهد شد.
نايب رئيس كميسيون حقوقي و قضايي مجلس هفتم تصريح كرد: دعوت از مديران كانون سردفتران سازمان ثبت و اسناد كشور و سردار انصاري، رئيس راهنمايي و رانندگي كل كشور براي بررسي چالش هاي اين دو نهاد در امر ثبت نقل و انتقالات بخش خودرو ديگر دستور كاري كميسيون حقوقي و قضايي

Tuesday, August 30, 2005

ادعای عجیب یا لثارات درباره گنجی از زبان باقي: گنجى از دايره دين خارج شده است! آفتاب

ادعای عجیب یا لثارات درباره گنجی از زبان باقي: گنجى از دايره دين خارج شده است! آفتاب
هفته نامه یا لثارات در ادعای عجیبی نوشت: عمادالدين باقى در واكنش به سخنان اكبر گنجى كه وى را عامل ارگان‏هاى امنيتى نظام دانسته بود گفت: گنجى از دايره دين خارج شده است. رييس انجمن دفاع از آزادى زندانيان سياسى در پى انتشار سخنان گنجى عليه خود بادرج يادداشتى، اكبر گنجى را به نافرمانى و تلاش براى براندازى نظام متهم كرد. باقى خود را آدمى معتدل دانست و اذعان داشت: گنجى به مرور زمان به راديكاليزم در ابعاد مختلف رو آورده است.
باقى با تاكيد بر اينكه با گنجى اختلاف نظرهايى دارد تصريح كرد: گنجى از دايره دين گذر كرده و راه ديگرى را برگزيده است. وى همچنين نوشت: من با مفاهيم دينى به حقوق بشر رسيدم اما گنجى تنها راه تحقق حقوق بشر را گذر از برخى مفاهيم دينى مى‏داند.

افروغ:زيبنده نظام نيست كه قتل‌‏هاي زنجيره‌‏اي اتفاق بيفتد و در برخورد با مرتكبين آن شاهد هيچ‌‏كاري نباشيم
اگر در وزارت كشور حقوق شهروندي فداي حقوق جمعي شود، با آن مخالفت مي‌‏كنم
تهران- خبرگزاري كار ايران عضو فراكسيون آبادگران در مجلس هفتم گفت: اگر در نتيجه سياست‌‏هاي جديد وزارت كشور حقوق شهروندي فداي حقوق جمعي شود، به عنوان يك روشنفكر و نماينده مجلس با آن مخالفت خواهم كرد.
به گزارش خبرنگار" ايلنا" عماد افروغ، نماينده تهران در جمع خبرنگاران پارلماني تصريح كرد: اگر فضا به سمت تضييع حقوق شهروندي و ناديده گرفتن حقوق فردي گرايش پيدا كند، تذكرات و انتقاداتم ادامه پيدا خواهد كرد.وي اظهار داشت: يكي از سخنرانان در مراسم معارفه وزير كشور گفته است كه" هنگام بحث بر سر راي اعتماد به پورمحمدي، به او ظلم شده است، كسي كه اين حرف را زده است، متوجه نوع مخالفت من نشده است، ما در مخالفت با وزير كشور معترض شخص ايشان نشديم، ما نبايد جواب فعل بداخلاقي را با بداخلاقي بدهيم.
رئيس كميسيون فرهنگي مجلس خاطرنشان كرد: من در مخالفت با وزير كشور هشدارهايي دادم و پيش بيني‌‏هايي را جهت پيشگيري انجام دادم.نماينده تهران افزود: ما حقوق جامع شهروندي مي‌‏خواهيم نه حقوق فردي صرف و نه حقوق جمعي صرف، بايد اين دو را جمع كنيم. دفاع از احقاق چنين حقوقي ابتدا وظيفه روشنفكري و سپس وظيفه نمايندگي من است
.وي درپاسخ به سوالي درباره چالش آزادي دركشور گفت: آزادي دو نوع است، آزادي در عمل و آزادي در انتخاب، هميشه نتيجه آزادي خوب نيست اما آيا اگر نتيجه آن باب ميل ما نبود، بايد جلوي آن را گرفت؟
افروغ خواستار سياست گذاري مناسب براي تضمين آزادي اجتماعات طبيعي و جامعه مدني شد و گفت: آزادي اجتماعات طبيعي كه اداري نيستند و نيز اجتماعات اداري مانند احزاب و تشكل ها بايد رعايت شود.رئيس كميسيون فرهنگي مجلس اضافه كرد: آيا بايد سالم سازي از بالا ديكته شود، اين كه سالم سازي همراه با فرهنگ سازي باشد، آيا تاكيد بر انسجام است و يا حقوق فردي؟ پاسخ اين پرسش ها را بايد در عملكرد وزير جديد كشور ديد.نماينده تهران اظهار داشت: نكته ديگر عزل و نصب هاست، آيا عزل و نصب ها بين كابينه 70 ميليوني و از ميان اقشار مختلف جامعه است يا از ميان قشر خاصي از جامعه؟وي درباره به كارگيري نيروهاي امنيتي در مديريت اجرايي كشور گفت : اين كار قطعا اشكال دارد زيرا آنها صرفل يك لايه از جامعه هستند حال آن كه احمدي نژاد گفته است كه ازتمام ظرفيت ها براي تحقق شايسته سالاري استفاده خواهد كرد .افروغ در پاسخ به سوال خبرنگاري كه مواضع او درمورد حضور روشنفكران در تريبون نماز جمعه را پرسيد، گفت : اين پيشنهاد را فردي ديگر داد كه به اشتباه به من نسبت داده شد، البته من هم از اين پيشنهاد استقبال مي‌‏كنم، تريبون نمازجمعه سخنراني پيش از خطبه ها بايد در اختيار روشنفكران اعم از روحاني و غير روحاني قرار گيرد.رئيس كميسيون فرهنگي مجلس در پاسخ به پرسشي درباره ديدگاه او نسبت به قتل هاي زنجيره اي و ارتباط آن با مخالفتش با وزير كشور گفت : من مساله قتل هاي زنجيره اي را به عنوان يك دليل مطرح كردم. وي ساختار را رابطه و عامل را فرد دانست و گفت: دليل من ساختاري و رابطه‌‏اي بود نه عامل و فرد، من گفتم شما از سازماني به وزارت كشور كه با آزادي سر و كار دارد، مي آييد كه به لحاظ ساختاري پيامي را منتقل و ذهنيتي را تشديد مي‌‏كند.افروغ يكي از اين پيام ها را قتل هاي زنجيره اي ذكر كرد و گفت : تيم قتل ها توسط چه كساني صورت گرفته است؟ با مرتكبين آن چه برخوردي شده است؟نماينده تهران تاكيد كرد : من به عنوان يك مسلمان و انقلابي يك كيفرخواست مطرح مي‌‏كنم و مي‌‏گويم؛ زيبنده نظام جمهوري اسلامي- كه مي‌‏خواهد حقوق بشر اسلامي را به دنيا عرضه كند- نيست كه چنين اتفاقي بيفتد و ما در اصلاح ساختاري و برخورد با مرتكبين آن شاهد هيچ كاري نباشيم.وي اضافه كرد: وزارت اطلاعات جداي از اهميت و كاركرد آن، به لحاظ ساختاري نياز به ساز و كار نظارتي بيشتري دارد، تا زماني كه اين ساز و كار وجود داشته باشد، مردم خواهند فهميد كه در آنجا چه مي‌‏گذرد.افروغ در پاسخ به پرسش درباره طرح جداسازي حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات گفت: تشكيل چنين واحدي در وزارت اطلاعات مثبت است، اين كار موجب مي‌‏شود كه نيروهاي اطلاعات تحت نظارت قرار گيرند.نماينده تهران افزود: بايد ساز وكاري انديشيده شود كه مردم آسوده شوند، يعني بدانند كه آن نيروها هم تحت نظارت هستند.پايان پيام

راه‌‏اندازي كاروان‌‏هاي شادي در جشن‌‏هاي عروسي ممنوع است


راه‌‏اندازي كاروان‌‏هاي شادي در جشن‌‏هاي عروسي ممنوع است




-->
نيروي انتظامي اعلام كرد: هر گونه اقدام و حركت تحت عنوان كاروان شادي كه مخل نظم جامعه و آسايش شهروندان بشود؛ ممنوع است و از آن جلوگيري مي‌‏شود. به گزارش ايلنا, نيروي انتظامي در اطلاعيه‌‏اي، اعلام كرد: به دنبال گزارشات و تماس‌‏هاي مكرر شهروندان (!) با 110 عده‌‏اي با پيروي از روش غيراصولي و خارج از هنجارهاي اجتماعي در جشن‌‏هاي عروسي با به راه‌‏انداختن كاروان در خيابان، موجب اخلال در نظم ترافيكي شهر و سلب آسايش مردم مي‌‏شوند. بر اساس اين گزارش, نيروي انتظامي در راستاي حفظ حقوق شهروندي و برقراري آسايش فردي و اجتماعي آحاد جامعه، از هر گونه حركت و اقدام كه تحت عنوان كاروان شادي, مخل نظم جامعه و آسايش شهروندان مي‌‏شود، جلوگيري

مرگ دلخراش مادر رضائی جهرمی مادر شهدای قهرمان، بیژن، کاووس، منوچهر و بهنام


مرگ دلخراش مادر رضائی جهرمی مادر شهدای قهرمان، بیژن، کاووس، منوچهر و بهنام




-->
مرگ دلخراش مادر رضائی، مادر چهار جان باخته زندان‌های رژیمبنا به گزارش دریافتی از تهران، مادر رضائی جهرمی روز ۲۵ مرداد در یک حادثه دلخراش جان خود را از دست داد. وی که در این روز همراه شمار دیگری از مادران جان‌باختگان زندان‌ رژیم از بهشت زهرا عازم تهران بود، در نردیکی منزلش پس از پیاده شدن از اتوبوس زیر چرخ ماند و به شکل دلخراشی جان باخت. مادر رضائی، مادر چهار تن از جان باختگان زندان‌های رژیم، بیژن، کاووس، منوچر و بهنام بود که در اوایل دهه ۶۰ و در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی در زندان‌های اوین و گوهردشت به اتهام فعالیت در ارتباط با سازمان‌های چپ و مجاهدین به جوخه اعدام سپرده شدند. مادر رضائی از مادران مبارزی بود که علی‌رغم تحمل بار سنگین از دست دادن چهار فرزند و فشارهائی که رژیم در دو دهه گذشته به خانواده‌های جان‌باختگان زندان‌های رژیم برای خودداری از گردهمائی در گلزار حاوران و بهشت زهرا وارد می‌کرد، همراه با سایر مادران اقدام به برگزاری گردهمائی‌ها در این دو مکان، به ویژه در خاوران می کرد و هرگز از فشارهائی که جانیان حاکم بر آنان اعمال می کرد نمی‌هراسید. کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)، این ضایعه را به خانواده رضائی جهرمی و خانواده‌های جان‌باختگان زندانی‌های رژیم به ویژه مادران مقاوم و قهرمان تسلیت گفته و بر این باور است که پرچم مبارزه و مقاومتی را که مادرها طی سال‌ها خون و سرکوب برافراتشه نگه داشته‌اند، همچنان تا سرنگونی رژیم برافراشته خواهد ماند. کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)۸ شهریور ۱۳۸٤ برابر با ۳۰ اوت ۲۰۰۵‌

Monday, August 29, 2005

want to stay in Israel? your daughter must leave

w w w . h a a r e t z . c o m
Last update - 01:38 29/08/2005
Want to stay in Israel? Pledge that your daughter will be leaving
By Relly Sa'arIsrael's citizenship law grants the right to permanent status to anyone who is not entitled to citizenship under the Law of Return but who is married to an Israeli citizen. Even so, the Interior Ministry does not automatically grant Israeli citizenship to non-Jews married to Jewish Israeli citizens. Such citizenship is granted gradually, over a five-year period, in an attempt to foil fictitious marriages and unwanted immigration from Third World countries.During the five-year "naturalization" period, the pair has to prove the credibility of their union as a married couple to clerks at the ministry's Population Registry. Only after five years have passed can the non-Jewish spouse become a citizen with equal rights.Sometimes, however, it seems that this is not enough. The Population Administration set an additional precondition for Tatiana Pesrenko, 34, who immigrated to Israel from Ukraine six years ago with her husband Alexander Solobiov. If she wanted Israeli citizenship, she would have to give up 9-year-old Veronica, her daughter from a previous marriage. About two months ago Pesrenko was notified that her citizenship process was being halted because her daughter was living in Israel."Your application for citizenship has been denied, and the head of the Population Administration (Sasi Katzir - R.S.) has decided to extend your temporary residency permit for six months," wrote Katzir's deputy, "during which time you are to take care of your daughter's departure from Israel."At the end of this month, Pesrenko's visa expires and she has applied to the Population Administration to extend it."Instead of granting me a visa for another year, as they have done until now," says Pesrenko, "the clerk said to me, `Do you want to stay in Israel? Sign here that your daughter will be leaving Israel within a few months. Otherwise, you'll get no A5 (the temporary residency permit - R.S.).'"Pesrenko refused to sign."How can the Interior Ministry ask a mother to give up her daughter?" she asks. "I have the right to live in Israel, so I came here with my husband. But I have no intention of giving up my primary right - to raise my own daughter, like any mother."Pesrenko and Solobiov met in Odessa 10 years ago. After three years of living together and after Pesrenko divorced her husband, she and Solobiov decided to marry. Solobiov immigrated to Israel in 1997, to prepare the economic foundation for his family, and then returned to Ukraine to marry his love. In 1999 they came to Israel and Pesrenko began her citizenship process. In 2004, according to standard procedure, Pesrenko should have received her citizenship, but that was the year her daughter came to live with her."Ever since Veronica came to Israel," says Pesrenko, "the Interior Ministry decided to forbid me from becoming a citizen, and insists that I have to expel her from Israel."Pesrenko had waged a years-long legal battle in the Ukrainian courts to get custody of her daughter, because her previous husband was not willing to give Veronica up without a struggle. Then Veronica became ill and her grandmother took care of her. Pesrenko says that she wanted to bring Veronica here sooner, but "without citizenship, there is also no medical insurance, and we had no money for a long hospitalization."Pesrenko intends to fight for her daughter's right to live in Israel, and even to be legally adopted by her husband, in the near future. Next week Veronica will be entering fourth grade."She acclimatized very well to school here," says Pesrenko. "She is an excellent student and her friends are constantly asking if things have been worked out yet with the Interior Ministry."After she failed in her attempt to convince the Interior Ministry clerks not to force her to give up her daughter, Pesrenko appealed to the Association for Civil Rights in Israel. About two months ago, Attorney Oded Feller wrote to Katzir that the conditioning of Pesrenko's citizenship on her consent to deport her daughter was illegal, and quoted court rulings that establish a couple's right to legal status in Israel."The unlawful presence of a family member in Israel has no bearing on the eligibility of anyone else's status in Israel. The person applying for status is not in the service of the Interior Ministry or the Immigration Police, and does not have to provide information on anyone, to seek them out - or to deport them from Israel to be eligible for [the Interior Ministry's] services."This is illegal extortion. Such a demand presents a person legally eligible for status in Israel with a terrible choice - either not straightening out his own status, or deporting his relatives. Apart from being cruel, this is a demand that lacks any legal authority," Feller wrote.At the end of July, about a month after Feller wrote to Katzir, Deganit Rabi, the coordinator of requests from the public at Katzir's office, informed Pesrenko that Veronica would not be deported at this point and that her case was "under legal review." Another month passed and the Population Administration changed its policy again. A few days ago Pesrenko was again told to sign a commitment that her daughter would leave Israel."Tatiana Pesrenko's status was not made conditional on any demand," responded the Population Administration's spokesperson. "Evidence of this is that Pesrenko's gradual naturalization process and the granting of her citizenship is now nearing completion. At the same time, her application for the granting of similar status for her daughter is being examined as a unique case, in light of its complexity. At this stage the daughter's visa is being extended, until a decision is made in her case."The Interior Ministry does not condition the receipt of service on another service," continued the spokesperson. "Any request for service is examined on its own merits, without any connection to other services requested by the same person."
/hasen/objects/pages/PrintArticleEn.jhtml?itemNo=618177
close window
var pCid="uk_haaretzx_0";
var w0=1;
var refR=escape(document.referrer);
if (refR.length>=252) refR=refR.substring(0,252)+"...";
var w0=0;
if(w0){
document.write('');
}
document.write("");

want to stay in Israel? your daughter must leave

w w w . h a a r e t z . c o m
Last update - 01:38 29/08/2005
Want to stay in Israel? Pledge that your daughter will be leaving
By Relly Sa'arIsrael's citizenship law grants the right to permanent status to anyone who is not entitled to citizenship under the Law of Return but who is married to an Israeli citizen. Even so, the Interior Ministry does not automatically grant Israeli citizenship to non-Jews married to Jewish Israeli citizens. Such citizenship is granted gradually, over a five-year period, in an attempt to foil fictitious marriages and unwanted immigration from Third World countries.During the five-year "naturalization" period, the pair has to prove the credibility of their union as a married couple to clerks at the ministry's Population Registry. Only after five years have passed can the non-Jewish spouse become a citizen with equal rights.Sometimes, however, it seems that this is not enough. The Population Administration set an additional precondition for Tatiana Pesrenko, 34, who immigrated to Israel from Ukraine six years ago with her husband Alexander Solobiov. If she wanted Israeli citizenship, she would have to give up 9-year-old Veronica, her daughter from a previous marriage. About two months ago Pesrenko was notified that her citizenship process was being halted because her daughter was living in Israel."Your application for citizenship has been denied, and the head of the Population Administration (Sasi Katzir - R.S.) has decided to extend your temporary residency permit for six months," wrote Katzir's deputy, "during which time you are to take care of your daughter's departure from Israel."At the end of this month, Pesrenko's visa expires and she has applied to the Population Administration to extend it."Instead of granting me a visa for another year, as they have done until now," says Pesrenko, "the clerk said to me, `Do you want to stay in Israel? Sign here that your daughter will be leaving Israel within a few months. Otherwise, you'll get no A5 (the temporary residency permit - R.S.).'"Pesrenko refused to sign."How can the Interior Ministry ask a mother to give up her daughter?" she asks. "I have the right to live in Israel, so I came here with my husband. But I have no intention of giving up my primary right - to raise my own daughter, like any mother."Pesrenko and Solobiov met in Odessa 10 years ago. After three years of living together and after Pesrenko divorced her husband, she and Solobiov decided to marry. Solobiov immigrated to Israel in 1997, to prepare the economic foundation for his family, and then returned to Ukraine to marry his love. In 1999 they came to Israel and Pesrenko began her citizenship process. In 2004, according to standard procedure, Pesrenko should have received her citizenship, but that was the year her daughter came to live with her."Ever since Veronica came to Israel," says Pesrenko, "the Interior Ministry decided to forbid me from becoming a citizen, and insists that I have to expel her from Israel."Pesrenko had waged a years-long legal battle in the Ukrainian courts to get custody of her daughter, because her previous husband was not willing to give Veronica up without a struggle. Then Veronica became ill and her grandmother took care of her. Pesrenko says that she wanted to bring Veronica here sooner, but "without citizenship, there is also no medical insurance, and we had no money for a long hospitalization."Pesrenko intends to fight for her daughter's right to live in Israel, and even to be legally adopted by her husband, in the near future. Next week Veronica will be entering fourth grade."She acclimatized very well to school here," says Pesrenko. "She is an excellent student and her friends are constantly asking if things have been worked out yet with the Interior Ministry."After she failed in her attempt to convince the Interior Ministry clerks not to force her to give up her daughter, Pesrenko appealed to the Association for Civil Rights in Israel. About two months ago, Attorney Oded Feller wrote to Katzir that the conditioning of Pesrenko's citizenship on her consent to deport her daughter was illegal, and quoted court rulings that establish a couple's right to legal status in Israel."The unlawful presence of a family member in Israel has no bearing on the eligibility of anyone else's status in Israel. The person applying for status is not in the service of the Interior Ministry or the Immigration Police, and does not have to provide information on anyone, to seek them out - or to deport them from Israel to be eligible for [the Interior Ministry's] services."This is illegal extortion. Such a demand presents a person legally eligible for status in Israel with a terrible choice - either not straightening out his own status, or deporting his relatives. Apart from being cruel, this is a demand that lacks any legal authority," Feller wrote.At the end of July, about a month after Feller wrote to Katzir, Deganit Rabi, the coordinator of requests from the public at Katzir's office, informed Pesrenko that Veronica would not be deported at this point and that her case was "under legal review." Another month passed and the Population Administration changed its policy again. A few days ago Pesrenko was again told to sign a commitment that her daughter would leave Israel."Tatiana Pesrenko's status was not made conditional on any demand," responded the Population Administration's spokesperson. "Evidence of this is that Pesrenko's gradual naturalization process and the granting of her citizenship is now nearing completion. At the same time, her application for the granting of similar status for her daughter is being examined as a unique case, in light of its complexity. At this stage the daughter's visa is being extended, until a decision is made in her case."The Interior Ministry does not condition the receipt of service on another service," continued the spokesperson. "Any request for service is examined on its own merits, without any connection to other services requested by the same person."
/hasen/objects/pages/PrintArticleEn.jhtml?itemNo=618177
close window
var pCid="uk_haaretzx_0";
var w0=1;
var refR=escape(document.referrer);
if (refR.length>=252) refR=refR.substring(0,252)+"...";
var w0=0;
if(w0){
document.write('');
}
document.write("");

آزادى عضو دفتر آيت‌الله منتظرى
۷ شهريور ۱۳۸۴ - بعد از ظهر ۱۲:۳۰
تعداد بازديد : 5505
كد خبر : ۲۸۳۴۵
مجتبى لطفى، روزنامه نگار و عضو دفتر آيت الله منتظرى پس از تحمل ۱۰ ماه حبس آزاد شد.روزنامه ایران نوشت: مجتبى لطفى كه مسؤوليت واحد اطلاع رسانى دفتر آيت الله منتظرى را برعهده داشت، در بهار سال گذشته بازداشت و پس از تحمل دو ماه و نيم بازداشت، توسط قاضى سليمى در دادگاه ويژه روحانيت قم در تابستان ،۸۳ محاكمه و به سه سال و ۱۰ ماه حبس محكوم شد. بر اساس اين گزارش، اتهامات وى به استناد مواد ۵۰۰ ، ۵۰۱ و ۶۹۸ قانون مجازات اسلامى، تبليغ عليه نظام، نشر اسرار نظام و نشر اكاذيب عنوان شده است. لطفى مدت محكوميت خويش را در زندان مركزى قم در بند ويژه روحانيت سپرى كرده است.

مجله: ادامه نقض حقوق بشر در زندانهای جمهوری اسلامی

مجله: ادامه نقض حقوق بشر در زندانهای جمهوری اسلامی در نخستین بخش مجله امشب حقوق بشر و دموکراسی گزارشی از موارد نقض حقوق بشر درایران پخش می شود. مواردی مانند ادامه بازداشت اکبر گنجی که با وجود ترخیص گنجی از بیمارستان به گفته همسرش هنوز در قرنطینه بسر می برد، ادامه بازداشت عبدالفتاح سلطانی بدون اینکه به وکلای وی اجازه ملاقات داده شود و صدور حکم غیابی علیه محسن سازگارا در این بخش برشمرده می شود. بینا داراب زند که به اتهام شرکت در تجمع مسالمت آمیز تابستان 83 در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران در زندان رجائی شهر کرج بسر می برد در نامه ای علیه جمهوری اسلامی اعلام جرم کرد. رویا طلوعی پزشک و روزنامه نگار که نزدیک به یک ماه پیش بازداشت شد همچنان در بازداشت بسر می برد. رئیس دادگستری اصفهان گفته است با توجه به مشکلاتی که قانون الزام به داشتن وکیل برای مراجعان به محاکم قضایی پدید آورده بود مقرر شد که اصلاحیه ای برای آئین نامه آن تهیه و به محاکم سراسر کشور ابلاغ شود. و تا آنزمان این قانون یعنی قانون الزام به داشتن وکیل در محاکم اصفهان به تعلیق در می آید. عبدالکریم لاهیجی حقوق دان و فعال حقوق بشر در مصاحبه

مجله: هفدهمین سالگرد اعدام دسته جمعی هزاران زندانی در زندانهای جمهوری اسلامی

مجله: هفدهمین سالگرد اعدام دسته جمعی هزاران زندانی در زندانهای جمهوری اسلامی

این روزها هفدهمین سالگرد اعدام هزاران زندانی سیاسی است که از مرداد تا آبان سال 1367 بطور مخفیانه در زندانهای جمهوری اسلامی به دار آویخته شدند. روز 14 مرداد 67 موسوی اردبیلی در مراسم رسمی نماز جمعه گفت قوه قضائیه در فشار سخت افکار عمومی است که چرا اینها را محاکمه می کنید. مردم می گویند که باید از دم اعدام شوند. من با شما هماهنگ هستم و می گویم نباید اینها عفو شوند.آیت الله خمینی در حکم خود نوشت: رحم بر محاربین ساده اندیشی است. قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است. مهدی اصلانی از بازمانده های زندان گوهردشت بخشی از این ماجرا را تعریف می کند. دکتر رامین احمدی درباره فعالیت های «مرکز گرداوری و بررسی اسناد حقوق بشر ایران» می گوید. مريم احمدي (rm) صدا (wma) صدا [ 14:04 mins ]
مریم احمدی (رادیو فردا): این روزها هفدهمین سالگرد اعدام هزاران زندانی سیاسی است که از مرداد تا آبان سال 1367 بطور مخفیانه در زندانهای جمهوری اسلامی به دار آویخته شدند. روز 14 مرداد 67 شاید برای بیشترکسانی که در مراسم رسمی نماز جمعه خطبه موسوی اردبیلی رئیس شورای عالی قضائی حکومت جمهوری اسلامی را شنیدند معنای خاصی نداشت اما برای آنها که در زندانهای جمهوری اسلامی عزیزی داشتند بی تردید زنگ خطری هولناک بود.
در آنروز موسوی اردبیلی گفت: «مردم بر علیه اینها عصبانی هستند. قوه قضائیه در فشار سخت افکار عمومی است که چرا اینها را محاکمه می کنید. اینها که محاکمه ندارند. حکمش معلوم و موضوعش هم معلوم است. قوه قضائیه در فشار است که چرا اینها محاکمه می شوند. در فشاراست که چرا تمام اینها اعدام نمی شوند. و یک دسته شان زندانی می شوند. مردم اصلا این حرف ها را قبول ندارند. مردم می گویند که باید از دم اعدام شوند. من با شما هماهنگ هستم و می گویم نباید اینها عفو شوند.»
عفو نشدند. حتی آنها که دوره محکومیتشان گذرانده بودند بار دیگر به حکم آیت الله خمینی در پایان یک پرسش و پاسخ سه دقیقه ای به دار آویخته شدند. متن حکم خمینی چنین است:
«بسم الله الرحمن الرحیم. از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هرچه می گویند از روی حیله ونفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده اند، و با توجه به محارب بودن آنها و جنگ های کلاسیک آنها در شمال، غرب و جنوب کشور با همکاری های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنها با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنها از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند محارب و محکوم به اعدام می باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجت الاسلام نیری، دامت افاضات قاضی شرع، و جناب آقای اشراقی دادستان تهران و نماینده ای از وزارت اطلاعات می باشد. رحم بر محاربین ساده اندیشی است. قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است. امیدوارم با خشم وکینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید.»
از هفته ها پیش از شروع اعدامها ملاقات ها قطع شده بود. هواخوری ورزش و استفاده از بهداری و دریافت نشریات روزانه همگی متوفق شده بود. به گفته دکتر رضا غفاری از زندانیان زنده مانده حتی زندانبانان حق خروج از زندان را نداشتند و همه زندانیان در بیخبری کامل بسر می بردند. مهدی اصلانی از بازمانده های زندان گوهردشت بخشی از این ماجرا را تعریف می کند. دکتر رامین احمدی درباره فعالیت های «مرکز گرداوری و بررسی اسناد حقوق بشر ایران» می گوید این مرکز یک مرکز بی طرف است و سعی می کند پیشینه تاریخی و جامعی از شرایط حقوق بشر درایران را ارائه کند. یکی از پرونده های عمده مورد بررسی این مرکز اعدام های سال 67 است. (کوتاه شده)

اعتراض به تحریف کشتار نابستان 67


ماست که بر ماست - نقدی بر اطلاعیه «کانون فعالین چپ و کمونیست ایرانی در دانمارک»ایرج مصداقی




-->


«کانون فعالین چپ و کمونیست ایرانی در دانمارک» با صدور اطلاعیه‌ای فراخوانی برای برپایی یک اکسیون اعتراضی به مناسبت هفدمین سالگرد فاجعه قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ داده است.
این کانون در اطلاعیه خویش که در سایت‌های متعدد اینترنتی منتشر شده آورده است:
«ياد جانباختگان زندانيان سياسي را گرامي بداريم
۱۷ سال پیش درتابستان ۱۳۶۷ هزاران نفراز زندانیان سیاسی در مدت زمان کوتاهی قتل عام شدند.
قتل عام زندانیان سیاسی که توسط سران رژیم اسلامی طرح ریزی شد و به تشکیل «کمیسیون مرگ» انجامید در شهریور ۱۳۶۷ به فرمان خمینی جلاد به مرحله اجرا در آمد. طراحان این جنایت دهشتناک بر این باور بودند که با کشتار یک نسل از انقلابیون و انسانهای آگاه و مبارز و کمونیست می توان گورستانی به وسعت ایران ایجاد نمود تا از قبل آن و بر تل کشته ها نظام سرمایه داری در بحران را درایران رونق بخشند.
اکنون دیگر واضح و روشن است که طرح کشتار زندانیان سیاسی بخشی از پروژه «دوران باز سازی» رفسنجانی بود که با حمایت صندوق بین المللی پول و بانک جهــــــانی و موسسات امپریالیستی روبرو شد و در همین راستاست که ســـــــکوت و خموشــی رذیلانه کشورهای امپریالیست و رسانه های بورژوازی بین المللی در مقابل این جنایت کم نظیر و فراموش نشـــــدنی مفهوم و معنای ویژه ای پیدا می کند. حقیقت مسلم دیگر در ارتباط با این جنایت این است که کلیت رژیم و همــــه جناحهـــای آن در تمامی مراحل این قتل عام دخیل و ســــــهیم بوده و هستند.
در هفدهمین ســــالگرد این جنایت فاشیستی یاد و خاطره هزاران زندانی اعدام شده را عزیز و گـــــــرامی می داریم و برای سرنگونی انقلابی رژیم و به محاکمه کشیدن عاملین این جنایت تلاش خواهیم ورزید. »
آیا روایت تاریخ می‌کنیم یا به آن‌چه در ذهن داریم «آب و تاب» می‌دهیم؟
آیا اعضای «کانون فعالین چپ و کمونیست ایرانی در دانمارک» پس از گذشت هفده سال از فاجعه کشتار ۶۷نمی‌دانند که «کمیسیون مرگ» به فرمان «خمینی‌جلاد» در مرداد ماه تشکیل شد و بیش از ۸۰ درصد جانباختگان در این ماه به جوخه‌های اعدام سپرده شدند؟
آیا متن حکم خمینی و تصویر نامه‌های رد و بدل شده بین احمد خمینی، آیت الله منتظری، موسوی اردبیلی و اعضای «کمیسیون مرگ» و تاریخ نوشته شده پای آن ها را ندیده‌اند که همگی مربوط به مردادماه است؟
آیا کسانی که تلاش می‌کنند «عاملین این جنایت» را به محاکمه کشند، نبایستی لااقل از تاریخ وقوع جرم خبر داشته باشند؟
هر چند دسترسی به این اسناد به سادگی امکان پذیر است ولی با وجود این اگر به چنین اسنادی دسترسی ندارند لااقل می‌‌توانند به روز شمار قتل‌عام ۶۷ که در سایت دیدگاه آمده و خاطرات رضا شمیرانی که در اغلب سایت‌ها درج شده نگاه کنند تا به حقیقت ماجرا واقف گردند.(البته اگر بپذیریم که نمی‌دانند و بر ناآگاهی استوارند)
با آوردن عبارت «کشتار یک نسل از انقلابیون و انسانهای آگاه و مبارز و کمونیست» قصد کتمان کدام واقعیت را دارند و چرا؟
آیا بر کسی پوشیده است که حداقل نزدیک به ۸۵ درصد قتل‌عام شدگان، از هواداران سازمان مجاهدین خلق بوده‌اند؟
آیا کسانی که «تلاش می‌‌کنند» به محاکمه قاتلان و جانیان برخاسته و عدالت را جاری کنند نبایستی لااقل پیش از هر چیز حداقل عدالت را در گفتار خویش جاری ساخته و از هویت قتل‌عام شدگان نام ببرند؟
آیا این انتظار بی‌جایی است؟
اعضای «کانون فعالین چپ و کمونیست ایرانی در دانمارک» در ادامه اطلاعیه‌ خود می‌نویسند: «اکنون دیگر واضح و روشن است که طرح کشتار زندانیان سیاسی بخشی از پروژه «دوران باز سازی» رفسنجانی بود که با حمایت صندوق بین المللی پول و بانک جهــــــانی و موسسات امپریالیستی روبرو شد»
آیا وقتی اطلاعیه‌ای تحت عنوان جمعی منتشر می‌شود نبایستی احساس مسئولیت داشته و در آن از سردادن شعارهای بی‌مایه پرهیز کرده و از دادن اطلاعات نادرست خودداری کرد؟
ما در عصر آگاهی و اینترنت به سر می‌بریم آیا فعالین مزبور نمی‌توانند به تاریخ صحیح وقایع دسترسی داشته باشند؟
کشتار زندانیان در مرداد و شهریور سال ۶۷ اجرا شد در حالی که کشور هنوز در «دوران جنگ» به سر می‌برد و مذاکرات آ‌تش بس نیز آغاز نشده بود و تنها مقامات رژیم قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل را پذیرفته بودند. هنوز میرحسین موسوی نخست وزیر بود و سیدعلی خامنه‌ای رئیس جمهور و یکسالی باقی مانده بود تا رفسنجانی در مرداد ماه ۱۳۶۸ رئیس جمهور شده و «دوران سازندگی» آغاز شود. این درست است که بعدها به همان دلایلی که در اطلاعیه مزبور آمده در ارتباط با این جنایت از طرف مجامع بین‌المللی سکوت اختیار شد ولی آیا دسترسی به اطلاعات و بیان صحیح اخبار کار سختی است؟ چرا برای خوانندگان خود احترام قائل نمی‌شویم؟
آیا اعضای «کانون فعالین چپ و کمونیست ایرانی در دانمارک» می‌پذیرند اطلاعاتی که داده‌اند، چنان‌که ادعا کرده‌اند، «واضح و روشن» نیست؟
آیا با این وصف انتظار دارید مراجع بین‌المللی وقعی به ادعاهای ما گذارند؟
آیا می‌توان از مراجع بین‌المللی انتقاد کرد که چرا پیگیری حقوقی کشتار ۶۷ را به یک خواست بین‌المللی تبدیل نمی‌کنند؟
آیا هیچ‌گاه به ضعف‌های خود پرداخته‌ایم؟
آیا...
Irajmesdaghi@yahoo.com


رئيس جديد حفاظت و اطلاعات نيروی انتظامی از سپاه آمد

در حالی که با بررسی ساختار وزارت اطلاعات در پارلمان ايران، مسئله دستگاههای موازی اطلاعاتی و امنيتی بار ديگر مورد توجه قرار گرفته، رهبر جمهوری اسلامی رئيس جديدی را برای يکی از بحث برانگيزترين نهادهای اطلاعاتی برگزيده است.
آيت الله علی خامنه ای که فرماندهی کل نيروهای مسلح ايران را برعهده دارد، روز يکشنبه با صدور حکمی سرتيپ پاسدار محمد کاظم مؤذنيان را به عنوان رئيس سازمان حفاظت و اطلاعات نيروی انتظامی ايران منصوب کرد. او جانشين غلامحسين رمضانی، رئيس پيشين و روحانی اين سازمان می شود.
آيت الله خامنه ای در حکم خود از رئيس جديد اين سازمان خواست که "با هماهنگی دفتر عمومی حفاظت و اطلاعات فرماندهی کل قوا" کارايی نيروی انتظامی را افزايش دهد.
حفاظت و اطلاعات نيروی انتظامی، يکی از نهادهايی است که از سوی اصلاح طلبان "اطلاعات موازی" لقب گرفته و به دخالت در حيطه فعاليت وزارت اطلاعات متهم شده است.
بازجويی و بازداشت گروهی از فعالان فرهنگی، سياسی و رسانه ای به همين نهاد نسبت داده می شود که ظاهرا در سالهای اخير از طريق عمليات اداره اماکن نيروی انتظامی صورت گرفته است.
نام واحد اطلاعات نيروی انتظامی، همچنين در پرونده زهرا کاظمی هم شنيده شد و اين روزنامه نگار ايرانی - کانادايی که در دوران بازداشت در تهران کشته شد، مدتی را در بازداشتگاه ويژه اين واحد بوده است.
رئيس جديد سازمان حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی به پيشنهاد سرتيپ اسماعيل احمدی مقدم، فرمانده نيروی انتظامی ايران معرفی شده که خود به تازگی به اين مقام منصوب شده است.
سرتيپ احمدی مقدم نيز همچون سرتيپ مؤذنيان، از افسران ارشد سپاه پاسداران است. او پيش از اين، جانشينی فرمانده کل نيروی بسيج و فرماندهی بسيج تهران را برعهده داشت.
محمد باقر قاليباف، فرمانده پيشين نيروی انتظامی ايران، برای نامزدی در انتخابات رياست جمهوری، با موافقت رهبر جمهوری اسلامی از سمت خود و سپس نظاميگری استعفا داده بود.
آقای قاليباف در نخستين مرحله انتخابات رياست جمهوری ايران، پس از اکبر هاشمی رفسنجانی، محمود احمدی نژاد و مهدی کروبی به مقام چهارم رسيد اما برخی از فعالان ستاد انتخاباتی او گفته اند که گروهی از حاميان آقای قاليباف در واپسين روزها به پشتيبانی از نامزد ديگری روی آورده بودند.

شکايت کودک پناهجوی ايرانی از دولت استراليا




شکايت کودک پناهجوی ايرانی از دولت استراليا

رد هريسونگزارشگر بی بی سی در سيدنی



استراليا همه پناهجويان را در بدو ورود در اردوگاه حبس می کند
رسيدگی به شکايت يک پسربچه ايرانی از دولت استراليا، که فصل تازه ای را در تاريخ قضايی اين کشور رقم خواهد زد، قرار است از روز دوشنبه در دادگاه آغاز شود.
شايان بدرايی که ده سال دارد، مدعی است که دوران بازداشتش در اردوگاههای پناهجويان، عواقب وخيم و مصيب باری را برای سلامتی روانی او به بار آورده است.
خانواده بدرايی در اوايل سال 2000 با يک قايق حامل مهاجران غيرقانونی به استراليا آمدند. در آن زمان شايان تنها پنج سال داشت.
گفتگو با غلامرضا بقایی، پژوهشگر در امور تربيتی در استراليا را بشنويد
مقامات استراليا سپس خانواده بدرايی را به پشت سيمهای خاردار يک بازداشتگاه دورافتاده منتقل کردند.
وکيلان شايان می گويند او در مدتی که در اين مکان تحت بازداشت قرار داشته، شاهد اعتصاب غذا، بروز شورش، شليک گاز اشک آور و تلاش زندانيان برای خودکشی بوده است.
به گفته وکيلان شايان، اين کودک شرايطی را تحمل کرده است که حتی از يک بزرگسال هم نمی توان تحمل آن را توقع داشت.
پدر و مادر شايان که به نيابت از او درخواست غرامت کرده اند می گويند شايان دچار مشکلات روحی شده که در نتيجه آن، گاهی روزها در سکوت می نشيند و از خوردن و آشاميدن خودداری می کند.
آنها می گويند شايان برای زنده ماندن، بايد مرتبا در بيمارستان تحت مداوا قرار بگيرد.
سه سال پيش، کميسيون حقوق بشر استراليا نتيجه گرفت که شرايط بازداشت شايان غيرعادلانه بوده و به دولت استراليا توصيه کرد ضمن پرداخت غرامت، هزينه درمانهای روانی او را نيز بپردازد.
طی پنج سال گذشته حدود 4000 کودک در بازداشتگاههای پناهجويان استراليا نگهداری شده اند و وکيلان شايان بدرايی می گويند احتمالا پرونده او، نخستين مورد از پرونده های مشابه زيادی خواهد بود که در آينده به جريان می افتد.

Sunday, August 28, 2005

نگراني مقامات ايران از ترور فزاينده قضات


نگراني مقامات ايران از ترور فزاينده قضات


مقامات جمهوری اسلامی انگيزه ضاربان را با نوع پرونده های زير دست قاضی های هدف قرار گرفته، بی ارتباط ندانسته اند
قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران بعد از آن که چهارمين قاضی ايرانی در کمتر از يک ماه مورد حمله قرار گرفت، تصميم گرفته است قضات را برای حفظ جانشان مسلح کند.
قاضی محمدرضا آقازاده که رييس دادگستری ملارد در حوالی کرج نيز بوده و با نقل و انتقالات غير قانونی ملک مبارزه می کرده، صبح يکشنبه ۲۸ اوت در مقابل منزلش مورد سوء قصد قرار گرفت.
فخرالدين جعفرزاده، سرپرست دادسرای امور جنايی تهران، اعلام کرد که آقای آقازاده نزديک ساعت هفت صبح به همراه همسرش از منزل بيرون آمده و موقع بالا بردن کرکره پارکينگ خانه، در حالتی که دست راستش مقابل چشم حايل بوده، مورد اصابت گلوله يک نفر "با پای پياده" قرار گرفته است. همسر قاضی، ضارب را تعقيب می کند ولی وی به محوطه جنگلی مجاور می گريزد.
آقای جعفرزاده افزود که از پوکه گلوله معين شده است که کاليبر سلاح ضارب ۲۲ ميلی متری بوده است.
سپس آقای آقازاده که از ناحيه چشم و دست مجروح شده، به بيمارستان انتقال يافت و جراحی شد و اکنون مقامات می گويند که خطر مرگ از بين رفته است.
عباسعلی عليزاده، رييس کل دادگستری استان تهران، اعلام کرد که گلوله قبل از رسيدن به مغز قاضی آقازاده در استخوان گير کرده است.
پس از اين حمله، مصاحبه با شاهدان برای چهره نگاری از ضارب صورت گرفته است. آقای عليزاده اشاره داشت که در اين حمله بيشتر از يک نفر دخالت داشته اند.
وی به خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، اعلام کرد: "ضارب اين قاضی دادگستری يک نفر بوده و يک نفر ديگر هم او را همراهی می کرده است."

پسر نخست وزير اسرائيل به اتهام فساد مالی تحت پيگرد قرار گرفت

پسر نخست وزیر اسرائیل به اتهام فساد مالی تحت پیگرد قرار گرفت
عمری شارون پسر بزرگ آريیل شارون نخست وزير اسرائیل به اتهام فساد مالی تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. اين فساد مالی در ارتباط با جمع آوری سرمایه برای تبيلغات انتخاباتی آريیل شارون بود. وزارت دادگستری اسرائیل خبر داد که عمری شارون به برپائی شرکتهای جعلی برای پنهان کردن اقدامات مالی در زمان تبلیغات انتخاباتی سال 1999 مظنون است. شش سال پيش آریل شارون کاندیدای حزب ليکهود برای مقام نخست وزیری بود. عمری شارون عضو پارلمان است اما موافقت کرده است که برای پاسخگوئی به اتهامات از مقام پارلمانی خود استعفا بدهد.

تعطيل فله اي صنايع در قزوين


نماينده کارگران استان قزوين اعلام کرد: تعطيلي 40 واحد صنعتي و بيكاري 5 هزار كارگردر قزوين صنايع را فله اي تعطيل مي كنندو واحد به واحد تاسيس مي كنند؟!
تهران- خبرگزاري كار ايرانظرف چند سال گذشته بيش از 40 واحد صنعتي استان قزوين به طور كامل تعطيل و بيش از 5 هزار كارگر بيكار شده اند.به گزارش خبرنگار گروه كارگري ايلنا،" عيد علي كريمي" دبير اجرايي خانه كارگر استان قزوين، با اعلام اين مطلب گفت: تمام اين واحدها در بخش نساجي، كفاشي، قفل سازي، صنايع چوبي و فلزي، صنايع الكتريكي و برق و لوله سازي و مرغداري فعاليت داشتند.نماينده كارگران استان قزوين با بيان اين كه از ابتداي سال جاري تاكنون بيش از 8 واحد صنعتي استان تعطيل شده اند، نسبت به انحلال 18 واحد صنعتي در زمينه لوازم التحرير، صنايع بهداشتي، لوله سازي، موتور سازي، نساجي، صنايع چوب و لوازم خانگي هشدار داد."كريمي" با مقايسه واحدهاي منحل شده استان قزوين و واحدهاي تازه تاسيس گفت: تنها طي چند سال گذشته 5 هزار كارگر قزويني بيكار شده اند اما براساس آمار رسمي به مناسبت هفته دولت 600 كارخانه با ظرفيت 13 هزار فرصت شغلي در كشور ايجاد شده است.اين مقام كارگري با بيان اين كه با انجام طرح هاي توسعه اقتصادي و صنعتي استان قزوين نزديك به 400 واحد توليدي مشغول به كار شده اند ، گفت: متاسفانه كارگران اين واحدها بيشتر به صورت قرار دادي و حتي روز مزد مشغول به كار بوده و فاقد هر گونه امنيت شغلي هستند."كريمي" با انتقاد از نحوه واگذاري واحدهاي صنعتي استان به بخش خصوصي گفت: اكثر كارخانجات دولتي رها سازي شده اند به طوري كه برخي افراد با صرف هزينه اي ناچير صاحب كارخانه هاي چند ميلياردي شده و با پرونده سازي از وام هاي كلان دولتي براي رفع بحران ساختگي استفاده نموده و در نهايت با فروش كارخانه و اخراج كارگران به دلالي و انبوه سازي روي مي آورند.پايان پيام
کد خبر: 226514
صفحه اصلي
عناوين کل اخبار
اقتصاد
بين الملل
جامعه
سياست
عکس
فرهنگ و انديشه
کارگري
مجلس
ورزش
هنر
مراکز استانها
جستجوي پيشرفته
تماس با ما
اشتراک خبري
ارسال خبر به ما
درباه ما

Copyright© 2004 Iranian Labour News Agency (ILNA)
تمام حقوق براي خبرگزاري کار ايران (ايلنا) محفوظ مي باشد. استفاده از مطالب با ذکر منبع آزاد است.

Friday, August 26, 2005

امضا برای آزادی رویا طلوعی











ليست اسامي جديد امضاكنندگان نامه سرگشاده به قوه قضائيه : براي آزادي رؤيا طلوعی
رياست محترم قوه قضائيه، جناب آقاي شاهرودي
انجمن‎هاي مدني زنان يكي از اركان مهم ثبات و پيشرفت در هر جامعه
‎اي محسوب مي‎شوند. در ايران نيز سازمان‎هاي زنان در حوزه‎هاي مختلف زيست‎محيطي، حقوق بشري، كودكان، و مانند آن درحال تلاش‎اند و سال‎هاست كه در جهت كاهش آلام جامعه تلاش كرده‎‎اند و براي ارائه خدمات‎ به زنان آسيب‎پذير جامعه و گسترش حساسيت جامعه به مشكلات و مسائل زنان در جهت رفع آن از نيروي داوطلب خود مايه گذاشته‎اند. بي‎شك، گسترش اين نهادهاي مدني و حفظ امنيت اعضاي آن‎ها يكي از وظايف مسلم دولت‎هايي است كه مي‎خواهند با مديريت عقلاني، ثبات و پيشرفت را براي اعضاي جامعه خود فراهم آورند. از اين‎رو فعالان جامعه مدني از مسئولان كشور انتظار دارند كه حداقل امنيت فعالان جامعه‎ مدني را در جهت فعاليت‎هاي‎شان فراهم آورند. امروز بيش از يك هفته از بازداشت دكتر رؤيا طلوعي، از مسئولان كانون زنان كرد مدافع حقوق بشر، مي‎گذرد. بازداشت رؤيا طلوعي از فعالان انجمن‎هاي مستقل زنان كه همواره كوشيده از روش‎هاي مسالمت‎آميز و مدني براي كاهش معضلات و مشكلات زنان كرد و تغيير سنت‎هاي بازدارنده و خشونت‎آميز عليه زنان بهره گيرد، فعالان جنبش زنان را بسيار نگران كرده است، به‎ويژه آن‎كه رويا طلوعي تاكنون نتوانسته با دو كودك خردسال‎اش و نيز با وكيل خود تماس يا ملاقاتي داشته باشد. از اين‎رو، ما امضاءكنندگان اين نامه از شما انتظار داريم كه با آزادي هرچه سريعتر رويا طلوعي، خواسته به‎حق فعالان جامعه مدني را برآورده سازيد. ـ نوشين احمدي خراساني ـ زهره ارزني ـ روژين اردلان ـ سهيلا اردلان ـ پروين اردلان ـ نرگس اردلان‎فر ـ سيما افشار ـ آسيه اميني ـ شهلا انتصاري ـ ناهيد انتصاري ـ سهيلا انصاري ـ هاله باستاني ـ ژيلا بشيري ـ نازنين پيرزاده ـ طلعت تقي‎نيا ـ زهره تنكابني ـ نيره توكلي ـ ناهيد جعفري ـ جلوه جواهري ـ اقدس چرونده ـ فريبا داودي مهاجر ـ آذرنوش رييس دانايي ـ سحر سجادي ـ فرناز سيفي ـ احترام شادفر ـ فخري شادفر ـ فاطمه شاه‎نظري ـ منصوره شجاعي ـ ميترا شجاعي ـ مهسا شكرلو ـ گوهر شميراني ـ شادي صدر ـ سهيلا صمدي ـ مينا صمدي ـ عذرا صمدي ـ صديقه صمدي ـ معصومه ضياء ـ مريم ضياء ـ بيتا طاهباز ـ سوسن طهماسبي ـ سهيلا طهماسبي‎فر ـ محبوبه عباسقلي‎زاده ـ منيژه عراقي ـ شهلا فرجاد ـ ناهيد كشاورز ـ ژيلا گل‎عنبر ـ فاطمه گوارايي ـ معصومه لقماني ـ هما مداح ـ مرضيه مرتاضي لنگرودي ـ سيمين مرعشي ـ كيانه مظفري ـ رضوان مقدم ـ فيروزه مهاجر ـ شيرين موسوي ـ مريم موسوي ـ فريده ميرزايي ـ سولماز ميرهادي ـ صنم ميرحاجي ـ ناهيد ميرحاج ـ پروانه ميلاني ـ آذر نيستاني اسامي جديد افراد و وبلاگ‎هايي كه نامه آزادي رويا طلوعي را امضا كرده‎اند: ـ انجمن زنان مريوان (www.aznanm.com) - فرح قادرنيا ـ طاهره كبرائيان ـ فتانه كيان ارثي ـ الهام علايي ـ شاهين زبرجد ـ بيتا رجايي ـ امير بلنديان ـ ابراهيم شيرازي ـ ليلا خالندي ـ نسرين افضلي ـ صنم دولتشاهي ـ سهيلا وحدتي ـ ليلا موري - كاوه مظفري ـ ويكتوريا آزاد ـ بيژن پيرزاده ـ هاله سلحشور ـ شيوا فرزادمنش ـ تارا نجد احمدي ـ شيرين باپيري ـ نازنين دولت آبادي ـ رضا احمدي ـ گلناز ملك ـ آرمين اميرلو ـ آلاله اميرلو ـ پروانه حاجيلو ـ نگار ملك ـ نورا رياحي ـ آزاده تاج پور ـ نيلوفر انسان ـ سحر خليلي ـ نگين جهانگيري ـ منصوره بهكيش ـ مريم بزرگ ـ مرجان بزرگ ـ طاهره كبريايي ـ لادن فرشيدفر ـ گلناز نخعي ـ ندا منشي ـ گلناز خليلي ـ فرميسك پژمان ـ اعظم اصلاني ـ اكرم محقق ـ مريم خراساني ـ فريده حميدي ـ آذر گيلاني ـ پروانه قاسميان ـ منيژه فروزنده ـ كاوه اسدپور ـ هژير پلاسچي ـ الناز انصاري ـ باران بهاري ـ جميله رحيمي ـ رويا صحرايي ـ بيژن رازي ـ محمدرضا خالقي ـ مريم بحري اسامي وبلاگ‎ها: ـ وبلاگ ساسان م. عاصي (http://pandopan.persianblog.com) ـ مهشيد راستي (www.zananeha.com) ـ هاله (http//mithras.or ـ وبلاگ خاتون (http://www.naghoos.blogsky.com/) ـ ساميل (http://hemid.com/edam/h-bashar.pdf) ـ ايمان (WwW.YekTarafeh.BlogSpot.Com) ـ اسماعيل (www.freewebs.com/esmail_qaderi) ـ وبلاگ بيلي و من (http://www.mebaily.com) ـ سعيد حاتمي (http://weblog.1saeed.com/) ـ همين (Haminpersia.persianblog.com) ـ سهراب (www.newspectre.blogspot.com) ـ شيما كلباسي (www.zaneirani.blogspot.com) ـ سيما (http://khashm86.persianblog.com) ـ پويا (www.pouyashome.com) ـ پريسا كاكايي (http://freedom-fighter.persianblog.com) ـ رهايي (www.rahayee.blogfa.com) ـ رويا (http://banokocholo.blogfa.com) ـ وبلاگ بابك خرمدين (http://babakweb.blogspot.com/) ـ بامداد زندي (bamdad.blogspot.com) ـ جادي ميرميراني (http://www.Jadi.net) ـ فواد (http://naslefarda.blogfa.com/) ـ زهرا صادقي (ellize.blogspot.com) ـ پريسا شيباني (http://pargolak.com) ـ مهرداد بزرگ (http://mohagh.blogspot.com) ـ نسيم سلك (http://shistory.blogspot.com) ـ نجمه اميدپرور (http://faryadebeseda.persianblog.com) ـ نيما (http://justice4us.blogspot.com) ـ شبگرد تنها (leyan.persianblog.com) ـ سارينا بستاني (1zan.blogspot.com) ـ وبلاگ ژينا (www.kaziwa.persianblog.com) ـ پويان اللهياري (pedar-pesar.blogsky.com) ـ مهرداد حمزه (dastneveshtehha.blogfa.com) تريبون فمينيستي ايران 8/25/2005
بازگشت به صٿحه نخست

اعلام جرم بینا داراب










اعلام جرم بينا داراب زند : عليه جمهوری اسلامی ايران
اينجانب بينا داراب زند به عنوان فعال حقوق بشری برای ازادی زندانيان سياسی واعتراض به عملکرد غيرقانونی حکومت جمهوری اسلامی در تضييع حقوق فردی زندانيان سياسی همراه با عده ای ديگر در روز 27/5/83 در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران تجمع مسالمت اميزی را برگزار کرديم که مورد حمله نيروهای عملياتی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ايران قرار گرفته وسپس به بازداشتگاه 209 اطلاعات در محوطه زندان اوین منتقل شدیم.به مدت دوماه در سلول انفرادی این بازداشتگاه نگهداری شده وسپس توسط قاظی ناظر بر زندان معروف به جعفری تفهیم اتهام شده که اتهام تفهیم شده شرکت در اجتماع غیر قانونی بود. 1- طبق ماده 668 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که چهارچوب برخورد به متهمین سیاسی را مشخص ساخته وماده 11 اعلامیه جهانی حقوق بشرمحاکمه اینجانب در شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی ایران که غیر علنی وبدون حضور هیئت منصفه بوده را غیر قانونی دانسته وصلاحیت این محکمه را جهت رسیدگی به اتهامات اینجانب مردود اعلام می نمایم. 2- شرکت اینجانب در تجمع مسالمت امیز اعتراض طبق ماده 20 اعلامیه جهانی حقوق بشر از حقوق طبیعی من بوده که توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مورد تجاوز قرار گرفته است که خود این مخالف ماده 9 اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد. 3- عضویت اینجانب در جبهه دمکراتیک ایران نیز از حقوق طبیعی اینجانب بوده که صریحا در مفاد 18- 20 -22 و23 اعلامیه جهانی حقوق بشر ذکر گشته واز طرف دادگاه غیر قانونی انقلاب اسلامی تهران مورد تعارض فرار گرفته است . 4- طرح تحلیل شرایط روز ونظرات این جانب در مقاله های متعددی که توسط دادگاه مذکور به عنوان تشویش اذهان عمومی از طریق نشر اکاذیب به عنوان جرم تلقی گشته است صریحا مخالف با با مفاد 18و 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر مبنی بر ازادی عقیده وبیان می باشد. 5- نگهداری اینجانب به مدت دوماه در سلول انفرادی بازداشگاه 209 زندان اوین نقض اشکار بند 1 از ماده 14 اعلامیهجهانی حقوق بشر بوده و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران با چنین اقدامی بر خلاف ماده 9 - همین اعلامیه اقدام کرده است. 6- اتهام تفهیمی اینجانب که در موعد مقرر 48- ساعته ابلاغ شده شرکت در تجمع غیر قانونی بود اما بعدا اتهام دیگر به ان اضافه گشت که مخالف اصل می باشد . به دلایل مذکور اینجانب بینا داراب زند قاضی شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی و وزارت اطلاعات و قاضی ناظر بر بازداشگاه 209 - اطلاعات جمهوری اسلامی ایران را متهم وعلیه ایشان اعلان جرم کرده وخواهان رسیدگی به این موارد در دادگاه صالحه می باشم . ( بینا داراب زند -30/ 5/84 - زندان رجائی شهر کرج) رونوشت : کمیته دانشجوئی دفاع از زندانیان سیاسی : انجمن حمایت از حقوق زندانیان کانون مدافعان حقوق بشر وکانون وکلای ایران : کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد ژنو جمعه 4 شهريور 1384 برابر با 25 آگوست 2005
بازگشت به صٿحه نخست

852 pople are suffering due to hunger in the world





فائو اعلام كرد: *852 ميليون نفر از گرسنگي دائم رنج مي‌برند *70 درصد جمعيت فقراي جهان با درآمد كمتر از يك دلار در روز در روستاها به سر مي‌برند

سرويس: كشاورزي و دامپروري 1384/06/04 08-26-2005 10:02:31 8405-10655: کد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: كشاورزي و دامپروري
70 درصد جمعيت 1/1 ميليارد نفري فقرا با كمتر از يك دلار در روز در مناطق روستايي به سر مي‌برند.
به گزارش خبرنگار كشاورزي ايسنا، در گزارش سازمان كشاورزي و خواربار جهاني (فائو) آمده است كه سه آژانس سازمان ملل متحد، خواستار افزايش سرمايه‌گذاري در زمينه كشاورزي و توسعه روستايي به‌منظور كاهش نيمي از تعداد فقيران و گرسنگان سراسر جهان تا سال 2015 شدند.
در يك مطالعه انجام شده توسط فائو آمده است كه بيشتر افراد فقير، از طريق كشاورزي امرار معاش مي‌كنند و تغيير وضعيت معاش روستاييان براي كاهش فقر و گرسنگي در جهان اهميت بسيار دارد.
در ادامه اين گزارش عنوان شده است كه در حدود 70 درصد جمعيت 1/1 ميلياردي فقرا با كمتر از يك دلار در روز در مناطق روستايي به سر مي‌برند كه از اين ميان 852 ميليون نفر از گرسنگي دائم رنج مي‌برند و از اين تعداد نيز 843 ميليون نفر در كشورهاي در حال توسعه و در حال گذار زندگي مي‌كنند.
به گزارش فائو، آژانس‌هاي سازمان ملل، خواستار انتقال منابع به مراكز تجمع فقرا در مناطق روستايي شدند و همچنين ضرورت هماهنگي بيشترين ارائه كمك‌هاي مالي و بهبود تجارت را نيز خاطرنشان كردند چرا كه افزايش دسترسي به بازارهاي جهاني كشاورزي و ايجاد رقابت بيشتر در داخل و سطوح بين‌المللي، خود موجب اثربخشي هر چه بيشتر كمك‌هاي مالي در زمينه توسعه خواهد شد.
در پايان اين گزارش فائو از نتايج به‌دست آمده در نشست سران كشورهاي گروه 8 به ويژه در زمينه بخشودگي 40 ميليارد دلار بدهي 18 كشور در حال توسعه قدرداني به عمل آورده است.
انتهاي پيام
کد خبر: 8405-10655
[ صفحه اصلي ] [ سرويس - اقتصاد و بازرگاني ] [ عناوين کل اخبار سرويس كشاورزي و دامپروري ] [ عناوين کل اخبار ] [ چاپگر ] [ دريافت فايل متن خبر ] [ دريافت فايل XML ] [ نسخه چاپي ] [ نمايش خبر ]

نظر شما در مورد اين خبر
نام
پست الکترونيک
پيام شما
پر کردن فرم براي دريافت نظرات الزامي است
امتياز به خبر
1
2
3
4
5

Khatami Views - Economic and Business - Energey and Industrial - Information Community - View to Weblogs - Social - Events - Health and Care - Education - Science and Education - Politic - Islamic Parliament - Judicious and Legal - IAEA - Foreign Policy - World - Iran Neighbours - Culture and Literary - Culture and Art - Radio and TV - Cultural Heritage - Sport - Photo - Photo Gallery -

© Copyright 1998-2005 Iranian Students' News Agency (ISNA)

'سکوت' آمريکا در قبال کريمف


'سکوت' آمريکا در قبال کريمف


در جریان تظاهرات اندیجان صدها نفر کشته شدند
هفته نامه بريتانيايی اکونوميست در شماره اخير خود مقاله ای درباره اوضاع سياسی ازبکستان و سياست غرب در ارتباط با آنچه در اين کشور می گذرد انتشار داده و نتيجه گيری کرده است که آمريکا و اتحاديه اروپا اجازه داده اند که اسلام کريم اف رئيس جمهور ازبکستان با "استبداد و ديکتاتوری" کامل کشور را اداره کند.
نويسنده مقاله به حوادث ۱۳ مه در ازبکستان اشاره می کند و می گويد پليس اين کشور بر روی حدود ۱۰ هزار تظاهر کننده در شهر انديجان در شرق ازبکستان آتش گشوده و احتمالا صدها نفر را که بطور صلح آميز تظاهراتی برپا کرده بودند به قتل رسانده است.
در ادامه مقاله آمده است که در پی اين کشتار اتحاديه اروپا و آمريکا از آنچه که پرتلفات ترين کشتارتظاهرکنندگان پس از سرکوبی تظاهرکنندگان در ميدان تيانان من، در پکن خوانده شده ابراز تأسف کرده ولی اقدامی علیه ازبکستان به عمل نیاوردند.
به نظر نويسنده اکونوميست، در بسياری موارد، سياستمداران طرفدار دموکراسی، هنگامی که منافع خودشان ايجاب می کند چشمشان را بر روی اعمال خلاف ديکتاتورها می بندند و اسلام کريم هم از اين قاعده مستثنی نيست.
نويسنده مقاله با مقايسه سرکوبی تظاهرات در ميدان تيانان من با تظاهرات انديجان می نويسد که در مورد کشتار تظاهر کنندگان درميدان تيانان من، حداقل بسياری کشورها در واکنش به اين حادثه محدوديت های ديپلماتيک برای چين ايجاد کرده و اين کشور را مشمول تحريم تسليحاتی قرار دادند که پس از ۱۶ سال عمدتا ادامه دارد.
اکونوميست سپس به بررسی موقعيت ازبکستان پرداخته و يادآورمی شود که اين جمهوری در حال حاضر هم بستگی های زيادی با اروپا دارد. اين کشور عضو بانک اروپايی بازسازی و توسعه است و دارای يک موافقت نامه مشارکت و همکاری با اتحاديه اروپاست. بنابراين منطقی است که انتظار داشت اروپا با توجه به سياست مشترک سياسی و امنيتی خود، رهبری چاره انديشی برای وضعيت ازبکستان را داشته باشد.
آمريکا می گويد موضوع تحريم تسليحاتی ازبکستان را مد نظر قرار داده ولی منتظر پيشقدم شدن اروپا است.
ولی بنظر نويسنده مقاله، اتحاديه اروپا مانند مورد بسنی و عراق و نيز بسياری موارد ديگر با تزلزل و ضعف به وضعيت ازبکستان واکنش نشان داده است و بطور قاطعانه در برابر ازبکستان نايستاده است. حتی هنگامی که برخی کشورها ممنوعيت صدور ويزا برای برخی از مقامات ازبکستان و تحريم تسليحاتی احتمالی اين کشور را پيشنهاد کردند اتحاديه اروپا آنرا بيش از حد شديد دانست و با آن مخالفت کرد.
در ادامه مقاله می خوانيم که ممکن است در جلسه وزيران خارجه اتحاديه اروپا در تاريخ ۱۵ سپتامبر در ويلز مسئله ازبکستان مطرح شود. در همين حال دولت ازبکستان نيز می خواهد رأسا درباره حوادث انديجان تحقيق کند. تحقيقاتی که براساس اعترافاتی است که با شکنجه ازبرخی از تظاهرکنندگان گرفته شده است.
اکونوميست می نويسد که بی توجهی غرب به ناآرامی های چچن را حداقل می توان به دليل دوستی غرب با روسيه و مطرح بودن منافع حياتی غرب توجيه کرد ولی دوستی با ازبکستان يک چنين منافعی را ندارد. اگر چه اين کشور دارای گاز است ولی برای غرب دسترسی به آن آسان نيست. علاوه براين اگر چه آمريکا تا کنون دارای پايگاه در ازبکستان بوده از کشورهای ديگرمنطقه نيز می توان همين استفاده را کرد.
در پايان مقاله می خوانيم که کوتاهی غرب در تنبيه اسلام کريمف باعث بی اعتباری غرب شده و بهانه ای نيز به دست منتقدين از غرب می دهد.

ااعتراض رییس کنگره کار کانادا

اعتراض رییس کنگره کار کانادا
به دستگیری برهان دیوانگر


19 اگوست 2005

آقای رییس جمهور

به نمایندگی از سوی 3 میلیون عضو کنگره کار کانادا، نگرانی خود و اعضای کنگره را نسبت به دستگیری غیر قانونی همکارمان آقای برهان دیوانگر، توسط نیروهای انتظامی در روز شنبه 7 آگوست 2005 در اطراف شهر سقر، اعلام می دارم.

اطلاع یافته ام که در ساعت 2 بعد از ظهر شنبه 7 آگوست ، نیروهای انتظامی با یورش به منزل آقای دیوانگر عضو اتحادیه خبازان، او را دستگیر و کامپیوتر و دیگروسایل او را مصادره می کنند.

همچنین به اطلاع ما رسیده است که آقای دیوانگر در همان روز به دادگاه برده می شود و از جمله به خاطر عضویت در« کمیته پیگری برای ایجاد تشکل مستقل کارگری » ، عضویت در نهاد نوپای « تشکل کارگران بیکار» ، مدیریت یک سایت کارگری به نام « تشکل » ( www.Tashakol.com ) و شرکت در تظاهرات اخیر در سقز متهم شناخته می شود.

بنا به اطلاعات دریافت شده، آقای دیوانگر هنوز در بازداشت بسر می برد. همچنین مطلع
شده ام که همسر ایشان فقط توانسته است به مدت کوتاهی او را ملاقات کند و همانجا متوجه اثرات حمله فیزیکی در چهره او می شود. گزارشها حاکی است که او احتمالا به حدی کتک خورده که نمی تواند به راحتی صحبت کند.

عضویت در تشکلات کارگری، نظیر همان هایی که آقای دیوانگر به عضویت در آنها متهم شده ، بر اساس قانون بین المللی کاملا مشروع است و به هیچ رو جرم به حساب نمی آید.

در تاریخ 4 آگوست 2005 محمود صالحی به خاطر شرکت در تظاهرات یاد شده، به مدت یک ساعت بازداشت می گردد. قبل ازآزادی به او اخطار می دهند که در هیچ تظاهرات و اعتصاب شرکت نکند. کنفدراسیون جهانی اتحادیه های آراد کارگری ICFTU) ) بر این باور است که این دستگیری ادامه اذیت و آزار آقای صالحی به خاطر فعالیت های او برای ایجاد تشکلات کارگری است.

به دلیل عضویت ایران در سازمان جهانی کار ILO) ) دولت شما ملزم است که آزادی تجمع و بنا براین حق تشکل را به رسمیت بشناسد.

بنا براین ICFTU از شما خواسته است که اقدامات لازم را برای آزادی برهان دیوانگر و رفع تمام اتهامات علیه او به عمل آورید

من نیز در راستای توصیه نامه های کمیته آزادی تجمع ILO از شما می خواهم که همه اتهامات علیه برهان دیوانگر و اتهامات علیه شش نفر دیگر در ارتباط با برگزاری مراسم اول ماه مه سال 2004 در سقز را پس بگیرید.

تا کنون ICFTUچگونگی رعایت حقوق پایه ای کارگران و حقوق بشر را در ایران از نزدیک زیر نطر داشته است و در آینده نیز خواهد داشت. امیدوارم که دولت جدید در آینده اساس استانداردهای کار را نادیده نگیرد

منتظر اقدام سریع و موثر شما برای آزادی برهان دیوانگر هستم.

با احترام

کنت. و. جورجتی


ترجمه و نکثیر از: ائتلاف بین المللی در حمایت از کارگران در ایران.

Thursday, August 25, 2005


دردسرهاي همجنس گرايان ناخواسته ايراني از جنبه شرعي


آفتاب: معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي مي گويد: در حال حاضر به طور متوسط روزانه 3 نفر بيمار داراي هويت جنسي (دو جنسي يا TS)
به بهزيستي مراجعه مي كنند. ____________
_محمدرضا خباز افزود: با توجه به اينكه اختلال هويت جنسي يك نوع بيماري محسوب مي شود، بنابراين بايد براي رفع مشكل و بيماري اين افراد مانند بيماريهاي ديگر اقدامات لازم از سوي مسئولين و همچنين خانواده هاي آنها فراهم شود. به گزارش خبرگذاري مهر، وي با اشاره به اينكه نقش اصلي در درمان بيماري بر عهده خانواده هاست، خاطر نشان كرد: خانواده ها نبايد با اين بيماران مقابله و يا مبارزه كنند. چنانچه اين افراد از سوي خانواده هاي خود طرد شوند، مشكلات و آسيبهاي بسياري گريبانگير آنها خواهد شد. معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي گفت: از سوي سازمان بهزيستي براي درمان بيماران داراي اختلال هويت جنسي در سال 84، 20 ميليون تومان اختصاص يافته است. خباز افزود: اعتبارات اختصاص يافته با توجه به تعداد مراجعين دو جنسي، كافي نيست. بنابراين در تلاش هستيم تا در سال 85 اعتبارات بيشتري به اين امر اختصاص دهيم. خبرنگار آفتاب در گزارشي كه در اين خصوص ارسال داشته مي نويسد: كارشناسان معتقدند كه مشكل اصلي تري كه دو جنسيهاي كشور با آن مواجهند بيش از آنكه محتاج بودجه باشد، به راه حلهاي شرعي نيازمند است. اين گزارش مي افزايد: در سال 1375 سميناري با حضور كليه متخصصان پزشكي كشور در مشهد تشكيل گرديد و در آنجا اعلام شد كه به دليل موانع شرعي، پزشكان براي حل مشكل دو جنسيها، با بن بست مواجهند. در آن سمينار متخصصان عالي رتبه مسائل جنسي، طي نامه اي كه به محضر تمامي آيات عظام و مراجع تقليد فرستادند، خواستار آن شدند كه براي پرسشهاي آنان، راه حل شرعي پيدا شود. خبرنگار آفتاب در گزارش خود مي افزايد اكنون با گذشت 9 سال از آن درخواست، هيچ گونه پاسخي به دبير خانه «سمينار ديدگاههاي اسلام در پزشكي» و اصل نشده است. متن پرسشهاي شرعي پزشكان متخصص مسائل زناشويي درباره دو جنسيها كه هم چنان به قوت خود باقي است، به شرح زير است: بيماريهايي وجود دارد كه نوعي اختلال تكاملي در اعضاي به وجود آورنده ي اندامهاي تناسلي را باعث مي شود، كه از ميان آنها مواردي كه نياز به بررسي به لحاظ شرعي دارد مطرح مي گردد: 1- سندرم سوئير يا Swyer – در اين بيماري به علت عدم وجود گُناد (كه بيضه ها يا تخمدانها را مي سازد) بيمار داراي دستگاه تناسلي خارجي زنانه، رحم و لوله هاي رحمي است ولي از نظر ژنتيك و ماهيت وجودي، مرد تلقي مي گردد و داراي وضعيت كروموزومي 46XY است؛ در اين افراد به دليل داشتن رحم، مي توان از طريق IVF نطفه ي بارور شده غير از خودش (از فرد ديگر) را به رحم آنها منتقل نمود تا بارور شوند. اينك سؤالهاي ما اين است: سؤال اول: اين افراد كه ماهيتاً مرد هستد (46XY) ولي در ظاهر اندام تناسلي زنانه و رحم دارند، آيا مي توانند به عنوان زن به همسري مرد ديگري در آيند؟ ضمناً در حالي كه اين بيماران، ماهيتاً مرد هستند، ازدواج و هم بستري آنان با يك مرد ديگر، از نظر شرعي چه حكمي پيدا مي كند؟
سؤال دوم: با فرض اينكه مجاز باشند با مرد ديگري بياميزند، آيا مي توان از طريق
IVF نطفه ي بارور شده ي غير يا اجنبيه را به رحم اين فرد منتقل نمود تا بارور شود؟ حكم شرعي مسئله چيست؟ كلاً مسئله ازداوج و حاملگي اين افراد چگونه خواهد بود؟ 2- دو جنسيها – بيماراني هستند كه به لحاظ فيزيولوژيك از نمادهاي هر دو جنس برخوردارند و دو دسته اند: دو جنسيهاي پنهان و دو جنسيهاي آشكار. الف – دو جنسيهاي پنهان هم دو نوع هستند: 1- دو جنسي پنهان مؤنث، 2- دو جنسي پنهان مذكّر. سؤال اول: در دو جنسي پنهان مؤنث با وضعيت كروموزومي46xy (يعني كروموزوم مؤنث) فرد به راستي مؤنث است اما ظاهر تناسلي كاملاً مردانه دارد. اقدام پزشكي و جراحي براي حفظ ظاهر مردانه در صورت تمايل فرد، علي رغم ماهيت زنانه اي كه دارد چه حكمي پيدا مي كند؟ مسائل مَحرمّيت چه حكمي دارد؟ با توجه به ماهيت زنانه اين فرد (اگر چه ظاهري مذكر دارد)، ازدواج او با يك مرد چه حكمي دارد؟ آيا طرفين رابطه، دچار معاصي شده اند؟ - آيا با توجه به اينكه فرد مذكور، ماهيت زنانه دارد، مجاز به ازدواج با زن ديگري هست؟ - در صورت ازدواج با زن سالم تكليف چسيت؟ وظيفه پزشك متخصص در قبال اين ازدواجها و يا كساني كه تاكنون ازدواج نموده اند، چه خواهد بود؟ با علم به اينكه دو زن را شرعاً به ازدواج هم در آورده اند. سؤال دوم: در دو جنسي پنهان مذكر با وضعيت كروموزومي46xy (يعني كروموزوم مردانه) فرد، خود به راستي مذكر است اما داراي ظاهر تناسلي كاملاً زنانه است، آيا مي توان براساس خواستهُ بيمار (علي رغم ماهيت مردانه) در جهت حفظ ظاهر زنانه، اقدام پزشكي و يا جراحي نمود؟ مسائل محرميت چه حكمي دارد؟ ازدواج اين فرد با مرد سالم به ويژه در ازدواجهاي انجام شده چه حكمي دارد؟ و پزشك متخصص كه اين وضعيت را تشخيص مي دهد چه وظيفه شرعي دارد: سكوت، كشف اسرار بيمار و يا... ب- دو جنسي آشكار: در اين افراد كه داراي هر دو گُناد بيضه و تخمدان بوده كه ممكن است هر دو فعال باشند، طرز قرار گرفتن گُنادها به صور مختلف گزارش شده است، يعني ممكن است تخمدانها در يك طرف و بيضه ها در طرف ديگر باشند و يا مخلوطي از بافت بيضه و تخمدان در يك طرف يا هر دو طرف مشاهده شود (خلاصه اندام تناسلي خارجي به اشكال گوناگون وجود دارد).
سؤال سوم: در دو جنسي آشكار كه فرد از نظر كروموزومي هر دو گُناد را دارا مي باشد (تخمدان و بيضه) تبديل وضعيت فرد، چه حكمي دارد؟ آيا شرعاً پزشك يا جامعه ي پزشكي مسئول مشخص نمودن ماهيت جنسي بيمار مي باشند؟ آيا خواست بيماران صرفاً مي تواند ملاك تبديل وضعيت توسط پزشك معالج باشد؟ اگر پزشك به خواست بيمار عمل نمايد، به لحاظ شرعي و يا قانوني چه حكمي دارد؟ به لحاظ شرعي، محدوديتهاي اين گونه افراد چيست؟
منبع: 3 شهريور 1384 - آفتاب

پديده چند همسرى از مهمترين عوامل ابتلا به ايدز در سيستان و بلوچستان


پديده چند همسرى از مهمترين عوامل ابتلا به ايدز در سيستان و بلوچستان



\معاون فنى مركز بهداشت سيستان و بلوچستان گفت: آمار مبتلايان به ايدز در اين استان در سالجارى
‪ ۳۵‬درصد نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزايش داشته است. "جمشيد اردنى" روز دوشنبه در گفت و گو باايرنا افزود: در زمان حاضر ‪۳۶۴‬ بيمار مبتلا به ايدز در استان شناسايى شده‌اند. او اظهارداشت: اين بيمارى مانند ديگر بيماري‌ها در حال انتشار است فقط ما نمي‌توانيم به علت دير بروز كردن بيمارى در فرد به موقع مبتلايان را شناسايى كنيم. او ادامه داد: از تعداد مبتلايان ‪ ۱۸‬درصد را زنان و ‪ ۸۲‬درصد را مردان تشكيل مي‌دهند واين در حاليست كه تعداد زنان مبتلا به‌ايدز در كشور ‪ ۴/۹‬درصد است. وى راههاى ابتلا به ايدز در سيستان و بلوچستان را ‪ ۲۹/۵‬درصد آميزش جنسي، ‪ ۱۹/۶‬درصد اعتياد تزريقي، ‪ ۰/۵‬درصدفرآورده‌هاى خوني، ‪ ۴۹/۲‬درصد نامشخص و ‪ ۱/۶‬درصد از مادر به كودك، اعلام كرد. اردنى اظهارداشت: تماس جنسى و انتقال از مادر باردار به‌كودك در شهرهاى جنوبى استان نسبت به كشور آمار بيشترى را به خود اختصاص داده است. او پديده چند همسرى را از مهمترين عوامل بالا بودن ابتلا از راه تماس جنسى در استان عنوان كرد. اين مسوول، مسافرت‌هاى مكرر و مستمر مردان به صورت عمده و زنان به صورت موردى به كشورهاى همسايه، اقامت طولانى در اين كشورها و خطرآلوده شدن از طريق تماس‌هاى جنسى را از جمله علت‌هاى ابتلا به اين بيمارى ذكر كرد. معاون فنى مركز بهداشت استان تعداد پايگاههاى ديده‌ور فعال‌در سيستان‌و بلوچستان را شش پايگاه در شهرهاى سراوان، خاش، سرباز، ايرانشهر، چابهار و زاهدان اعلام كرد. اردني، مهمترين اقدام براى پيشگيرى از ابتلا به ايدز را آموزش در سطح مدارس بويژه مقاطع راهنمايى و متوسطه دختران عنوان كرد و گفت: در برنامه سالجارى پايگاههاى ديده‌ور علاوه بر ديده‌ورى زندان‌ها و ملوانان از رانندگان ترانزيت و بيماران مسلول نيز ديده‌ورى مي‌كنند.
منبع: خبرگزاری ایرنا ۳۱ مرداد ۱۳۸۴


هيوا يوسفی دبير موسسه چيا دستگير شد


صبح امروز اول شهريور 84 آقای هيوا يوسفی دير موسسه چيا دستگير شد. او يکی از سخنرانان تحصن هشتم مرداد 84 در مقابل استانداری سنندج بود که جمعی از فعالين مدنی و نهادهای غير دولتی در آن شرکت کرده بودند. خانواده و دوستان او امروز به مراکز و نهادهای امنيتی و پليس مراجعه کرده اند ولی متاسفانه هيچ خبری از او بدست نياورده اند. مامورين اداره اطلاعات از دادن هر گونه خبری در باره علت بازداشت يا مکان نگهداری او به خانواده و دوستانش خودداری ميکنند. موسسه جوانان چيا دستگيری بدون دليل آقای هيوا يوسفی را محکوم ميکند و خواستار آزادی فوری وی ميباشد. همچنين ما از مردم شريف و کليه نهادهای مدنی و مردمی ميخواهيم که خواستار آزادی فوری هيوا يوسقی و ديگر دستگير شدگان دوره اخير شوند. موسسه اجتماعي، فرهنگي، ورزشی چيا سنندج- خيابان کشاورز- پاساژ اعظمی- موسسه چيا

در ازای آزادی گروگانها در عراق، صلیب سرخ ایتالیا تروریست های عراقی را مداوا کرد

در ازای آزادی گروگانها در عراق، صلیب سرخ ایتالیا تروریست های عراقی را مداوا کرد

یک مقام بلندپایه صلیب سرخ ایتالیا گفت صلیب سرخ چهار مظنون تروریست عراقی را در بغداد مداوا کرده است. موریتیو اسکِلی Maurizio Scelli روز پنجشنبه گفت: این اقدام بخشی از توافق با شبه‌نظامیان به منظور آزادی دو گروگان ایتالیائی در سال گذشته بوده است. بنا به این توافق، صلیب سرخ ایتالیا چهار کودک مبتلا به سرطان خون را مورد درمان قرار داده است. بنا به گزارشها، مقامات آمریکائی از این توافق بی اطلاع بوده اند.

سازمان ملل: شکاف دارا و ندار دهان باز کرده است


سازمان ملل: شکاف دارا و ندار دهان باز کرده است


سازمان ملل نسبت به عقب ماندگی بیشتر زنان مقابل مردان هشدار داده است
سازمان ملل طی گزارشی اعلام کرده است که شکاف بین ثروتمندان و فقرا در دنیا اکنون نسبت به ده سال قبل افزايش يافته است.
گزارش سازمان ملل حاکی است که اگرچه استانداردهای زندگی در برخی از نقاط دنیا بهبود یافته، ولی فقر همچنان ریشه دار است و منافع توسعه اقتصاد جهان عمدتا نصیب ثروتمندان در کشورهای صنعتی شده است.
اين گزارش که توسط دايره امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل تهيه شده است بر نابرابری در درآمد و ثروت و همچنين نابرابری در زمينه بهداشت و آموزش تمرکز دارد.
خوزه آنتونیو اوکامپو، معاون دبیر کل سازمان ملل در امور اقتصادی و اجتماعی به بی بی سی گفت که باید برای بازارهای جهانی سازوکارهای بهتری تعیین شود تا بتوان از جوامع محافظت کرد.
وی هشدار داد در غیر این صورت شکاف بین بخشهای رسمی و غیر رسمی جوامع رشد خواهد یافت، زنان بیش از پيش از مردان عقب خواهند ماند و تهیدست ترین گروه های نژادی دنیا پسرفت خواهند کرد.
سازمان ملل گزارش داده است که تاکيد صرف بر رشد اقتصادی، شيوه ای ناکارآمد برای دستيابی به توسعه است، زيرا کشورهای ثروتمند بيشترين منفعت را از توسعه می برند.
اين گزارش گفت که هرچند چين و هند شاهد رشد چشمگير درآمدها بوده اند اما شکاف عميقی ميان فقير و غنی وجود دارد.
اين گزارش می افزايد برای دو ميليارد و ۸۰۰ ميليون نفر از مردم جهان که روزانه کمتر از دو دلار درآمد دارند، سخت است که با ثروتمندان رقابت کنند.
سازمان ملل توصيه می کند که فرصتها برای اشتغالزايی مولد گسترش يابد، گروه های حاشيه به متن جامعه بازگردانده شوند و مزايای آنچه اقتصاد باز جهان خوانده می شود، بين همه اعضای جامعه توزيع شود.
دبير کل سازمان ملل گفت اين گزارش نشان می دهد که دستور کار توسعه را نمی توان بدون رسيدگی به مشکل نابرابری پيش برد.

UN finds global inequality rising

UN finds global inequality rising
By Susannah Price BBC correspondent at the United Nations

Growth has not eased the burden on the poor, says the reportA UN report has found that the world is more unequal today than it was 10 years ago, despite considerable economic growth in many regions.
This year's report on the world's social situation argues that although living standards have improved in some places, poverty remains entrenched.
The authors warned that focusing only on economic growth is an ineffective way of achieving development.
They said wealthy nations are the main beneficiaries of economic development.
The UN report - drawn up by the UN's Economic and Social Affairs Department - found that the gap between rich and poor is now wider than it was a decade ago, and called for immediate action.
The report focuses on worldwide inequality in income and wealth, along with other areas such as health and education.
'Redistribution'
The report said that although China and India had seen considerable income growth, there was a wide income gap.
It said it would be impossible for the 2.8bn people living on less than $2 a day to ever match the consumption levels of the rich.
The UN secretary general said the report showed the development agenda could not be advanced without addressing inequality, such as the gap between skilled and unskilled workers and between the formal and informal sectors.
The report recommends expanding opportunities for productive employment, bringing marginalized groups into society and working to distribute the benefits of what it called the increasingly open world economy.

TB emergency declared in Africa



TB emergency declared in Africa

Aids reduces the body's resistance to TBAfrican health ministers have announced a regional tuberculosis emergency due to a sharp rise in the number of cases.
The declaration was made in Mozambique at a meeting of the World Health Organization's (WHO) African region.
WHO Regional Director for Africa Dr Luis Gomes Sambo appealed for "urgent and extraordinary" action to prevent the situation from getting worse.
Tuberculosis, or TB, kills half a million people a year in Africa, a quarter of the global total.
'Unprecedented proportions'
The Aids epidemic is increasing the spread of TB, which affects people in their most productive years and kills some 1,500 Africans every day.
Despite commendable efforts by countries and partners to control tuberculosis, their impact has not been significant
Dr Luis Gomes SamboTB rates are rising in both Africa and parts of eastern Europe.
Africa is particularly hit because of co-infections with HIV and a lack of health infrastructure to monitor and treat the disease.
"Despite commendable efforts by countries and partners to control tuberculosis, their impact has not been significant and the epidemic has now reached unprecedented proportions," Dr Sambo said in a statement.
There have been no new tests or treatments for TB developed in decades and the ones that are available are difficult to administer.
Antibiotics need to be taken regularly over six months - and if an individual is carrying a multi-drug resistant strain, therapy is even harder.
BBC health correspondent Ania Lichtarowicz says the WHO hopes that by making TB a regional health emergency, it will put the disease back on the agenda.

بهای مخالفت با جنجالی ترين چهره دولت احمدی نژاد






بهای مخالفت با جنجالی ترين چهره دولت احمدی نژاد


مصطفی پورمحمدی در زمانی که قتل شماری از ناراضيان سياسی به دست مأموران اطلاعاتی، يکی از بزرگترين رسوائيهای تاريخ جمهوری اسلامی را رقم زد، قائم مقام وزير اطلاعات بود
مخالفت دو تن از نمايندگان مجلس شورای اسلامی ايران با سپردن وزارت کشور به يکی از چهره های مشهور اطلاعاتی به جدل کم سابقه ای در دور کنونی اين مجلس انجاميد و جبهه گيری در برابر آنان ايجاد کرد که باعث شد يکی از اين دو نماينده از احتمال پرونده سازی عليه خود ابراز نگرانی کند و ديگری از تهديد جدی خود سخن بگويد.
مصطفی پورمحمدی که از نمايندگان مجلس به عنوان وزير کشور رأی اعتماد دريافت کرده، سالها به عنوان معاون اطلاعات خارجی و قائم مقام وزير، از مسئولان ارشد دستگاه اطلاعاتی و امنيتی ايران بوده و در زمانی که قتل شماری از ناراضيان سياسی به دست مأموران اطلاعاتی، يکی از بزرگترين رسوائيهای تاريخ جمهوری اسلامی را رقم زد، قائم مقام وزير اطلاعات بوده است.
نود تن از نمايندگان مجلس به آقای پورمحمدی رأی مخالف دادند که از ميان آنان، عماد افروغ و الياس نادران در مخالفت با او در صحن علنی مجلس سخن گفتند.
اما در حالی که عماد افروغ، رئيس کميسيون فرهنگی مجلس، از فعاليتهای غيرقانونی و پرونده قتل شماری از ناراضيان سياسی ايرانی به دست مأموران اطلاعاتی سخن می گفت، محسن کوهکن، سخنگوی هيئت رئيسه مجلس اظهارات او را خلاف آئين نامه مجلس اعلام کرد و گفت: "اينکه آقای پورمحمدی قبلاً در وزارت اطلاعات چه کرده‌ اند و اينکه اينکه در وزارت اطلاعات چه می‌ کردند و اينکه شرم آور هست يا نيست، ارتباطی به موضوع ندارد، اگر نقدی به برنامه‌های ايشان يا صلاحيت وی است بايد بيان شود".

يادم نرفته که در سال ۱۳۷۲جنبشهای شهری را در شيراز، مشهد، اراک و مبارکه چگونه قلع و قمع کردند و به خاک و خون کشيدند

عماد افروغ
غلامعلی حدادعادل، رئيس مجلس اين تذکر را وارد ندانست.
آقای افروغ در ادامه اظهاراتش با اشاره به مسئوليتهای اطلاعاتی و امنيتی آقای پورمحمدی گفت: "يادم نرفته که در سال ۱۳۷۲جنبشهای شهری را در شيراز، مشهد، اراک و مبارکه چگونه قلع و قمع کردند و به خاک و خون کشيدند، چون فهمی نداشتند، اگر ما همين جريان ۱۸ تير را متوجه می‌ شديم، دستور حمله صادر نمی‌ کرديم".
وی افزود: "به ما حق بدهيد؛ فردی که از اين وزارتخانه با اين گذشته و فقدان سازوکارهای نظارتی می‌ آيد، اين گونه برای ما تداعی شود که تنمان در عرصه‌ عمومی بلرزد، مگر نلرزيده است؟ مگر احساس نا امنی در گذشته نداشته ‌ايم"؟
الياس نادران نيز در مخالفت با مصطفی پورمحمدی به دورانی اشاره کرد که او معاون اطلاعات خارجی در وزارت اطلاعات بود و در همان زمان شماری از ناراضيان سياسی ايرانی در خارج از ايران ترور شدند که طرحريزی و اجرای اين ترورها به دستگاه اطلاعاتی ايران نسبت داده شد.
آقای نادران گفت ترديد ندارد که مخالفان جمهوری اسلامی، دوباره آن وقايع را "نبش قبر" ‌کرده، "عمليات روانی" عليه اين حکومت انجام خواهند داد و بدين ترتيب با انتصاب يک عنصر اطلاعاتی در رأس وزارت کشور، چالشهای بيرونی نظام تشديد شده، موضع جمهوری اسلامی در مهمترين چالش بين ‌المللی آن، يعنی بحث فناوری هسته‌ ای تضعيف خواهد شد.
وی خطاب به نمايندگان مجلس گفت: "تصور کنيد روابط با کشورهايی که پرونده ‌هايی عليه ما دارند به شکلی باشد که وقتی وزير کشور در آنجا حضور پيدا می‌ کند به بهانه آن اتهامات او را دستگير کنند".

تصور کنيد روابط با کشورهايی که پرونده ‌هايی عليه ما دارند به شکلی باشد که وقتی وزير کشور در آنجا حضور پيدا می‌ کند به بهانه آن اتهامات او را دستگير کنند

الياس نادران
آقای نادران همچنين به نمايندگان هشدار داد که غلبه‌ روحيه‌ امنيتی بر وزارت کشور برای آزادی انتخابات که وزارت کشور متولی آن است بشدت مضر است و می تواند به فشار بر نمايندگان يا نامزدهای انتخاباتی بينجامد.
آقای نادران گفت: "فردی که عمری را در مسائل امنيتی و در فضای اطلاعاتی کار کرد، چگونه می‌ تواند با عامه‌ مردم حتی هيئتهای اجرايی و محلی [انتخابات]، تعامل دوجانبه‌ مثبت برقرار کند؟ ... از نظر يک عنصر اطلاعاتی اصل بر عدم برائت است، مگر خلاف آن ثابت شود".
با پايان اظهارات اين دو نماينده مجلس در مخالفت با مصطفی پورمحمدی، شماری از نمايندگان مجلس سخنان آنان را خلاف قانون اساسی و آئين نامه مجلس اعلام کردند.
از جمله سيدمحمد ميرمحمدی، نماينده قم که گفت: "قانون اساسی حق نداده است کل نظام را زير سؤال ببريم ... بحثهای کهنه و خرمن کهنه را باد می ‌دهيم و ديگران هم سوء استفاده می‌ کنند ... مردم به ما رأی نداده ‌اند که به منافع عمومی لطمه زنيم" و حسن سليمانی نماينده کنگاور که اظهارات آقای افروغ در مخالفت با مصطفی پورمحمدی را "اشاعه احساس عدم امنيت" خواند.
عماد افروغ سپس در جمع خبرنگاران گفت جوسازيهايی عليه او به راه افتاده که نمی داند در نهايت به کجا ختم ‌می شود و او را به عضويت در سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی متهم کرده اند در حالی که او حتی سابقه يک بار حضور در جلسات اين سازمان را چه قبل و چه بعد از پيروزی انقلاب ندارد.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی از تشکلهای قانونی ايرانی و از عمده ترين گروههای سياسی اصلاح طلب است.
الياس نادران نيز به خبرنگاران گفت که پس از مخالفت با مصطفی پورمحمدی، يکی از نمايندگان در لفافه شوخی، او را تهديدی بسيار جدی کرده است.

Tuesday, August 23, 2005

تنها مخالف وزیر ارشاد اجازه صحبت نیاقت

تنها مخالف صفار هرندي در مجلس هفتم اجازه سخن گفتن نيافت
برنامه هاي وزارت ارشاد دولت احمدي‌‏نژاد بدون هيچ مخالفي در مجلس تشريح شد
تهران- خبرگزاري كار ايران تنها مخالف صفار هرندي وزير پيشنهادي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي اجازه صحبت نيافت.
به گزارش "ايلنا"، اسماعيل گرامي‌‏مقدم، عضو فراكسيون اقليت مجلس به عنوان مخالف وزير پيشنهادي احمدي‌‏نژاد براي تصدي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ثبت‌‏نام كرده بود كه از مخالفت انصراف داد.وي وقت خود را به محمدعلي مقنيان نماينده بيجار داده بود هنگامي كه مقضيان در پشت تريبون حاضر شد، رسولي‌‏نژاد عضو فراكسيون اصولگرايان در جايگاه هيات رييسه حاضر شد و تذكر داد كه مقضيان در روز اول براي مخالفت با صفار هرندي ثبت‌‏نام نكرده است.
حداد عادل رييس مجلس هفتم نيزبا اين استدلال به وي اجازه صحبت نداد و خطاب به مقنيان كه در جايگاه ناطق ايستاده بود گفت: نمايندگان چند دقيقه اي شما را تماشا كردن و متوجه شدند كه شما مخالف هستيد و حالا بفرماييد درجايگاه خود بنشينيد.مقنيان در تذكري آيين‌‏نامه‌‏اي، گفت: هيچ كجاي آيين‌‏نامه نيامده است كه كسي كه نام‌‏نويسي نكرده است نمي‌‏تواند از نوبت نماينده ديگر استفاده نكند.
مقنيان افزود: در بررسي صلاحيت وزراي قبلي نمايندگان دايما وقت بقيه را گرفتند و صحبت كردند چرا به من اجازه صحبت نداديد؟
محبي‌‏نياء عضو هيات رييسه در پاسخ به تذكر مقنيان گفت: آيين‌‏نامه صراحت ندارد مخالفين و موافقين ثبت‌‏نام كنند اما همه توافق كرديم و اجماع شد كه براي صحبت كردن ثبت‌‏نام كنيم.سپس حداد عادل افزود: دو برداشت از اين قسمت آيين‌‏نامه وجود دارد، تاكنون ما براساس آن برداشت عمل كرديم، ممكن است اين برداشت ما اشتباه باشد از شما عذرخواهي مي‌‏كنيم اما اجازه بدهيد براساس همان روش پيش برويم.در ادامه رضا عبدالهي نماينده ماهنشان نيز در تذكري آيين‌‏نامه‌‏اي گفت: عمل به آيين‌‏نامه و قانون بر هر چيزي ارجحيت دارد.وي تاكيد كرد: آقاي مقنيان بايد در مخالفت با وزير پيشنهادي صحبت كند اما نبايد اجازه دهيم حق ايشان تضعيع شود.وي افزود: اگر مدت زمان بيشتري صرف بررسي وزرا شود و يا به تعويق افتد مهم نيست اما قانون نبايد نقض شود. وي از حداد عادل خواست به مقنيان اجازه صحبت دهد.ولي حداد عادل بار ديگر با تاكيد بر اينكه دو برداشت از آيين‌‏نامه وجود دارد گفت: اجازه دهيم عبور كنيم آقاي مقنيان خودشان هم پذيرفته‌‏اند.پس از اين كشمكش‌‏ها صفار هرندي طي يادداشتي از حداد خواست تا به آقاي مقنيان اجازه دهد تا به عنوان مخالف سخنراني كند در اين هنگام وقتي حداد از مقنيان براي سخنراني دعوت كرد، همهمه نمايندگان بلند شد كه از نماينده مخالف خواستند تا به اينگونه دعوت پاسخ مثبت ندهد، مقنيان نيز دعوت حداد را نپذيرفت .در نهايت تنها مخالف وزير فرهنگ و ارشاد در مجلس هفتم اجازه سخن گفتن نيافت و بدون صحبت مخالفان، موافقان و خود هرندي به دفاع از برنامه هاي آينده وزارت ارشاد پرداختند.

يك شركت پيمانكاري شهرداري ، دستمزدها را با يك ماه تاخير پرداخت مي كند

يك شركت پيمانكاري شهرداري ، دستمزدها را با يك ماه تاخير پرداخت مي كندكارگران در مقابل 8 ساعت كار 80 هزار تومان حقوق مي‌‏گيرند
تهران- خبرگزاري كار ايرانيك شركت پيمانكاري طرف قرارداد با شهرداري منطقه 2 تهران ، كه كارگران خدماتي شهرداري اين منطقه را تامين مي كند ، حقوق كارگران را با يك ماه تاخير پرداخت مي‌‏كند .به گزارش خبرنگار گروه كارگري ايلنا ، اين شركت پيمانكاري خدمات شهرداري 40 تا 50 كارگر دارد و در ازاي هر 8 ساعت كار ، ماهيانه 80 هزار تومان حقوق پرداخت مي كند .پايان پيام

اعدام براي 4 رباينده پزشك زن

اعدام براي 4 رباينده پزشك زن
۱ شهريور ۱۳۸۴ - قبل از ظهر ۱۱:۴
تعداد بازديد : 12594
كد خبر : ۲۸۰۷۴
رئيس كل دادگستري استان كرمان گفت: دادگاه انقلاب كرمان احكام متهمان پرونده ربودن يك پزشك را صادر كرد.غلامحسين حيدري ديروز به ايرنا گفت: عنوان اتهامي آدم ربايان، «محارب» و «مفسد في الارض» است و براساس كيفرخواست براي چهار تن از آنها حكم اعدام صادر شده است.وي افزود براي نفر پنجم هنوز تصميم قضايي گرفته نشده و پرونده در دست بررسي است.او برگزاري يك جلسه دادگاه را با توجه به جامع و مانع بودن كيفرخواست و عدم نياز به تحقيقات اضافي كافي دانست و گفت: پرونده آماده ارسال به تهران است و نظر نهايي را ديوان عالي كشور اعلام مي كند.وي افزود: دادگاه براي متهمان وكيل تسخيري اختيار كرد و اعتراض آنان به احكام صادره نيز واصل شده است.پرونده پنج رباينده پزشك كرماني پيش از اين در دادسراي كرمان مورد بررسي قرار گرفت و براي سه تن از آنان به عنوان محارب و مفسدفي الارض اشد مجازات و براي دو نفر ديگر به عنوان آدم ربا تقاضاي مجازات شده بود.اواخر تيرماه گذشته اين افراد اقدام به ربودن يك خانم پزشك متخصص زنان و زايمان در شهر كرمان كردند.اين پزشك پس از 16روز با تلاش پيگير سربازان گمنام امام زمان«عج» از چنگ آدم ربايان رهايي يافت.

گزارش ماهانه (مرداد 84) در مورد نقض گسترده، مستمر و برنامه ریزی شده حقوق بشر در ايران

متن کامل

شيرين عبادی در سرويس جهانی بی بی سی



شيرين عبادی در سرويس جهانی بی بی سی
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2005/08/050822_h_ebadivideo.shtml

شيرين عبادی در استوديوی بخش جهانی بی بی سی
شيرين عبادی، برنده جايزه صلح نوبل 2003 اخيرا با حضور در سرويس جهانی بی بی سی، در نشستی به پرسش های کارکنان اين سرويس پاسخ داد.
او در سخنان خود ضمن اشاره به بمب گذاری های اخير لندن درباره نقش جوامع مسلمان اروپا و بريتانيا در اين زمينه سخن گفت و روزنامه نگاران را به تفکر برای پی بردن به انگيزه های بمب گذاران و دلايل دست زدن به اين اقدامات ترغيب کرد.
خانم عبادی در مدت اقامت خود در بريتانيا در امپريال کالج دانشگاه لندن نيز به سخنرانی در مورد وضعيت حقوق بشر در کشورش پرداخت و به پرسشهای حاضران در اين زمينه پاسخ گفت.
برای دي

محسن سازگارا بار ديگر به زندان محکوم شد


محسن سازگارا بار ديگر به زندان محکوم شد


سازگارا می گويد در زندان به مدت 79 روز در شرايط اعتصاب غذا به سر برده است
محمد محسن سازگارا، يکی از منتقدان حکومت ايران از صدور حکم تازه ای عليه خود در ايران خبر داده است که او را به شش سال حبس تعزيری محکوم کرده و با احتساب حکم قبلی مدت زمانی را که او بايد در زندان سپری کند به هفت سال می رساند.
رسانه ها از تهران گزارش داده اند که اين حکم به خاطر اتهام "اقدام عليه امنيت ملی" صادر شده اما جزئيات بيشتری در اين زمينه منتشر نشده است.
آقای سازگارا می گويد برای معالجه چشم و قلب خود به خارج آمده است و قصد دارد ابتدا روند مداوای خود را کامل کند و سپس به کار پژوهشی در خارج از ايران بپردازد و سپس به ايران بازخواهد گشت و درصورتی که زندانی شود، دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
آقای سازگارا در جريان نا آرامی دانشجويی تابستان 2003 در ايران همراه با پسرش، وحيد بازداشت شد و پس از 114 روز بازداشت در ششم اکتبر (چهاردهم مهر) با قرار وثيقه ششصد ميليون تومانی آزاد گرديد.
وی که به اتهام تحريک دانشجويان به اغتشاش بازداشت شده بود، آن گونه که خود اعلام کرد، 79 روز از دوران بازداشت خود را در اعصاب غذا گذراند و در اين مدت پنج بار در بيمارستان بستری شد.
در دوران بازداشت آقای سازگارا بارها گزارشهايی از وخامت حال او بر اثر اعتصاب غذا و بيماری منتشر شد.

سازگارا پيش از بازداشت
محسن سازگارا که با مديريت شرکت جامعه روز به عنوان ناشر نخستين روزنامه های معروف به اصلاح طلب به چهره ای شناخته شده در اين جناح بدل شد، در سالهای اخير مواضعی انتقادی نسبت به حکومت اتخاذ کرد و اندک اندک دايره انتقادات خود را به اصلاح طلبان حکومتی نيز گسترش داد.
وی بارها نامه های سرگشاده ای خطاب به آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی انتشار داده و در آنها انتقاداتی صريح از شيوه های حکومتی جمهوری اسلامی مطرح کرده است.
آقای سازگارا همچنين خواهان برگزاری همه پرسی برای تغيير نظام جمهوری اسلامی شده است.

Chavez assassination row erupts




Chavez assassination row erupts

Chavez accuses the US of conspiring to topple himA row has erupted over a call by US religious broadcaster Pat Robertson for the US to assassinate Venezuelan President Hugo Chavez.
Visiting Cuba, Mr Chavez would not be drawn but his deputy said Mr Robertson had made "terrorist" remarks and the country was studying its legal options.
The US State Department said the comments were "inappropriate" and did not reflect the policy of the US.
Mr Robertson's remarks come amid tense relations between the two countries.
We have the ability to take him out, and I think the time has come that we exercise that ability
Pat Robertson
Assassination call
President Chavez is a regular critic of the US, which regards Venezuela as a possible source of instability in the region.
Mr Chavez has accused Washington of conspiring to topple his government and possibly backing plots to assassinate him. US officials have called the accusations ridiculous.
'Criminal statement'
Mr Robertson, 75, said on Monday's edition of the 700 Club: "We have the ability to take him out, and I think the time has come that we exercise that ability."
"We don't need another $200bn war to get rid of one, you know, strong-arm dictator.
Any allegations that we are planning to take hostile action against the Venezuelan government are completely baseless
Sean McCormackState department spokesman
"It's a whole lot easier to have some of the covert operatives do the job and then get it over with."
When asked in Havana what he made of the call, the Venezuelan president said: "I haven't read anything. We haven't heard anything about him.
"I don't even know who that person is."
Vice President Jose Vicente Rangel said this was a "criminal statement" and the way Washington responded to the remarks would put its anti-terrorism policy to the test.
"It's huge hypocrisy to maintain this discourse against terrorism and at the same time, in the heart of that country there are entirely terrorist statements like those."

Mr Robertson is a former presidential candidate
The vice-president also said the Organization of American States could take up the case, saying an inter-American anti-terrorism accord includes provisions against inciting others to kill.
State department spokesman San McCormack said Mr Robertson was speaking as a private citizen and that the US administration did not share his views.
"Any allegations that we are planning to take hostile action against the Venezuelan government are completely baseless," Mr McCormack said.
"We have been very clear that this is not the policy of the United States."
Venezuela is the fifth-largest oil exporter and a major supplier of oil to the United States.

گفت‌وگوي ايسنا با فزرند شهيد لاجوردي:


گفت‌وگوي ايسنا با فزرند شهيد لاجوردي: هيچ‌گاه اجازه ندادند براي كارهاي شخصي از اموال دولتي استفاده كنيم منافقين از همان ابتدا نسبت به پدرم حساس بودند
سرويس: تاريخ 1384/06/01 08-23-2005 13:02:52 8405-14651: کد خبر
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: تاريخ
«خدايا! تو شاهدي چندين بار به عناوين مختلف، خطر منافقان انقلاب را، همان‌ها كه التقاط سراسر وجودشان را و همه‌ ذهن و باورشان را پر كرده است و همان‌ها كه رياكارانه براي رسيدن به مقصودشان، دستمال ابريشمي بزرگي به بزرگي مجمع‌الاضداد را به دست گرفته‌اند و همان‌ها كه رجايي و باهنر را مي‌كشند و هم به سوگشان مي‌نشينند ... به مسوولان گوشزد كرده‌ام، ولي نمي‌دانم چرا ...»
اين بخشي از وصيت‌نامه‌ شهيد سيداسدالله لاجوردي است كه در روز اول شهريور 1377 توسط عوامل گروهك تروريستي منافقين در بازار تهران به شهادت رسيد.
وي در سال بحراني 1360 و در اوج فعاليت‌هاي تروريستي گروهك‌هاي منافق و معاند با نظام، مسووليت دادستاني انقلاب اسلامي تهران را بر عهده گرفت و مدتي بعد رياست سازمان زندانها و اقدامات تأميني و تربيتي به او سپرده شد. لاجوردي پس از مدتي از رياست سازمان زندانها استعفا داد و به كار در بازار تهران مشغول شد.
سيدحسين لاجوردي، فرزند شهيد اسدالله لاجوردي در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به شرح خاطراتي از همراهي با پدر پرداخت.
وي مي‌گويد: «پدرم به هيچ كاري به اندازه مطالعه و تحقيق اهميت نمي‌داد. در كتاب اسناد ساواك نيز در مورد ايشان نوشته شده كه بعد از بهبودي مختصر شكنجه‌هاي دوران زندان، مطالعه و تحقيق در قرآن و نهج‌البلاغه را آغاز مي‌كرد، بطوري كه در زندان‌هاي شاه تا رسيدن به سطح اجتهاد مطالعه كرد.»
لاجوردي يادآور شد: «شهيد لاجوردي در سال 1341 با امام خميني (ره)‌آشنا شد و پس از آن در سه دوره مختلف بيش از 10 سال را در زندان سپري كرد و به دليل شكنجه‌هاي آن دوران، چشم چپ ايشان كاملا آسيب ديد و شكستگي‌هاي كمر، گردن و پاي ايشان تا آخرين روزهاي عمر آزارشان مي‌داد. در اسناد ساواك ذكر شده كه هرچه ايشان را بيشتر شكنجه مي‌دادند، آبديده‌تر مي‌شد و نسبت به اهداف مبارزات خود راسخ‌تر.»
حسين لاجوردي خاطرنشان كرد: «امام (ره) از ايشان به عنوان يك انسان ژرف‌نگر و خستگي‌ناپذير در قبل و بعد از انقلاب ياد كرده‌اند و در بين دوستان و همرزمان خود به عنوان مرد پولادين شناخته شده بودند.»
وي ادامه داد: «همزمان با پيروزي انقلاب، پدر از زندان آزاد و همراه با ديگر مبارزان در مسووليت‌هاي مختلفي مشغول به كار شد. در همان ابتدا براي مشايعت امام (ره) به منظور بازگشت به ايران، به پاريس رفتند. پس از آن نيز همواره در خدمت حضرت امام بود تا اينكه با نظر ايشان، در سال 1360 مسووليت دادستاني انقلاب اسلامي تهران را بر عهده گرفت. البته بايد اين نكته را در نظر گرفت كه سال 60 سالي بود كه در تهران روزانه حدود 30 ترور موفق انجام مي‌شد. بطوري كه هر كس عكس حضرت امام (ره)‌ را همراه داشت، ترور مي‌شد و ناامني مطلق حكمفرما بود. شهيد لاجوردي به دليل شناختي كه در دوران زندان رژيم سابق از گروهك‌ها پيدا كرده بودند، از نظر امام (ره)‌ بهترين گزينه براي به عهده گرفتن اين سمت شناخته شدند.»
فرزند شهيد لاجوردي توضيح داد: «ايشان اولين كسي بودند كه در سال 52 و در زندان به ارتباط سازمان مجاهدين خلق با عوامل رژيم شاهنشاهي پي بردند و روشنگري در مورد اين گروه را آغاز نمودند. منافقين از همان موقع نسبت به ايشان حساس بودند تا اينكه در زماني كه ايشان از همه‌ مسووليت‌هاي حكومتي استعفا داده بود و در بازار تهران به شغل سنتي خود مشغول بود، ايشان را به شهادت رساندند.»
لاجوردي در ادامه، در خصوص ويژگي‌هاي شخصيتي پدرش گفت: «پدرم سعي مي‌كرد كه مطالعه در خانواده نقش اساسي داشته باشد. ساده‌زيستي، از ويژگي‌هاي بارز ايشان بود و با اينكه تمكن مالي خوبي داشتند، سادگي را مبناي زندگي خود قرار داده بودند. بيشتر اوقات با دوچرخه به محل كار خود مي‌رفتند و هيچ‌گاه اجازه ندادند كه ما براي انجام كارهاي شخصي و خانوادگي از اموال دولتي استفاده كنيم.»
وي خاطرنشان كرد: «شهيد لاجوردي احترام فوق‌العاده‌اي براي بانوان قائل بود و در نامه‌هايي كه از زندان براي مادر و خواهرم مي‌نوشتند، تاكيد مي‌كردند كه مبادا شما هم جزو خانه‌نشينان و نظاره‌گر فعاليت مردان شويد. به ياد مي‌آورم كه قبل از انقلاب، مادر و عمه‌ام، تجمع‌هاي خانواده‌هاي زندانيان سياسي را سامان مي‌دادند.»
فرزند شهيد لاجوردي يادآور شد: «با حضور ايشان جوي عاطفي و معنوي در خانه حكمفرما بود. هرگاه ايشان براي اقامه نماز در منزل بودند،‌ نماز را به جماعت برپا مي‌كرديم و همواره يكي از توصيه‌هاي ايشان به خانواده اين بود كه سعي كنيد با اغنيا كمتر رفت و آمد داشته باشيد.»
لاجوردي در ادامه تاكيد كرد: «پدر پنج بار براي حضور در جبهه اعزام شدند و با توجه به سن و سالشان كارهاي سنگيني مانند ساختن سنگر و خالي كردن جعبه‌ مهمات در خطوط مقدم را به عهده مي‌گرفتند.»
فرزند شهيد لاجوردي به فعاليت‌هاي پدرش پس از انقلاب اشاره كرد و گفت: «پدر با توجه خاص به اهداف منافقان كه روي احساسات جوانان سرمايه‌گذاري كرده بودند و با تمسك به فطرت پاك جوان‌هاي انقلابي، مردم را متوجه ايده‌هاي التقاطي و ضد فطري سازمان منافقين مي‌كرد و به دليل نفوذ كلام و قدرت در بحث، باعث مي‌شد كه بسياري به اسلام بازگردند. معتقد بودند كه اگر كسي توبه كرد بايد از مواهب توبه بهره‌مند شود و اگر كسي به روي نظام اسلحه كشيد به سزاي خود برسد. حتي پس از دستگيري گروه فرقان كه بسياري از جمله استاد مطهري را به شهادت رساندند، توبه‌ آنها را پذيرفتند.»
وي در مورد روابط شهيد لاجوردي و امام خميني (ره) گفت: «ايشان بطور كامل مقلد امام (ره) بودند و اين مساله را چه در كلام و چه در عمل اثبات كردند. در نامه‌اي از امام نيز به اين نكته اشاره شده است كه در دوران اوج تهمت‌ها و توهين‌ها به شهيد لاجوردي، هيچ‌كس مانند حاج احمد از ايشان حمايت نكرد.»
حسين لاجوردي در پايان صحبت‌هاي خود به تاسيس بنياد فرهنگي آموزشي شهيد لاجوردي اشاره كرد و يادآور شد كه اين بنياد توسط جمعي از همرزمان و دوستان ايشان در اولين روز شهادتشان راه‌اندازي شد و امسال نيز همزمان با سالروز شهادت ايشان، اولين كتاب زندگي‌نامه شهيد لاجوردي آماده ارائه است.
انتهاي پيام